«خداحافظ رفیق» برازندهترین نامگذاری ممکن برای قسمت تازه سریال «تاسیان» بود. سریالی که در پایان قسمت بیستویکم با یک شوک در خط روایی خود همراه بود و در انتظار بودیم تا شاهد پسلرزههای آن اتفاق باشیم.
«خداحافظ رفیق» برازندهترین نامگذاری ممکن برای قسمت تازه سریال «تاسیان» بود.
سریالی که در پایان قسمت بیستویکم با یک شوک در خط روایی خود همراه بود و در انتظار بودیم تا شاهد پسلرزههای آن اتفاق باشیم. تینا پاکروان که در تلاش بود طی ۲۱ قسمت روایتگر زنجیرهای از اتفاقات پیرامون رابطه عاشقانه امیر و شیرین باشد، یکی از برگبرندههای اصلی خود را در همین قسمت رو کرد.
در سکانس پایانی قسمت قبل بود که امیر بهدنبال نجات یکی از مهمترین یادگارهای عاشقانهاش از شیرین بهصورت مخفیانه به منزل استیجاری خود بازگشت و خبر نداشت که رفیق سالهای دور و اصلیترین شکارچیاش، همانجا در کمین نشسته است.
از همان زمان اوجگیری رابطه امیر و شیرین و تأثیر پسلرزههای آن بر موقعیت شغلی و اعتبار سعید در ساواک، منتظر مواجهه این دو رفیق قدیمی بودیم اما کمتر تصور میکردیم که این مواجهه قرار است اینگونه رنگ خون به خود بگیرد. سعید در واپسین تلاشها برای به زانو درآوردن امیر و تحریک احساسات عاطفی او، شروع به بلوف زدن میکند و از نامهای میگوید که او خطاب به شیرین نوشته و همه رازهای امیر را در آن برملا کرده است. امیر هم از کنترل خشم خود در لحظه، ناتوان میشود و با ضربهای سعید را به عقب پرتاب میکند تا پایه میز پذیرایی همچون نیزه بر قلب رفیقش فرو رفته و جانش را بگیرد. قسمت بیستودوم از همین لحظه و همین بزنگاه آغاز شد. حالا امیر در اوج استیصال هم باید عزادار رفیقی باشد که به دست خود جانش را گرفته و هم باید تمام ردونشان این جنایت را پاک کند تا مگر گره سرنوشتش کورتر از آن چه هست، نشود. بازی هوتن شکیبا در این دقایق تماشایی است و بهخوبی توانسته است استیصال شخصیت امیر را به تصویر درآورد. او از شر جنازه رفیق خلاص میشود اما رد باقیمانده از خون سعید روی همان یادگار عاشقانه کافی است تا خون شیرین را به جوش بیاورد و باردیگر شاهد قد کشیدن دیوار بیاعتمادی میان عاشق و معشوق باشیم.
اوج داستان «تاسیان» در قسمت بیستودوم اما زمانی بود که در سکانسهای پایانی در جریان محتوای نامه ارسالی سعید خطاب به شیرین قرار گرفتیم.
تینا پاکروان در تمهیدی هوشمندانه، روایت این نامه را با تصاویر سیاهوسفید و تدوین رو به عقب همنشین کرد تا شاهد یکی از تماشاییترین فرازهای سریال باشیم. سمفونی ایکاشهایی که سعید برای شیرین فهرست کرده تا شاید هیچیک از اتفاقات تراژیکی که شاهدش بودیم رقم نمیخورد.
ایکاشهایی که میتوانست حریم رفاقت میان امیر و سعید را هم محفوظ نگه دارد و رفیقی را قربانی خشم رفیق دیگر نکند. فارغ از آنچه قرار است هفته آینده و در قسمت پایانی «تاسیان» درباره سرانجام رابطه امیر و شیرین شاهد باشیم، تا همینجا میتوان سرنوشت رفاقت میان امیر و سعید را یکی از به یادماندنیترین یادگارها از این سریال دانست. سریالی که از ابتدا میدانستیم روایتش رنگ تاسیان دارد و هیچ رفاقتی هم قرار نبوده از تحمیل این طعم تلخ، مصون بماند. چه با مسما که پایان این رابطه دوستانه و عمیق را با عنوان «خداحافظ رفیق» به تماشا نشستیم.