خاطرات تلخ و شیرین دوباره با طعم همان احساسات روزهای از دست رفته در درونش هویدا و مجسم می شود.
روزهایی که مرد زندگی اش با وجود همه خستگی از سرکار آمدن ، هنوز تن پوش نظامی اش را در نیاورده سینی چای را از همسرش می گرفت و می گفت تو خسته ای ، استراحت کن خانمم بذار من ازت پذیرایی کنم .
یکان یکان خوبی هایش را به یاد می آورد ، مهربانی هایش ، قدردانی و بزرگ منشی اش . انسانی که با وجود زندگی متوسط بخشی از حقوش را هر ماه برای نیازمندان کنار می گذاشت گویا ایثار و بخشش جزو لاینفکی از شخصیت و ذاتش بود؛ پدری مهربان اما مقتدر و شجاع برای پسر پنج ساله اش و اینهمه خوشبختی در مخیلات بانو نمی گنجید . تا آن که یکباره روزی با شور و شوق گفت: فردا به سوریه اعزام می شویم ، برای دفاع از حرمین، برای دفاع از میهن و ناموس مردم که اگر من امروز نروم ، فردا باید دشمن را در خاک پاک کشورم ببینیم و جنگ را در کشور لمس کنیم ...
سادگی ، بی پیرایگی، خلوص نیت، ایثار و فداکاری برای دیگران خصیصه همه شهیدان و این مردان بی ادعا و خدایی است .
شمیم عشق و عطر دفاع از ارزش ها و میهن همواره در این سرزمین جاریست چه در زمان دفاع مقدس و چه حال که کیلومترها فرا سوی مرزها انجام می شود.
دلاوران گیلانی همچون روزهای دفاع مقدس امروز نیز از جان گدشته و رایحه جانفزاینده و حیات بخش شهید و شهادت را در زمین گستراندند
جنگ سوریه جنگ غریبی است ، جنگی سخت و پیچیده و نبرد باورهاست ؛ باید اول با خودت کنار آمده باشی تا بتوانی از میان اینهمه شک و شبهه ی که شهر و زمانه در دلت می افکند ، خانه امن و راحتت را رها کنی و در میانه این میدان سخت در مقابل گلوله های آتشین قرار بگیری و تا آخرین قطره خون از آرمانت، حرم حضرت زینب(س) و مردم کشورت در فاصله ای دور از مام میهن بایستی.
برای تصویر کشیدن گوشه ای از زندگی این شهدای آزاده شماره های خانواده های آنها را جستجو می کنیم و وقتی از نهادهای مربوطه برای ارائه شماره تلفن های خانواده انها مایوس می شویم از طریق یکی از آشنایان شماره شهید سجاد طاهر نیا در اختیار ما قرار می گیرد.
سجاد طاهر نیای مژدهی یکی از شهدای مدافع حرم رشت است که پدرش با رویی گشاده و قدر دانی؛ پاسخگوی پرسش های ما می شود.
به گفته پدر این شهید بزرگوار که لفظ آقا سجاد در تمامی گفت و گو حتی یکبار هم از دهانش نمی افتد، شهید طاهر نیا متولد سال 64 ، متاهل و صاحب دو فرزند بود.
فتحعلی طاهر نیا افزود: البته آقا سجاد هرگز فرزند دومش را که پسر بود، ندید چرا که ایشان 14 مهر ماه 94 به سوریه اعزام شد و فرزندش محمد حسین یک روز بعد 15 مهرماه متولد شد.
وی آقا سجاد را نمونه ای از تجمیع اخلاقیات می داند و می گوید : سجاد از دوران نوجوانی که خودش را شناخت به مسجد و مهدیه می رفت و خودش را برای چنین روزهایی می ساخت.
وی ادامه می دهد: ایشان سال 84 لباس مقدس پاسداری را برتن کرد و در خدمت این ارگان قرار گرفت ؛ نه اینکه اکنون که شهید شده می گویم اخلاق او در خانواده بی همتا بود.
فتحعلی طاهر نیا در حالی که سعی می کرد ، غم و غصه و دلتنگی نبود آقا سجاد را در چهره اش نمایان نکند، مرتبا بغض خود را فرو می خورد ؛ به یاد می آورد که فرزندش همیشه در هر دیدار با پدرو مادر در زمان احوالپرسی، دستشان را می بوسید و می گفت این کار مثل نماز خواندن واجب است.
وی ادامه می دهد: احترام به پدر و مادر بیش از هر چیزی برایش اهمیت داشت اما خانواده اش را هم هرگز فراموش نمی کرد، به آنها بسیار علاقه داشت و به انها نیز احترام می گذاشت و از همسرش ابراز رضایت کامل داشت.
وی یادآوری می کند: همسر آقا سجاد خادم جمکران است و زن بسیار بزرگیست و با وجود اینکه بیشترین سختی را در غیاب همسرش ایشان متحمل می شود و هم برای فرندان خردسالش مادر و هم پدر هست ، بیشتر وقت ها ما را دلداری و آرامش می دهد .
وی با اشاره به دو فرزند خردسال این شهید بزرگوار گفت: فاطمه دخترش شش سال دارد و وابسته به پدر بود و همیشه می گوید دعا کنید پدرم با امام زمان (عج) بیاید .
وی ادامه می دهد: می گویند، شهدا زنده هستند و این موضوع وقتی بیشتر ملموس می شود که محمد حسین دو سال و نیمه که هرگز پدر را ندیده ، هر کجا عکس پدرش را ببیند، می شناسد و برایش بوسه می فرستد.
آقای طاهر نیا خلوص نیت، قناعت ، رافت ، سادگی و صداقت و روحیه فداکاری را از خصوصیات بارز فرزند شهیدش عنوان و بیان کرد: همواره توکلش فقط بر خدا بود و بیشتر وقت ها به نماز جماعت می رفت و تا هر شب قرآن نمی خواند، نمی خوابید.
وی با اشاره به پنج صفحه وصیت نامه این شهید گفت: در هر پنج صفحه این وصیت نامه اسم آقا را آورده و بر تبعیت از رهبری تاکید داشت و خود نیز در هنگام حیات نه جلوتر و نه عقب تر از رهبری حرکت می کرد.
سرهنگ پاسدار فتحعلی طاهر نیای مژدهی با اشاره به اینکه فرزندش بدلیل آموزش های عالی که دیده بود، بیشتر در سیستان و بلوچستان خدمت می کرد، گفت: برای دفاع از آرمان ها و ارزش ها و میهن بایستی جنگید و از اینرو خودم نیز در سال 61 درجبهه بودم اما توفیق شهادت را نداشتم.
وی با بیان خاطره ای گفت: آیت الله احدی بعد از شهادت پسرم به منزل ما آمد که ایشان تاکید می کرد با وجود اینکه خودم درس اخلاق را تدریس می کنم اما خیلی مطالب از آقا سجاد آموختم .
پدر این شهید بزرگوار با نقلی از آن روحانی گفت: شهید طاهر نیا قبل از اعزامش به سوریه تماس گرفت و خواست استخاره ای برای او بگیرم که آیه 123 سوره توبه که در آن از شهادت گفته شده آمد.
دلتنگی فرزند آنچنان لحظاتی او را بی تاب کرد که دیگر صدایش منقطع به گوش می رسید و در لابه لای آن هق هق های آرام مردانه قلب هر انسانی را بدرد می اورد.
وی با اشاره به اینکه برخی می گویند این دلاورمردان غیور برای پول در جبهه های جنگ حق علیه باطل حضور می یابند، تصریح کرد: به عنوان پدر این شهید گواه می دهم که برای 99 درصد رزمندگانی که داوطلبانه به آن سوی مرزها می روند ، اینچنین نیست ؛ اگر قرار باشد انسان نباشد ، خانواده اش را نبیند و در کنار آنها لحظات خوشی را سپری نکند، پول به چه کارش می آید ، مگر می شود انسان برای پول جان خود را گرو بگذارد.
وی تصریح کرد: اگر این جوانان از ارزش ها در کیلومتر ها دور از میهن دفاع نکنند بایستی فردا در خاک خودمان با این افراد بجنگند اما این شهیدان با فداکاری اجازه ندادند نه تنها پای دشمن به خاک پاک ایران باز شود بلکه به نزدیکی آن برسد.
بایستی قدر دانست این مردانی که آسایش و رفاه را برای مان اگرچه بسیار نامحسوس به ارمغان آوردند ، کسانی که می توانستند اولویت را زندگی و خانواده قرار بدهند اما مشق های الهی را از آسمان ایران به سوریه نقش کردند.
آن عاشقان شرزه ، که با شب نزیستند / رفتند و شهر خفته ندانست کیستند/فریادشان تموج شط حیات بود / چون آذرخش در سخن خویش زیستند / دریا و موج و صخره برای شان گریستند/ اینک ببین برابر چشم تو چیستند.
گیلان در زمان دفاع مقدس حدود هشت هزار شهید را تقدیم میهن اسلامی کرده است.همچنین 22 شهید معظم از شهدای مدافع حرم گیلانی هستند.
7296 /6030
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.