اولین حمله مستقیم ایران به اسرائیل، مرحله جدیدی در رقابت استراتژیک دو کشور است. برای سالها، ایران تصمیم گرفته است از طریق شبکه منطقهای شرکا و نیابتهای خود علیه اسرائیل اقدام کند تا انکارپذیری خود را حفظ کند و خطر پیامدهای سیاسی یا نظامی را برای اقدامات خود به حداقل برساند.
به گزارش جماران، شورای آتلانتیک در تازه ترین نوشتار به بررسی آینده تنش میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل پرداخته و می نویسد:
حمله بیسابقه ایران به اسرائیل در 14 آوریل، در تلافی حمله هوایی ادعایی اسرائیل در سوریه، خطرناکترین دور درگیری بین دو طرف در دهههای اخیر بود. این حمله شامل بیش از 350 موشک بالستیک، موشک کروز و پهپاد بود.
کشته شدن(شهادت) محمدرضا زاهدی، از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مجتمع متعلق به سفارت ایران در دمشق در روز اول آوریل، آخرین ضربه بود. زاهدی به فهرست بلندبالایی از مقام های ایرانی اضافه شد که در این سالهای اخیر توسط اسرائیل ترور شدند. از جمله سید رضی موسوی، افسر ارشد سپاه پاسداران که در 25 دسامبر 2023 در دمشق ترور ( شهید) شد.
علیرغم تهدیدهای مقامات ارشد ایرانی مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ایران به ترورهای اسرائیل پاسخ سختی خواهد داد، ایران در نهایت اقدام محدودی انجام داد. در 17 ژانویه، نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حمله ای را به دو کشتی متعلق به اسرائیل در اقیانوس هند آغاز کرد و حمله دیگری نیز ساختمانی را هدف قرار داد که توسط ایران به عنوان مقر سازمان اطلاعات اسرائیل موساد در کردستان عراق شناسایی شده بود.
پس از ترور موسوی، صداهایی در ایران که خواستار بازنگری در سیاست «صبر استراتژیک» ایران در قبال اسرائیل بودند، در تلاش برای برقراری مجدد بازدارندگی بلندتر شد. خبرگزاری «تابناک» مدعی شد که اقدامات اخیر اسرائیل نشاندهنده افزایش بیسابقه «سطح استکبار صهیونیستی» است و ناکامی ایران در پاسخ به حملات اسرائیل ممکن است ضعف آن را آشکار کند.
وب سایت محافظه کار الف تاکید کرد که مفهوم صبر استراتژیک به اشتباه به عنوان بی علاقگی و عدم واکنش تعبیر شده که منجر به ترورهای زنجیره ای توسط اسرائیل شد. این وب سایت هشدار داد که ادامه سیاست موجود، فرماندهان ارشد را در معرض تهدید قرار می دهد و بازدارندگی ایران را تضعیف می کند.
حمله ایران به اسرائیل در پاسخ به حمله در دمشق لزوماً به معنای تغییر استراتژی ایران برای اجتناب از رویارویی مستقیم نظامی تمام عیار با اسرائیل نیست، چه رسد به ایالات متحده. برخی ادعا میکنند که حمله 14 آوریل ایران به اسرائیل با این تصور که رهبری ایران «محتاط» بوده و هرگز دستور حمله را صادر نمیکند، در تضاد است.
با این حال، لزوماً اینطور نیست. به نظر میرسد که ترور زاهدی در ساختمانی مجاور کنسولگری ایران در دمشق یک قدم خیلی دور تلقی شده و محاسبات ایران را تغییر داده است. علیرغم پیامهای گستردهای که در روزهای قبل از حمله به تهران ارسال شد و از آن خواست از پاسخ مستقیم علیه اسرائیل خودداری کند، رهبری ایران تصمیم گرفت سیاست مهار خود را کنار بگذارد. ایران در این مرحله به دنبال احیای بازدارندگی خود علیه اسرائیل حتی به قیمت تشدید تنش نظامی احتمالی بود.
اولین حمله مستقیم ایران به اسرائیل، مرحله جدیدی در رقابت استراتژیک دو کشور است. برای سالها، ایران تصمیم گرفته است از طریق شبکه منطقهای شرکا و نیابتهای خود علیه اسرائیل اقدام کند تا انکارپذیری خود را حفظ کند و خطر پیامدهای سیاسی یا نظامی را برای اقدامات خود به حداقل برساند. با این حال، جنگ داخلی در سوریه که در سال 2011 آغاز شد، منجر به افزایش تلاشهای ایران برای استفاده از حضور خود در سوریه برای استقرار نظامی خود در این کشور شد و در نهایت منجر به اولین درگیری مستقیم نظامی ایران و اسرائیل در خاک سوریه شد. همزمان، از سال 2010، جنگ سایهای بین ایران و اسرائیل بر سر تلاشهای اسرائیل برای ممانعت از برنامه هستهای ایران و تقویت قوای نظامی خود در برابر ایران از طریق جاسوسی، ترورهای هدفمند، خرابکاریها و حملات سایبری شکل گرفت.
حمله ایران به اسرائیل از استفاده از نیروهای نیابتی و تقابل با اسرائیل در سوریه به رویارویی مستقیم نظامی تغییر یافته است. برای اولین بار از زمان جنگ خلیج فارس در سال 1991، اسرائیل با یک حمله موشکی دولتی مواجه شد، که ایران آن را به عنوان یک دستاورد مهم به تصویر کشید، علیرغم اینکه اسرائیل و متحدانش با موفقیت اکثریت قریب به اتفاق رگبار را رهگیری کردند.
در پی حمله به اسرائیل، حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت که ایران رویکرد جدیدی در قبال «رژیم صهیونیستی» ایجاد کرده و از این پس به طور مستقیم به اسرائیل حمله خواهد کرد.
روزنامه کیهان این حمله را شدیدترین واکنش نظامی علیه اسرائیل از زمان جنگ یوم کیپور در سال 1973 توصیف کرد و مدعی شد که ایران توانسته است در پوشش دفاعی چندلایه اسرائیل نفوذ کند و خساراتی وارد کند.
این موضع گیری ها می تواند نشان دهنده این ارزیابی باشد که جمهوری اسلامی علیرغم تداوم برتری هوایی، فناوری و اطلاعاتی اسرائیل به سمت تعادل استراتژیک با اسرائیل پیش می رود. به نظر میرسد رهبری ایران به این نتیجه رسیده که وضعیت ژئواستراتژیک کشور به لطف قابلیتهای نظامی استراتژیک بهتر، شبکهای از نیروهای نیابتی و حمایت روسیه و چین، دو عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، به طور پیوسته در حال بهبود است.
یحیی رحیم صفوی، مشاور ارشد نظامی مقام معظم رهبری اخیرا در مراسمی با ابراز اطمینان از پیروزی محور مقاومت به رهبری ایران، اعلام کرد که خاورمیانه جدید با محوریت ایران در حال ظهور است. به گفته صفوی، پیروزی محور مقاومت قطعی است، زیرا اسرائیل حمایت بین المللی را از دست داده، با رقابت های داخلی مواجه شده و در جنگ غزه شکست خورده است.
چند روز بعد، روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکید کرد که حمله ایران به اسرائیل نقطه عطفی است و نظم جدیدی در منطقه با ایران به عنوان معمار آن برقرار خواهد شد.
واکنش اسرائیل به حمله 19 آوریل ایران به دو طرف اجازه داد تا به طور موقت دور کنونی درگیری خود را پایان دهند. مقامات ایرانی واکنش اسرائیل را کم اهمیت جلوه داده و به تمسخر گرفته اند اما همزمان تمایل خود را برای اجتناب از تشدید بیشتر تنش هم نشان داده اند.
با این حال، بعید است که کارزار مستمر خصومت بین این دو دشمن پایان یافته باشد. اکنون سابقه درگیری مستقیم ایجاد شده میان این دو به گزینه دیگری روی میز رویارویی ایران و اسرائیل تبدیل شده است. مشخص نیست که آیا تهران پیامی را که اسرائیل قصد داشت با حمله واکنشی خود منتقل کند، دریافت کرد یا خیر. ظاهرا این حمله نشان دهنده امتناع اسرائیل از تبعیت از معادله جدید ایران بود.
انتقال رویارویی اسرائیل و ایران به مرحله جدید خطرناک است. تنش چشمگیر بین دو طرف در هفته های اخیر پتانسیل بالایی برای اشتباه محاسباتی در فقدان کانال های ارتباطی مستقیم را نشان می دهد. اگر ایران تصمیم بگیرد وضعیت خود را به عنوان یک کشور دارای آستانه هسته ای کنار بگذارد و سیاست خود را به سمت دستیابی به سلاح هسته ای بچرخاند، این خطر حتی جدی تر خواهد شد. احمد حق طلب، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مسئول امنیت هسته ای ایران، گفته است که تهدیدات اسرائیل می تواند ایران را به بازنگری در دکترین هسته ای خود و انحراف از ملاحظات قبلی خود سوق دهد.