ذرت دامی افزایش قیمتش ۱۶۵ درصد بوده، کنجاله سویا ۱۰۵ درصد بوده، جو دامی ۱۵۰ درصد بوده و دانههای روغنی ۱۱۰ درصد بوده. همه اینها با ارز ۲۸۵۰۰ تومانی وارد شده و ۱۰ میلیارد دلار هم برای این پرداخت شده. نکته قابل تاملش این است که میانگین قیمتهای این کالاها، در سطح جهانی ۲۰ درصد کاهش داشته کرده! یعنی علیرغم کاهش ۲۰ درصدی آنها، ما با چه افزایش قیمتهایی در داخل کشور روبرو هستیم. اصلا یکی از دلایل خروج ارز از کشور و توسعه واردات و اینکه چرا به تولید داخل توجه نمیشود، همین مسئله انگیزه خروج ارز از کشور و بازنگرداندن آنها یا بازنگرداندن بخشی از آنها است. سال ۱۳۹۹ با محدودیت انسولین در کشور روبرو شدیم. آن را با قیمتهای بسیار تکاندهندهای در بازار آزاد میفروختند و باز هم میگفتند که کمبود انسولین داریم. وزارت بهداشت این را به صورت خردهفروشی از داروخانههای اروپایی جمع کرد و به ایران آورد. این انسولین را وارد کردند. اما خودِ خردهفروشیِ هر واحد، ۱.۸ یورو بود، در حالی که دو شرکتی که بخش عمدهای از سهامشان متعلق به نهادهای قدرت در کشور است، شش سال این انسولین را با قیمت 6.8 یورو هر واحد وارد میکردند؛ یعنی برای هر واحد با بیش اظهاری، پنج یورو ارز بیشتر تحویل میگرفتند.
گروه اقتصادی: حسین راغفر، ضمن انتقاد نسبت به سیاستهای اقتصادی ۳۷ سال گذشته، هشدار داد که تصمیمات ساختاری، بحرانهای اقتصادی گسترده، نابرابری فاحش، تضعیف تولید داخلی و خروج هدفمند ارز از کشور را به دنبال داشته و مردم را قربانی ناکارآمدی و فساد سیستماتیک کرده است.
این اقتصاددان با استناد به کتاب «هنر تحریم» نوشته ریچارد نفیو، توضیح داد که تحریمهای خارجی و سیاستهای داخلی همراستا با آن، بهگونهای طراحی شدهاند که شغلهای صنعتی از بین برود، بخش عمده منابع ارزی کشور تخلیه شود و نارضایتی و خشم عمومی تشدید گردد. همچنین آزادسازی واردات کالاهای لوکس در کنار محدودیت سرمایهگذاری داخلی، ایجاد بحران مدیریتی در اقتصاد و کاهش وحدت ملی را به دنبال داشته و بسیاری از فرزندان مسئولان و نخبگان اقتصادی کشور با انتقال داراییهای هنگفت خود به خارج از کشور، این فاصله طبقاتی و خشم اجتماعی را تشدید کردهاند.
راغفر تکید کرد: تجربه تحریمها و جنگ هشتساله نشان داده ایران توان مقابله با بحرانها را دارد، اما نابرابریهای فاحش، رژه خودروهای میلیاردی و فقدان سرمایهگذاری، بزرگترین تهدید وحدت ملی و سلامت اجتماعی امروز کشور هستند.
*********************
متن این سخنرانی را در ادامه بخوانید:
اجرای دوباره سیاستهای شکستخورده، اقتصاد و مردم را تحت فشار قرار میدهد
به گزارش جماران، دکتر حسین راغفر، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا در نشست «شوک درمانی به مثابه رویکرد نظام اقتصادی در کشور و پیامدهای آن» در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن میگفت، با بیان اینکه سیاستهای مخرب 37 ساله گذشته، با اینکه بارها آزموده شده، اما کسانی امروز با ادعای اینکه این سیاستها به طور درست اجرا نشده، مجددا و مکررا به اجرای آنها ترویج و تشویق می کنند، اظهارداشت: اهداف رویکرد را می توان فراتر از یک نحله فکری در جامعه دانست، چرا که حمایتهای جهانی و حضور جریانهای برانداز را می توان در این سیاستها جستجو کرد.
تحریمها دسترسی ایران به ارز را بستند و سیاستهای داخلی این روند را تشدید کردند
«راهبرد تخلیه مالی» که آمریکا علیه ایران دنبال می کند، با تصمیمات داخلی تکمیل شده است
وی با بیان اینکه دولت به دلیل ناتوانیهای خودش برای انجام مسئولیتهایی که بر عهده اوست، مردم را به عنوان مسئولین این بحرانهای تودرتو متهم میکند، اتهاماتی که عملا خودِ حاکمیت آنها را ایجاد کرده، به بخشهایی از کتاب «هنر تحریمها»، ریچارد نفیو اشاره کرد و افزود: سیاستهایی که هدفشان براندازی نظام سیاسی بوده، توسط خود حاکمیت اجرا شده؛ یعنی هیچ لزومی ندارد که ما دنبال متهم دیگری بگردیم. علاوه بر این تحریمها که به قول خودشان «تحریمهای هوشمند» بوده و قطع دسترسی ایران به سیستم مالی جهانی یا سوئیفت را به دنبال داشته، تحریم بخش انرژی و بخش حملونقل و کشتیرانی را هم دنبال کردهاند، افزایش هزینههای فعالیتهای منطقهای ایران را پیگیری میکردند و ایجاد یک هماهنگی بینالمللی و یک ائتلافسازی برای نظارت بر اجرای دقیق تحریمها، بخشی از اقداماتی بوده که آمریکاییها در این تحریمها دنبال میکردند. نکته بسیار کلیدی که در این کتاب «هنر تحریم» اشاره میکند، «راهبرد تخلیه مالی» است. میگوید بهعنوان یک سلاح علیه اقتصاد کشور ما چه کنیم که ایران از دسترسی به منابع ارزی دلاری و یورویی حاصل از فروش منابع طبیعیاش محروم شود.
هم صنایع استراتژیک را تحریم میکنند، هم واردات کالای لوکس را باز میگذارند
این اقتصاددان تاکید کرد: علاوه بر اینکه در همین رابطه کلی صنایع مختلف را تحریم کردند؛ صنایعی که میتوانند برای پیشرفت کشور مهم باشند یا برای فرصتهای نظامی و امنیتی کشورها اهمیت داشته باشند، همزمان واردات کالاهای لوکس را در کشور آزاد میکنند. میگویند که میتوانید خودروهای خارجی وارد کنید، گوشیهای همراه مصرفکننده را که بسیار گرانقیمت هستند، یا در بعضی سالها حتی مسئله واردات خوراک حیوانات را، همانطور که دو سه سال پیش، ۱۵۰ میلیون دلار فقط خوراک سگ و گربه از خود آمریکا وارد شده بود. علاوه بر آن مساله واردات خیلی از کالا در داخل، هم مطرح است. بسیاری از اینها واقعا قابل تولید است.
با وجود کاهش ۲۰درصدی قیمت جهانی، نهادههای دامی وارداتی در ایران جهش قیمتی چندبرابری داشتهاند
بیشاظهاری ارزی در واردات انسولین، سالها میلیاردها یورو زیان به کشور تحمیل کرد
راغفر به برخی اقلامی که با ارز 28500 تومانی وارد کشور شده، توضیح داد: ذرت دامی افزایش قیمتش ۱۶۵ درصد بوده، کنجاله سویا ۱۰۵ درصد بوده، جو دامی ۱۵۰ درصد بوده و دانههای روغنی ۱۱۰ درصد بوده. همه اینها با ارز ۲۸۵۰۰ تومانی وارد شده و ۱۰ میلیارد دلار هم برای این پرداخت شده. نکته قابل تاملش این است که میانگین قیمتهای این کالاها، در سطح جهانی ۲۰ درصد کاهش داشته کرده! یعنی علیرغم کاهش ۲۰ درصدی آنها، ما با چه افزایش قیمتهایی در داخل کشور روبرو هستیم. اصلا یکی از دلایل خروج ارز از کشور و توسعه واردات و اینکه چرا به تولید داخل توجه نمیشود، همین مسئله انگیزه خروج ارز از کشور و بازنگرداندن آنها یا بازنگرداندن بخشی از آنها است. سال ۱۳۹۹ با محدودیت انسولین در کشور روبرو شدیم. آن را با قیمتهای بسیار تکاندهندهای در بازار آزاد میفروختند و باز هم میگفتند که کمبود انسولین داریم. وزارت بهداشت این را به صورت خردهفروشی از داروخانههای اروپایی جمع کرد و به ایران آورد. این انسولین را وارد کردند. اما خودِ خردهفروشیِ هر واحد، ۱.۸ یورو بود، در حالی که دو شرکتی که بخش عمدهای از سهامشان متعلق به نهادهای قدرت در کشور است، شش سال این انسولین را با قیمت 6.8 یورو هر واحد وارد میکردند؛ یعنی برای هر واحد با بیش اظهاری، پنج یورو ارز بیشتر تحویل میگرفتند.
جهش قیمت گوشت و مرغ تا ۱۱۰ درصد محصول فساد و واردات گران نهادههاست
استراتژی تخلیه مالی، تورم و عطش ارز را هر روز بیشتر میکند
سیاست واردات لوکس، ذخایر ارزی را میبلعد و مردم را گرفتار تورم میکند
این اقتصاددان با بیان اینکه این تورم، ناشی از فساد است، گفت: همین امسال گوشت ۱۰۰ درصد، مرغ ۷۰ درصد، تخممرغ ۱۱۰ درصد، لبنیات ۸۰ درصد، روغن ۷۰ درصد گران شدند، بهخاطر اینکه این نهادهها اصولاً بسیار گران وارد کشور میشود. آقای ریچارد نِفیو به صراحت به این موضوع اشاره میکند که ما اجازه بدهیم ایران واردات کالاهای بهاصطلاح مصرفی و لوکس را بتواند ادامه بدهد و بهعنوان «استراتژی تخلیه مالی کشور» از آن نام میبرد و ذخایر ارزی کشور را بتوانند از این طریق تخلیه کنند. نکته این است که همه اینها ایجاد تورم و نارضایتی که در اثر تورم به وجود میآید، تقاضا را برای ارز هر روز بیشتر و بیشتر میکند. در همین ۱۶ ماه گذشته دولت چهاردهم، ارز از ۴۸ هزار تومان رسیده به ۱۲۰ هزار تومان؛ یعنی ما بالغ بر ۱۵۰ درصد افزایش نرخ ارز داریم، یا به تعبیری ۷۵ درصد ارزش پول ملی در همین مدت کاهش پیدا کرده.
رژه تجملگرایی ثروتمندان، انسجام اجتماعی را میشکند
استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا، با بیان اینکه در پنج سال گذشته، ۹۶ میلیارد دلار ارز کشور خارج شده که ۸۰ میلیارد آن به عنوان صادرات برنگشته و ۸۰ درصد این منابع متعلق به دولت است، افزود: این نشان میدهد عزم سیاسی دولت برای بازنگرداندن این ارزها وجود دارد و اتفاقات بعدی نیز تحت تاثیر همین سیاست رقم خورده است. نفیو میگوید اگر یک گروه متخاصم قلعهای را محاصره کند، میتواند با بستن مسیرهای ورود غذا، مدافعان قلعه را متحدتر کند. اما راهحل دوم که نِفیو توصیه کرده، اجازه دادن به مصرف تجملی و اسراف عدهای در داخل است، چیزی که امروز در ایران رخ میدهد. طبقهای از ثروتمندان فوقالعاده در کشور شکل گرفته و حتی نسبت به بسیاری کشورهای نفتخیز خلیج فارس، تعداد میلیونرها و میلیاردهای ایرانی بیشتر است. در حالی که بخش عظیمی از جمعیت برای تأمین زندگی روزمره به جستوجو در سطلهای زباله روی آوردهاند. این تبعیض باعث خشم و عصبانیت مردم میشود و وحدت مدافعان جامعه را میشکند. نمونه آن، الیگارشها و فرزندان برخی مسئولان کشور هستند که در آمریکا، کانادا و بریتانیا اقامت دارند و با خرید خانههای چند 10میلیونی، منابع عظیمی را از کشور منتقل میکنند و حتی اینکه همه پول را به صورت تمام نقد پرداخت میکنند، باعث تعجب مردم آنجا شده است.
توزیع نابرابر ثروت، سرچشمه آسیبهای اجتماعی و عصبانیت عمومی است
راغفر با بیان اینکه انتشار اخبار مربوط به ثروت نجومی برخی افراد موجب خشم عمومی و متهم کردن حکومت میشود، عنوان کرد: امروز مردم از وضعیت آشفته اقتصاد و توزیع نابرابر ثروت خشمگین هستند و این کاملا طبیعی است؛ زیرا نابرابری منشأ بسیاری از شرور و آسیبهای اجتماعی در جوامع است.
واردات کالای لوکس با هدف تخلیه ذخایر ارزی و بیثباتسازی اقتصاد انجام میشود
او درباره اهداف پشت واردات کالاهای مصرفی در شرایط تحریم، توضیح داد: این اقدامات چند هدف دارد؛ تخلیه هدفمند ذخایر ارزی، منحرف کردن منابع از پروژههای امنیتی و هستهای به سمت واردات بی ثبات کننده، ایجاد بحران مدیریتی در اقتصاد داخلی و جلوگیری از تبدیل مردم به متحد حکومت در مقابل تحریمها. هدف این اقدامات، نابود کردن کارایی حکومت و القای این باور است که دولت صلاحیت اداره اقتصاد کشور را ندارد. این در حالی است که تجربه تحریمها و جنگ هشتساله نشان داده ایران توان عبور از بحرانها را دارد. امروز به دلیل نابرابریهای فاحش و رژه اشرافیت با خودروهای میلیاردی در سطح شهر، بزرگترین تهدید وحدت ملی و سلامت اجتماعی شکل گرفته است.
نِفیو میگوید تحریمها باید درد ایجاد کنند، نه مرگ
درحالیکه مسئولان کشور از کمبود یک میلیارد دلار ارز سخن میگویند، منابع ارزی با خریدهای غیرمولد و لوکس از دسترس خارج میشود
استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا، یادآور شد: متاسفانه یکی از اهداف تحریمها، از بین بردن مشاغل صنعتی و ایجاد بیکاری هدفمند در کشور است. نِفیو میگوید تحریمها باید درد ایجاد کنند، نه مرگ. اگر فرد بمیرد دیگر انگیزهای برای شورش علیه حکومت ندارد، اما درد ایجاد شده ظرفیت ایجاد خشم و طغیان علیه حکومت را شکل میدهد. منطق تحریمهای آمریکایی عمدتا هدف قرار دادن بخش صنعتی، ایجاد بیکاری و کاهش پایگاه اجتماعی حکومت است. بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، تنها ۷۰۰ هزار شغل صنعتی از کشور حذف شد. کارگران شرکتها و صنایع بزرگ، مانند پتروشیمیها و فولادیها، به دلیل پایداری شغل خود حامیان حکومت هستند. اما وقتی مشاغل صنعتی از بین میرود، همین افراد خود به مدعیان تغییر در کشور تبدیل میشوند. تضعیف تولید داخلی و افزایش وابستگی به منابع نفتی یکی دیگر از اهداف این سیاستهاست. امسال، رئیس مجلس اعلام کرد سه میلیارد دلار برای واردات خودرو اختصاص دادهاند و سال گذشته سهونیم میلیارد دلار و همچنین 4میلیارد دلار برای واردات قطعات خودرو و هشت میلیارد دلار برای واردات طلا هزینه شده است. در حالی که مسئولان کشور از کمبود یک میلیارد دلار ارز سخن میگویند، منابع ارزی کشور به این شکل از دسترس خارج میشود.
سیاستهای ارزی غلط، کشور را از منابع خودش محروم و مردم را گرفتار ریاضت کرده است
او با اشاره به آثار منفی خروج ارز از کشور، گفت: از ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰، مردم تنها در یک کشور همسایه 10 میلیارد دلار برای خرید خانه هزینه کردهاند و سه میلیارد دلار در قبرس شمالی خانه خریدهاند. این اقدامات دقیقا همان سیاستهایی است که آمریکا میخواهد؛ محروم کردن ما از دسترسی به منابع ارزی خودمان. مردم هیچ گناهی ندارند که هزینه این بیکفایتیها را پرداخت کنند. پیامد این سیاستها، ریاضت اقتصادی است که هزینه آن عمدتا بر دوش مردم میافتد. بسیاری از مسئولان کشور در دهههای گذشته بعد از جنگ، توصیه میکردند که اصلاحات اقتصادی بدون پرداخت هزینه از سوی مردم امکانپذیر نیست و هر مخالفتی باید با برخوردهای امنیتی و سرکوب مواجه شود! به صراحت اعلام می کنند که باید با معترضین برخوردهای خشن امنیتی صورت گیرد!
فضایسازی علیه نیروهای ملیگرا، نشانه تکرار الگوی خطرناک آمریکای لاتین است
این اقتصاددان به تجربه کشورهای آمریکای لاتین اشاره کرد و گفت: در شیلی، اروگوئه، آرژانتین و برزیل، این سیاستها با زور و حکومتهای نظامی اعمال شد. هایک نیز به تاچر پیشنهاد داد همان اقدامات پینوشه در شیلی را اجرا کند، اما تاچر پاسخ داد که نقش نهادهای مدنی، احزاب سیاسی و اتحادیههای کارگری در انگلستان متفاوت است و نمیتوان هر کاری انجام داد. اما در کشورهای در حال توسعه، اجرای این سیاستها با سرکوب و ناپدید شدن دهها هزار نفر همراه بوده است. امروز در ایران نیز فضایسازی علیه افراد ملیگرا و کسانی که امنیت کشور را اولویت خود میدانند، دیده میشود. نکته قابل توجه دیگر، مسئله «اجماع لندن» در مقابل «اجماع واشنگتن» است که نشان میدهد اجماع واشنگتن نتوانسته موفق باشد. بر خلاف اجماع واشنگتن، اجماع لندن توصیههایی مانند عدالت، حقوق شهروندان، کاهش نابرابریها و فقر، خدمات آموزش و سلامت همگانی و توجه به مسکن محرومین ارائه میکند.
سیاست شوکدرمانی، بازار داخلی را ضدتولیدی کرد
راغفر تاکید کرد: یکی دیگر از مسائلی که در اینجا مطرح میشود امروز این است که شما بیایید «شوکدرمانی» کنید. شوک به وضعیتی اطلاق میشود که مردم ارتباط خودشان را با گذشته و با تاریخ خود از دست میدهند و سپس در شرایطی از سردرگمی شدید قرار میگیرند که برای اینکه بتوانند یک تصمیم ساده بگیرند. همین آقایان پس از بهاصطلاح شوکِ تجاوز آمریکا و رژیم صهیونیستی در این ۱۲ روزه چه اقداماتی انجام دادند. حذف چهار صفر را خودشان نیز اعلام کردند و حتی گفتند که ما در شرایطی هستیم که به خاطر وضعیت شوکی که وجود دارد میتوانیم این کارها را انجام بدهیم. و سپس حذف چهار صفر و افزایش شدید قیمت ارز را اجرا کردند. پس از آن نیز دیدید قیمت برنج چگونه افزایش پیدا کرد؛ از قیمت ۸۰ هزار تومان، آن را ۴۰۰ هزار تومان میفروشند. این خود یک اقدام کاملا ضدتولیدی است؛ یعنی تولیدکننده دیگر برایش انگیزهای نمیماند که اینهمه تلاش کند و محصولی را به دست بیاورد، اما سپس یک واسطه و دلال سه یا چهار برابرِ قیمت از این موضوع منتفع شود.
او ادامه داد: دستگاه قضایی بلافاصله ورود کرد برای اینکه فشار اجتماعی و افکار عمومی را کنترل کند و گفت که ما این پرونده را در حال رسیدگی هستیم و با قوت رسیدگی خواهیم کرد، اما هیچ اتفاقی رخ نداد؛ مانند بسیاری از پروندههای دیگری که در این دهههای اخیر، در این ۳۷–۴۰ سال گذشته، مرتب پروندههای فساد بزرگ رخ داده و هیچ اقدامی در مقابل آنها صورت نگرفته است.
در حالی که نظام آموزشی کشور در بحران قرار دارد، ثروتمندان از مواهب بیحد برخوردارند
راغفر با انتقاد از صرف ۴۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان یارانه نقدی در سال آغازین اجرای طرح پرداخت یارانه در حالی که آن زمان این رقم ۴۰ میلیارد دلار میشد، آن را محروم کردن جامعه از فرصتهای سرمایهگذاری دانست و گفت: باید از کسانی که صاحبان درآمدهای بالاتر هستند مالیات گرفته شود و این مالیاتها در راستای منافع عمومی و مردم هزینه شود؛ از جمله آموزش و پرورش. شما ببینید شاخصهای مربوط به نابرابری آموزشی در کشور واقعا با چه فضاحتی روبهرو شده است؛ چند درصد از خانوارهای طبقات متوسط و پایین اصلاً میتوانند به دانشگاههای برتر کشور ورود کنند؟ امسال میانگین معدل دانشآموزان فارغالتحصیل دیپلم در کشور زیر 10 شده است؛ اینها شاخصهای بسیار هشداردهندهای هستند برای جامعه، که ما به چه سمتی در حرکت هستیم. آن هم در زمانی که دنیا با سرعت به سمت هوش مصنوعی و ساخت رباتها حرکت میکند، و مهمترین محرک چنین اقتصادهایی سرمایههای انسانی هستند. نقش آموزش و پرورش نقش بسیار کلیدی است. ما یک نظام بسیار طبقاتی ایجاد کردهایم که در آن گروههایی که در قدرت و ثروت هستند، از همه مواهب برخوردارند و سپس نیز بلافاصله در اولین فرصتها کشور را ترک میکنند.
این اقتصاددان تاکید کرد: یکی از اقداماتی که آقایان طی سالهای گذشته انجام دادهاند، معماری انتخابهای مردم است. وقتی شما قیمت ارز را بالا میبرید، اتفاقی که رخ میدهد این است که کسانی که پسانداز دارند، ارزش پساندازشان بهشدت کاهش پیدا میکند؛ اولویتهای انتخاب مردم بهشدت تغییر پیدا میکند و مردم سبب میشود پولی که در بانک دارند را خارج کنند و بروند در صف خرید خودرو بایستند یا بروند طلا بخرند. این منابعی که میتواند صرف تولید در جامعه شود، این گونه صرف می شود.
راغفر با اشاره به روند توسعه صنعتی کشور گفت: از سال ۱۳۸۶، احداث ظرفیتهای صنعتی با هدف کاهش وابستگی به فروش کالاهای خام و توسعه تولید محصولات داخلی، از جمله صنعتی، پتروشیمی و فولاد آغاز شد. اما بلافاصله پس از جنگ، این صنایع خصوصی شدند و به دوستان و رفقا واگذار شد. امروزه یکی از اصلیترین تهدیدهای اقتصاد کشور، پتروشیمیها و بانکهای خصوصیسازیشده هستند. پتروشیمیها سالهاست حتی یک ریال برای بازسازی و سرمایهگذاری هزینه نکردهاند. بخش قابلتوجهی از درآمد خود و یارانههای عمومی را از کشور خارج میکنند و باقی را به صورت سودهای نجومی بین مدیران و سهامداران تقسیم میکنند. اگر همین پتروشیمیها دچار مشکل شوند، به دولت اعلام خواهند کرد که برای بازسازی نیازمند میلیاردها دلار هستند و اداره آن را به دولت واگذار میکنند.
کیفیت بنزین و محصولات پتروشیمی پایین است و نمیتوان آنها را در بازار جهانی با قیمت رقابتی فروخت
این استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا با بیان این اعتقاد که این خیانتها اتفاقی نیست و اگر مسئولان کشور از آن بیاطلاعاند، صلاحیت اداره و گرفتن مسئولیتها را ندارند، به موضوع «یارانه پنهان» اشاره کرد و توضیح داد: یارانه پنهان یعنی تولید بنزین داخلی با قیمت پایین و فروش آن با نرخ پایینتر از بازار جهانی. کیفیت این محصولات پایین است و نمیتوان آنها را در بازار جهانی با قیمت رقابتی فروخت. همانطور که به افغانستان فرستادند و به ما پس دادند. در همین حال، کالاهای پتروشیمیها تولیدی داخلی را به صورت دلاری قیمتگذاری کرده و به تولیدکننده داخلی به قیمت دلار میفروشند. وقتی قیمت دلار افزایش مییابد، همان پتروشیمیها که منتفع هستند، ارز حاصل از فروش را بازنمیگردانند. زمانی که دلار به ۱۱۵ هزار تومان رسید، بخشی از ارز بازگردانده شد، اما چشمانداز افزایش قیمت باعث شد بسیاری از آنها ارز را وارد نکنند. ۸۰ درصد ارزی که بازنگشته، دولتی است.
سرمایههای اصلی و طبیعی کشور فروخته شده و سرمایهگذاری صورت نگرفته است
به باور این اقتصاددان؛ این برنامهها کاملا تنظیمشده است و اتفاقی نیست. بسیاری از بحرانهای امروز، محصول فقدان سرمایهگذاری در ۳۷ سال گذشته است. سرمایههای اصلی و طبیعی کشور فروخته شده و سرمایهگذاری صورت نگرفته است. وضعیت معیشتی مردم هولناک است. در دو سه ماه گذشته، ترافیک تهران بسیار افزایش یافته است، زیرا سرمایهگذاری در مناطق مختلف کشور انجام نشده و بسیاری از رانندگان خطی و اینترنتی اهل شهرستانها هستند و اگر شبها دور میدان آزادی را ببینید، می بینید این افراد شبها در خودروهای خود میخوابند. این بحرانها پیامدهای فرهنگی و اخلاقی نیز به دنبال دارد و تمام این مشکلات توسط حاکمیت ایجاد شده و نه مردم.
راغفر با اشاره به نقش سیاستها و تصمیمات داخلی در وضعیت اقتصادی ایران گفت: بولتون، وزیر مشاور ترامپ، در دوره اول ریاست جمهوری او، پیشبینی کرده بود که تا بهمن ماه قیمت دلار به ۲۰ هزار تومان خواهد رسید. این اتفاق زودتر از موعد رخ داد. این سیاستها باعث شده منابع ملی کشور نامعلوم مصرف شوند و به دلیل نبود شفافیت، منتفعان آن مشخص نیستند و ارز از کشور خارج میشود. همه هم از خروج ارز اطلاع دارند و این وضعیت فاجعهآفرین است.
بقای مافیاهای خودرو ، به خروج ارز وابسته است و نه تولید صنعتی داخل کشور
این اقتصاددان با اشاره به آمار واردات گفت: سه میلیارد دلار امسال برای واردات خودرو، سال گذشته سه و نیم میلیارد دلار، چهار و نیم میلیارد دلار واردات قطعات خودرو و هشت میلیارد دلار واردات طلا هزینه شده است. کشورهای دیگر با همین ارقام صنعت و کشورشان را میسازند. در ایران، مافیاهای خودرو بقایشان به خروج ارز وابسته است و نه تولید صنعتی داخل کشور. به همین دلیل است که طی ۱۲ سال اخیر هر سال به نام تولید نامگذاری شده، اما نتیجه ملموسی حاصل نشده است.
شوک اقتصادی پیامدهای مخرب اجتماعی و زیستمحیطی میآفریند
راغفر با انتقاد از شوکدرمانی گفت: امروزه توصیه میشود شوک اقتصادی به جامعه وارد شود تا ناترازیها کنترل شود. اما این ناترازیها توسط مردم ایجاد نشده، بلکه ساختار حاکمیتی کشور آن را ساخته است. ناترازی انرژی و کمبود سرمایهگذاری در بخشهای عمومی و حملونقل، پیامدهای مخرب اجتماعی و زیستمحیطی و اقتصادی برای مردم به همراه دارد؛ از آلودگی شدید شهرها گرفته تا میلیونها ساعت وقت از دست رفته. مردم در تعیین این سیاستها نقشی ندارند. مسئولان باید پاسخگوی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این سیاستهای غلط باشند. این سیاستها تورمزا، ضدمعیشت مردم و موجب تشویق مردم به شورش علیه حکومت است؛ همان موضوعی که در کتاب «هنر تحریم» به آن اشاره شده است.
وی در پایان با اشاره به وضعیت سلامتی دکتر فرشاد مومنی گفت: برای سلامتی ایشان که دغدغهمند اوضاع بحرانی کشور هستند، دعا میکنیم و آرزوی سلامتی برای همه مردم عزیز ایران داریم.