به گزارش ایرنا، ما برای خرید ماسک و ژل به بازار هجوم بردیم گروهی هم موقعیت را مناسب دیدند و به هر قیمتی دلشان خواست آن را به ما فروختند. در این میان ما فکر نکردیم که چرا اینچنین شد.
ما که می گویم منظورم یک زن خانه دار تا یک کسب و کار کوچک محلی و یک کارخانه بزرگ است. 
همگی بازار را رها کردیم و در مقابل ویروس و دلال پرچم تسلیم بالا بردیم.
اما ممکن است این سوال پیش بیاید چطور باید از ماهی هایمان محافظت کنیم. اصلا ما کدام ماهی را رها کرده ایم؟ آیا ما نیز باید وارد کارزار اقتصاد انگل گونه دلالان شویم؟ یا راه های دیگری هم هست که از این بحران، روزی حلال کسب کنیم؟ 

برای بررسی این موضوع نگاهی به عملکرد گروه هایی می اندازیم که در ۱۰ روز گذشته توانسته اند برای عبور از بحران راه حل شرافتمندانه پیدا کنند و این راه حل علاوه بر سودی که برای خود و جامعه شان داشته باعث شده دست کم یکی از روزنه های دست درازی دلالان به زندگی خود را ببندند.

ابتکار زنان سی سختی 


تعدادی از زنان سی سختی این روزها اقدام به تولید ماسک‌ کرده اند. زنان شهر سی سخت همواره در استفاده از منابع پیرامون خود زبانزد بوده اند. آنها چه غنی چه فقیر، چه کارمند چه خانه دار اجازه نمی دهند محصولات تولیدیشان تبدیل به ضایعات شود.آنها در کنار این خصوصیت بسیار دوستدار محیط زیست هستند.

مردم این شهر جز معدود مردمانی هستند که از  اداره بهداشت خواستند که به منظور حفظ محیط زیست نانوایی ها را مجبور کنند که  ارایه نایلون و کیسه پلاستیکی را متوقف کنند و خودشان با پارچه دست به کار تولید کیفهای مختص حمل نان شدند.حالا این مردم  در بحران ویروس کرونا نیز دست به کار شده اند.

لیلا  قربانی، کارمند یکی از ادارات دولتی می گوید: من  در پنج روز اول این بحران روزانه تعداد زیادی ماسک را به چندین برابر قیمت خریداری می کردم.
او ادامه می دهد: چون نام یک بار مصرف روی آن بود پس، هر روز هم آنها را در سطل زباله می انداختم ضمن اینکه در کنار دستکش و سایر اقلام، روزانه حجم زیادی زباله  تجدید ناپذیر تولید می کردم.
او می گوید همکاران و خانواده و آشنایان و همشهریانم نیز همین کار را انجام می دادند در حالی که پزشکان هر روز اعلام می کردند این ماسکها تاثیر چندانی روی پیشگیری از بیماری ندارد و از مردم می خواستند اجازه دهند این اقلام به دست بیماران و کادر درمان برسد.

قربانی ادامه می دهد: با خودم حساب کردم اگر قرار باشد روزانه حداقل ۱۰ هزار تومان هزینه ماسک و دستکش بپردازم در ماه ۳۰۰ هزار تومان می شود. اگر همین مبلغ هم برای همسر و فرزندم استفاده شود حدودا باید ماهی یک میلیون تومان بابت دو قلم کالایی که وارد سطل زباله می شود بپردازم.
ضمن اینکه معلوم نیست این ویروس کی ضعیف شده و از بین می رود شاید برخلاف انتظار  تا خرداد ماه  هم طول بکشد و در چهار ماه چهار میلیون تومان می شود.
یعنی ماهانه پنجاه درصد حقوقم را باید برای خرید ماسک و دستکش بگذارم.
وی ادامه می دهد: از سوی دیگر  زباله تولیدی ماسک و دستکشها، دوباره به محیط زیست و زندگی خودم و آیندگان بر می‌گردد و شاید ۱۰ سال بعد دوباره ویرورسی ایجاد کند که بعدها بگویند نتیجه عملکرد زیست محیطی امروز ما بوده است آنچنان که همین ویروس کرونا هم با همه پیچیدگیهایش نتیجه عملکرد خود ما بوده است.
وی می گوید: با مادرم و زنان همسایه تصمیم گرفتیم ماسک های پارچه ای قابل شستشو طراحی کنیم.قانون استفاده از ماسک هم این است که در طول مدت استفاده نباید به آن دست زد. و هر بار یک‌برگ دستمال کاغذی در ماسکم می گذارم و سپس ان را امحا می کنم. روزانه پس از هر بار استفاده نیز ماسکم را در مواد، ضدعفونی می کنم و بعد هم برای اطمینان از میکروب زدایی،  اطوی  داغ روی آن می گذارم.
وی ادامه می دهد: با این‌کار هم آرامش خاطر  دارم که ماسک استفاده می کنم و هم عذاب وجدان آلوده سازی محیط زیست را ندارم.
او می گوید: جالب اینجاست که همزمان در گروه های مجازی اطرافم دیدم که بسیاری از زنان همشهری ام  دست به کار تولید این ماسکها شده اند و با استقبال هم روبرو شده است.
 وی ادامه می دهد: همین کار به ظاهر کوچک باعث ایجاد درآمدی برای زنانی شده که خیاطی می کنند.
لیلا می‌گوید: مادرم و زنان محله روی دوخت هر ماسک سود بسیار کمی دارند چون واقعیت این است این ماسکها پیچیدگی خاصی در طراحی و دوخت ندارند اما چون تعداد زیاد تولید می کنند و در شبکه خانگی توزیع می کنند برایشان مقرون به صرفه است.
او می گوید  با یک متر پارچه مخصوص ، دست کم  ۲۰ عدد ماسک تولید می کنند و در گروه ها به قیمت ۴ تا ۵ هزار تومان فروخته می شوند.در حالی که یک ماسک با چنین ویژگیهایی در بازار یاسوج به قیمت ۴۵ هزارتومان به فروش می رسد پس مقایسه این رقم ها نشان می دهد اگر ما در ذهنمان دو دوتا کنیم لازم نیست برای خرید یک ماسک یکبار مصرف آن همه هزینه کنیم.

وقتی پولمان را در سطل آشغال می ریزیم!

جنبه اقتصادی مصرف ماسکها نیز موضوعی است که دکتر محمدی متخصص بیماریهای عفونی به آن اشاره می کند.

وی می گوید در چنین شرایطی که مردم برای خرید ماسک هجوم آورده اند، اگر تمام درآمدهای نفتی کشور را برای تهیه ماسک کنار بگذاریم باز هم کم می آوریم.

این متخصص بیماریهای عفونی بر این باور است باید مردم ابتدا بهداشت فردی خود را رعایت کنند و در صورت امکان از خانه خارج نشوند و اگر مجبور به خروج از خانه هستند در محیط های شلوغ  و پر ازدحام مثل همایش ها و جلسات قرار نگیرند.

محمدی اضافه می کند: فردی که در خانه خود یا در اتاق محل کارش تنهاست و ترددی در محیط کارش ندارد در صورتی که علائمی مانند عطسه و سرفه نداشته باشد نیازی به استفاده از ماسک ندارد در حالی که بسیاری در جایی که ضرورت هم ندارد ماسک استفاده می کنند.

وی یاد آوری می کند هجوم مردم به سمت مصرف این کالا که اغلب مدلهای آن کارایی در حد یک دستمال کاغذی دارند باعث شده عده ای دلال طمع  کنند و آن را به چندین برابر قیمت بفروشند.

راه حل های شرافتمندانه برای عبور از بحران

وقتی زنان یک شهر کوچک به این نتیجه رسیده اند که نباید بیش از این‌ اجازه استفاده به محتکران و دلالان بحران داد پس باید دید که آین می توان در سطوح کلان تری شم اقتصادی  را به کار گرفت و از بحران موجود استفاده شرافتمندانه کرد؟
شرکت طبیعت زنده (سینره) تولید کننده محصولات آرایشی و بهداشتی تمام خطوط تولید خود را به تولید ژل بهداشتی و ضدعفونی کننده دست اختصاص داد.
این شرکت بلافاصله زمانی که ژل شست و شو در بازار کمیاب و گران شد، تصمیم به تولید این محصول گرفت. در واقع مدیران این کارخانه نه محصولی احتکار کردند و نه کالایشان را گرانتر فروختند. آنها متناسب با نیاز بازار ورود کردند و سود خود را به جای گران کردن محصولات، در فروش تعداد بیشتر محصول گذاشتند.
به هرحال این شرکت هم می توانست در رکود حاکم بر بازار تولیدش را متوقف  کند و از شرایط موجود گلایه کند و اقدام به تعدیل نیرو کند. اما در عوض برای عبور از بحران چاره ای اندیشید و به نظر می رسد سودی که شرکت سینره از تولید ژل ضد عفونی کننده دست ببرد در پایان سال بیشتر از سودی باشد که می توانست از فروش ده ها مدل شامپو و کرم در یک سال رکود زده ببرد.
نمونه دیگری از این تصمیمات را می توان در تولیدی های پوشاک نظامی در سراسر کشور دید.
در واقع وزارت دفاع بخش تولید لباسهای نظامی را برای مدتی به تولید روپوشهای پزشکی و بیمارستانی اختصاص داده است. با این کار هم به اقتصاد کشور کمک کرده و هم با اشباع بازار می تواند جلوی ایجاد فساد را بگیرد.
این سه نمونه از تصمیمانی است که نشان می دهد حتی در بحران هم می توان کسب و کار را حفظ کرد.
کسب و کارهای زیادی وجود دارند که می توانند با تغییر نوع محصول، هم از ورشکستگی و خسارات ناشی از بحران پیشگیری کنند و هم برای عبور از بحران به کمک کشور بیایند.مثلا تولیدیهای پوشاک مدارس، کارخانجات آرایشی بهداشتی، تولید کننده های کیسه های فریزر و پلاسکوها و بسیاری از اصناف و اقشار دیگر می توانند از بحران موجود برای خود فرصت بسازند. لازم هم نیست که قیمت محصول تولیدی را چندین برابر کنند. در واقع با پاسخ به نیاز بازار می توانند محصولات تولیدی خود را به سرعت وارد بازار کرده و سرمایه ای که گذاشته اند  نیز به همان سرعت باز می‌گردد.
و حالا این ایده ها را به تمام کالاهایی که یکدفعه تقاضایشان بالا می رود تعمیم دهید.
خوب این را گفتیم که به یک موضوع دیگر برسیم. بازار کشور ما مثل بسیاری از کشورهای جهان متکی به محصولات چینی است. اما چین تقریبا دو ماهی است که تولیدش را متوقف کرده است این اتفاق اگر چه در چین بوده اما احتمالا در بهار سال ۹۹ اثرات خود را بر بازار ایران نشان خواهد داد.
پس نیازهای ما محدود به ماسک و ژل نیست از حالا باید به این فکر کنیم پس از کرونا وقتی جهان دوباره از بحران خارج شد مردم چه چیزهایی نیاز دارند؟ در آن شرایط سفره بزرگی پهن است که زنان روستایی به اندازه کارخانه داران بزرگ می توانند از آن استفاده کنند.

  شاید امروز به دلیل حضور در مرحله بحران تقاضا برای محصولی پایین باشد اما با نگاهی به آینده، می توان نیاز بازار در بهار پیش رو را تشخیص داد. به جای تعطیلی کسب و کارهایی که امروز راکد هستند می توان خود را برای پس از بحران اماده کرد. هم تولید متوقف نشده، هم کارگری بیکار نمی ماند و هم  اجازه نداده ایم فرصتی که متعلق به همه ماست  نصیب ماهیگیرانی شود که همیشه شم اقتصادیشان باعث شده یک قدم جلوتر از ما حرکت کنند و  جیب ما را خالی کنند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.