در این یادداشت آمده است: اگر هزار صفحه در مورد حقوق شهروندی بنویسند یا هزار منشور شهروندی دیگر با دستور رئیس جمهور از دل قانون اساسی بیرون کشیده شود و در ورودی تمام شهرهای ایران نصب شود باز تاثیری نخواهد داشت مگر هر کسی خودش و فقط خودش بخواهد که با حقوق شهروندیاش آشنا شود و آن را رعایت کند.
یکی دو سال پیش؛ آقای خسرو زرافشانی رئیس شورای شهر کرمانشاه بود، گفت و گویی با وی در دفتر روزنامه نقدحال انجام دادیم. در مورد مشکلات و معضلاتی که شهر دارد از وی چند سئوال پرسیدیم که چرا فلان پل مشکل دارد؟ فلان تقاطع ناقص اجرا شده؟ یا آسفالت خیابانها این همه دستانداز دارد و...
پیش از آن که توضیحی ارایه بدهد، گفت: مردم کرمانشاه مطالبه گر نیستند. درست میگفت. این که چرا مطالبهگر نیستیم به شهروند نشدن و عدم آگاهی از حقوق شهروندی برمیگردد.
بسیاری از ما با وجود پلهای عابر پیاده، ترجیح میدهیم از روی میلهها یا زیر آنها رد شویم و خود را به آن طرف خیابان برسانیم.
واقعا چند نفر از رانندگان ما وقتی به خط کشی عابر پیاده میرسند سرعت شان را کم میکنند تا مردم از روی خطکشی عبور کنند. از طرفی چند نفر از ما سعی میکنیم به جای راه رفتن در خیابان از پیادهرو عبور کنیم.
یا چند نفر از ما میدانیم از در مغازه تا روی خیابان جزء ملک شخصی محسوب نمیشود و حق نداریم راه عبور و مرور مردم را سد کنیم.
هزار مشکل دیگر وجود دارد که در اثر ناآگاهی ما اتفاق میافتد و اگر کسی حرفی بزند چنان قیافهی حق به جانبی میگیریم که انگار ما همهی قوانین را بلدیم و کسی که تذکری میدهد کارش را بلد نیست!
این روزها که بازار سال نو در حال رونق گرفتن است، کمترین کاری که به عنوان یک شهروند باید انجام دهیم این است که برای کوچک ترین کاری که با پای پیاده هم قابل انجام است از خودروی شخصی استفاده نکنیم.
دست کم از کسانی که تحصیلات دارند و چهار کتاب مطالعه کردهاند انتظار میرود، برای شهروندشدن گامی بردارند و از همین اتفاقات ریز و دم دستی شروع کنند.
چه لزومی دارد وقتی قرار است خانوادهای برای خرید، ساعتها در خیابان بچرخند، از خودروی شخصی استفاده کنند و به جای استفاده از پارکینگ، خودرو را دوبل و سوبل در خیابانهای باریک، پارک کنند!!!
حقوق شهروندی به ما میآموزد که رعایت قوانین برای آسایش و آرامش ماست.
آن چه نام آن را زرنگی میگذاریم، آسیبی است که روزی گریبانگیر خود ما میشود و جامعه روز به روز به سمت بیقانونی و بینظمی پیش میرود و در جامعهای اینچنینی همه آسیب میبینند. شاید لازم باشد یک بار دیگر منشور شهروندی را بخوانیم!
3209/8066 دریافت کننده:عباداله آذرگون ** انتشاردهنده:علی مولوی
یکی دو سال پیش؛ آقای خسرو زرافشانی رئیس شورای شهر کرمانشاه بود، گفت و گویی با وی در دفتر روزنامه نقدحال انجام دادیم. در مورد مشکلات و معضلاتی که شهر دارد از وی چند سئوال پرسیدیم که چرا فلان پل مشکل دارد؟ فلان تقاطع ناقص اجرا شده؟ یا آسفالت خیابانها این همه دستانداز دارد و...
پیش از آن که توضیحی ارایه بدهد، گفت: مردم کرمانشاه مطالبه گر نیستند. درست میگفت. این که چرا مطالبهگر نیستیم به شهروند نشدن و عدم آگاهی از حقوق شهروندی برمیگردد.
بسیاری از ما با وجود پلهای عابر پیاده، ترجیح میدهیم از روی میلهها یا زیر آنها رد شویم و خود را به آن طرف خیابان برسانیم.
واقعا چند نفر از رانندگان ما وقتی به خط کشی عابر پیاده میرسند سرعت شان را کم میکنند تا مردم از روی خطکشی عبور کنند. از طرفی چند نفر از ما سعی میکنیم به جای راه رفتن در خیابان از پیادهرو عبور کنیم.
یا چند نفر از ما میدانیم از در مغازه تا روی خیابان جزء ملک شخصی محسوب نمیشود و حق نداریم راه عبور و مرور مردم را سد کنیم.
هزار مشکل دیگر وجود دارد که در اثر ناآگاهی ما اتفاق میافتد و اگر کسی حرفی بزند چنان قیافهی حق به جانبی میگیریم که انگار ما همهی قوانین را بلدیم و کسی که تذکری میدهد کارش را بلد نیست!
این روزها که بازار سال نو در حال رونق گرفتن است، کمترین کاری که به عنوان یک شهروند باید انجام دهیم این است که برای کوچک ترین کاری که با پای پیاده هم قابل انجام است از خودروی شخصی استفاده نکنیم.
دست کم از کسانی که تحصیلات دارند و چهار کتاب مطالعه کردهاند انتظار میرود، برای شهروندشدن گامی بردارند و از همین اتفاقات ریز و دم دستی شروع کنند.
چه لزومی دارد وقتی قرار است خانوادهای برای خرید، ساعتها در خیابان بچرخند، از خودروی شخصی استفاده کنند و به جای استفاده از پارکینگ، خودرو را دوبل و سوبل در خیابانهای باریک، پارک کنند!!!
حقوق شهروندی به ما میآموزد که رعایت قوانین برای آسایش و آرامش ماست.
آن چه نام آن را زرنگی میگذاریم، آسیبی است که روزی گریبانگیر خود ما میشود و جامعه روز به روز به سمت بیقانونی و بینظمی پیش میرود و در جامعهای اینچنینی همه آسیب میبینند. شاید لازم باشد یک بار دیگر منشور شهروندی را بخوانیم!
3209/8066 دریافت کننده:عباداله آذرگون ** انتشاردهنده:علی مولوی
کپی شد