در این مطلب به قلم 'سید' آمده است: اوایل دولت دوازدهم در مورد شاخص های فرماندار و کارکردهای آن در همین ستون نکاتی نوشتیم و معتقدیم آقای محامدی به عنوان نمود یک فرصت دیگر، پیش روی شهر و جریان اصلاح می باشد.
مجالی که از طریق آن می توان فردای جریان اصلاح را قوام بخشیده و تاثیرات مثبت بنیادینی را در شهر از طریق برآورده کردن مطالبات مردمی شاهد باشیم.
مردم باید باور کنند که «گفتِ» آن ها گوش داده می شود و عموم آنان می توانند در تصمیمات اجرایی موثر باشند و لازمه آن این است که فرماندار در چهل سالگی انقلاب از نمایندگان واقعی معلمان، کارگران، دانشگاهیان، فعالان محیط زیست و زنان دعوت نموده و از مطالبات آنان مطلع شود تا عموم آنان بدانند در تصمیمات حکمروایی موثرند.
این امر موجب می شود که بپذیرند حضورشان نه برای پیروزی دیگران که همیشه با پیروزی خودشان همراه است.
شواری شهر به عنوان یک نهاد بالا دستی ضمن همسو بودن و اجتناب از ورود به ریزترین مباحث حوزه ی خدمات رسانی شهری و تعامل صحیح با شهردار، بدون محدود کردن اختیارات و توان تصمیم گیریش با برنامه ریزی، قانونگذاری و نظارت، او را در اجرای برنامه ها و اولویت های اجرایی یاری دهند تا به نگاهی انسان مدارانه به شهر، شهر را جایی بهتر برای زندگی کنند.
خود نیز منتقدان و صاحب نظران را به رسمیت شناخته و در یک کلام با بسترسازی فضای آزاد گفتگو، کارکرد شورا و شهرداری را نقد نشسته تا حق و حقوق مردم حفظ شود.
با گفت و شنود عده یی از فعالین اجتماعی، کارشناسان، تبادل اطلاعات جمعی از مردم و بالاخره تصمیم شورای شهر به نمایندگی از مردم، آقای وحید فتوحی شهردار شهر تفت گردید.
در این جا بیشتر قصد داریم با شهردار برگزیده از منظر دیگر سخن بگوییم.
«تفت»، با فراز و فرودهای مختلف را در حوزه ی مدیریت شهری داشته و به واسطه ی تلاش های گذشته، تحولاتی را شاهد بوده که البته رضایت جمعی را در بر نداشته و احساس مردم و ناظرین در «خم یک کوچه» ماندن است!.
البته که شهرداران گذشته تلاش خود را انجام دادند که تفت تبدیل به شهری برخوردار، رو به جلو و در شأن یک شهر باشد. با تحلیل های مقایسه یی این مولفه ها اجرا و برآورده نشده و قضاوت جمعی دل نگران، خسته و نا امید از آینده است.
از سویی، تصمیم گران فراموش نمودند جدا از این که برخوردار شدن یک شهر، فارغ از رویکردهای سنتی در اداره ی شهر و گذار از مرحله ی سنتی به پیشرفت، از این موضوع غفلت گردید که یک شهر روح می خواهد و به جرأت می توان گفت؛ «تفت» یکی از بی روح ترین شهرهاست.
شهری که در آن رنگ وجود ندارد. در حالی که مردم زندگی می کنند، کارگران به کار مشغولند و ... به هر گوشه یی نگاه می کنی تنها و تنها رنگ خاکستری، سفید و سیاه می بینی. گویی در تعریف طراحی های عده یی رنگ ها در این سه خلاصه شده است. با این رویکرد و نگاه، تفت تبدیل به شهری خشن شده است.
تبدیل به شهری خسته شده است. فضایی که افسردگی خصوصیات پر رنگ آن است. در حالی که می توان تفت را با ویژگی طبیعی و باغ شهریش به یک جعبه ی مداد رنگی تبدیل کرد که از قدم زدن در آن لذت برد.
آقای فتوحی! می توان از تجربه های کشوری و جهانی همسان با شهرمان برای بهتر و زیبا شدن شهر استفاده کرد و روح «تفت» را درمان نمود. «تفت» را پر از نیمکت کرد. در هر کجای این شهر خسته شدید بتوانید جایی برای نشستن پیدا کنید.
گاهی انسان ها بعد از دقایقی قدم زدن احتیاج به استراحت دارند، اصلاً دو نفر رفیق ، دوست و آشنا دلشان می خواهد صندلی پیدا کنند و باهم گفت و شنود نمایند.
جدا از این که آنچه نیاز به ساختنی است، باید ساخت، پروژه اجرا کرد، جذب حداکثری بودجه نمود، حمل و نقل عمومی را سامان داد، سیما و منظری شهری و ساختمان ها را طبق اصول تعریف شده حفظ، بازسازی یا ساخت و به اصطلاح فنی مبلمان شهری را مدرن کرد، آبیاری با فناوری نو برای بوستان ها و فضای سبز طراحی و اجرا نمود، برای گردشگران داخلی و خارجی، اقامت گاه، تسهیلات و ... قائل شد، سرمایه گذار آورد و ماندگارش کرد و در یک کلام نگاهی انسان مدارانه شکل گیرد تا شهر زیست پذیر و زنده یی داشته باشیم و میراث و هویت آن را به همه بشناسانیم و معرفی کنیم.
در این جا موضوع مهم و فراموش شده در حوزه شهری ، «پژوهش» می باشد. می توان کمبودهای پژوهشی در زمینه شهری و شهرسازی را با اتکا بر ظرفیت های دانش آموختگان دانشگاهی با محوریت بر مرمت و با زنده سازی بافت قدیمی یا تاریخی و مطالبه ی ایده ها و خلاقیت ها جبران کرده و تولید دانش نمود.
آقای فتوحی! این شهر 《رنگ 》می خواهد، 《حال》 می خواهد، 《شادی》 می خواهد، تفت را از شهر غم به شهر شادی تبدیل کنید. بیایید ساختمان ها را رنگی کنید. اجازه بدهید وقتی مردم صبح از خانه ها به محل کار و مسائل زندگیشان می روند، با طیفی از رنگ ها روبرو شوند. هیچ مشکلی ندارد ساختمان رنگی باشد، اداره یی رنگی دیگر. چه قدر قشنگ و خوب است شهر پر از رنگ های آبی، قرمز و ... باشد.
یکی از کارهایی که آقای فاطمی شهردار سابق انجام داد، برگزاری برنامه های جدید در نوروز بود که اگر چه ناقص و گاه غیر کارشناسی و می شد جامع تر برگزار کرد، تلنگری بود که می شود کارهای جمعی و شادی را برای مردم انجام داد و اگر آن روز شما دستیارش بودید با تلفیق و تجربه و کار کارشناسی، کاملش کنید. نصب تابلوهای بزرگ هدایت مسیر و اعلام نام های معابر یکی از کارهای خوب گذشته بود که می بایست با روز آمدی و گسترده تر کردن آن، ادامه داد. همین ها《 کمی》 و 《فقط کمی》، فضای شهر را تغییر داد.
شهردار محترم، باید طرحِ «جامع آب خام فضای سبز شهری» را کلید زد و باید درخت هایی کاشت، بومی تفت ولی زیبا، جانمایی اش را دقیق طراحی نمود و واکاری کرد، پارک و فضای سبز ساخت ولی منطبق با الگوهای مصرف و مدیریت آب و طرح های چشم نواز. گل کاری کند ولی با شرایط آب و هوایی خودمان و همساز. ما می خواهیم نفس بکشیم.
«تفت»، باید در کنار همه ی این ها، تبدیل به یک شهر فرهنگی هم شود، شهری که بشود زندگی را در آن دید، با طراحی تقویم «رخداد»، مقصد همه ی گروه های فرهنگی و هنری و برگزاری مجموعه های موسیقی، نمایش ها و نمایش های خیابانی و مجموعه های بزرگ نقاشی شود. شاید با این ها، دیگر جوان هایش قصد مهاجرت نداشته باشند، به شهرشان و هویت فرهنگی و اجتماعی آن افتخار کنند، تعلق خاطر داشته باشند، هم استانی های خود را دعوت کنند.
روا داری و خویشتنداری و تحمل نهادینه شود و شهری بشود که زندگی را در آن دید. این که انسان ها همیشه درآمد و شد باشند، نشانه ی حیات نیست. بیشتر شبیه آدم های آهنی ست. باید زندگی را برای مردم تفت رنگی کرد، رنگ شادی پاشید.
باور کنید در این رنگ ها عصبانی شدن سخت است. شهر خاکستری و این شهر در همان ابتدای صبح مردم را خسته می کند، در حالی که می توان هنگام بیرون آمدن از خانه با گستره یی از رنگ روبرو شوی که همین رنگ ها لبخند را هدیه می دهد و مردم را مهربان تر کند.
مطمئن باشید اگر این ها انجام شد، آرمان انقلابیون، شهیدان و ایثارگران محقق می شود که آرزوی آنان تحقق قانون اساسیِ بود. قانونی که دنیایمان را بهتر کند تا آرمان دینی مان را نمایندگی می کند و آن را نمونه و الگو می سازد.
مردم نیز باید با شهردار منتخب شورا، برای داشتن شهری بهتر همراهی و همکاری نمایند. البته که در این چند دهه مردم با همه مشکلات و قصورها و کمبودها یار و یاور صادق مسولین بوده و به عهد خود وفادار بوده اند. ولی این نافی برخی نارساییهای فرهنگی و اجتماعی شهروندان نیست.آن ها نیز باید درست رانندگی کنند، شهر را تمیز نگه دارند و در یک کلام با مشارکت جویی، نیرومند کردن روحیه ی مسولیت پذیری، شهر مردم نهاد اجرایی گردد.
آقای فتوحی، رسیدن و کسب صندلی شهردار در مقام مقایسه با خدماتی که در حوزه ی شهری به شهروندان ارئه خواهد شد، ناچیز است.
صرفاً دغدغه ی به دست آوردن ریاست شهر بدون تدوین برنامه ، اجرا و کوشیدن برای زندگی بهتِر شهِر شهروندان، نه تنها آن شخصیت را با علامت سوال های زیادی روبرو می کند، بلکه نا کارآمدن بودن یک عقبه فکری و گفتمانی که در دل خود به همراهی پایگاه اجتماعی مردم نیازمند است را نشان می دهد.
در لحظه نمایان شدن عدم پیشرفت امور، ابتدا کلیه حمایت گران و فعالین و اقشار فعال با مطالبات روبرو می شوند و در نهایت اصلاح از این نقصان ها، ضربه ی جبران ناپذیری خواهد خورد.
در حوزه فرهنگ سازمانی نیزمواردی مانند تشکیل تیم های کاری، مشارکت، استفاده کامل از ظرفیت های انسانی بومی و داخل سازمانی شهرداری، تعهد و حفظ و حرمت کارکنان و پرهیز از مدیریت آمرانه دارای اهمیت است.
در چارچوب مقرارت به آنان احترام گذاشت و به آنان مسوولیت بیشتری برای بهبود امور داد.
باید صحنه را به جوانان واگذار کنیم.ترسی از ورود آنان نداشته باشیم. چون آن ها هم مانند پیشکسوتان امروز و جوانان دیروز، دلسوز و نوآورند. باید نیازشهر را حس و دریابیم. برای رفع آن ها چه باید کرد؟! و مدیریت ها را در همه سطوح به نسل جدید بدهیم. بزرگتر ها کنارشان بمانند تا احیاناً اگر اشتباه یا خطایی در کارشان بود، بتوانند به آنان گوشزد و مدیریتشان را تصحیح نماینند.
بزرگتر ها باور داشته باشند، نسل جدید سواد فراوانی دارد و انرژی و معلوماتشان از نسل گذشته بیشتر و اراده و توان لازم برای اداره امور را دارا هستند.
پس تفت اکنون به تصمیماتی مبتنی بر محله محوری، توجه به بافت قدیمی به عنوان سرمایه معماری و هویتی، همگانی کردن امکانات شهری و طراحی مبلمان شهری با محوریتِ سرویس و تندرستی و آراستگی عمومی شهر، یاری و دیده بانی شهروندان و رسانه ها نیاز دارد. برای آن که شهری شود برای زندگی و لذت.
آن وقت باید گفت؛ آقای فتوحی و اعضای شورای شهر، این گوی و این میدان.
6197
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.