در این یادداشت آمده است: در نگاهی اجمالی به وضعیت اقتصادی مناطق کُردنشین، براحتی می‌توان دریافت که این مناطق، اکنون بیش از هر زمان دیگری از روند روز افزون رکود اقتصادی و میزان بالای بیکاری رنج می‌برد این مهم را آمارهای رسمی و دولتی، بارها مورد تایید و تاکید قرار داده‌اند.
ناگفته نماند که وضعیت کنونی در این مناطق تا حد زیادی ناشی از رکود اقتصادی جهانی و به تبع آن در ایران است. بسیاری از جوانب کلی این رکود و تعطیلی کارگاه ها و حتی کارخانه‌ها و نیز بیکاری در تمام ایران، فراگیر است و چنین نیست بخش هایی از این وضعیت مستثنی باشند.
اما مساله مهم اینجاست که مناطق کُردنشین سال هاست که از توسعه ‌نیافتگی و بخصوص وضعیت بد اقتصادی و میزان بالای بیکاری رنج می‌برد به همین خاطر و نیز بخاطر میزان بالای آسیب‌ پذیری اقتصادی این مناطق، بحران سراسری کنونی بیش از هر جای دیگر بر این مناطق تاثیر گذاشته و وضعیت را بغرنج‌ تر کرده است.
بدون شک وضعیت نامناسب اقتصادی و نمود بارز آن یعنی بیکاری امری دامنه‌دار است و تنها در حوزه اقتصاد محدود نخواهد ماند.
همانطور که شاهد آن هستیم اکنون آثار زیانبار این وضعیت نامناسب اقتصادی، سایر حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و.. را در بر گرفته است.
شاید نمونه عینی آن معضلاتی همچون کولبری و آسیب های اجتماعی همچون میزان بالای طلاق در این مناطق، نسبت به متوسط کشوری باشد.
نیاز بە گفتن ندارد کە تبعات منفی بیکاری بسیار فراگیرتر، عمیق تر و دامنه‌ دار‌تر از آن است که بتوان اکنون به واکاوی و بازنمایی آن پرداخت.
آنچه اکنون باید به سرعت در راستای هر چه سریعتر آن قدم برداشت، این است که با برنامه‌ریزی های کوتاه مدت و منطقه‌ای و بومی برای مهار روند بیکاری و رکود بازار، درمانی اورژانسی فراهم نمود و همزمان در پرتو آن به تغییراتی بنیادین براساس برنامه‌ریزی های بلند مدت و مبتنی بر توسعه همه ‌جانبه دست زد.
در این رابطه بازسازی مناطق زلزله‌زده کرمانشاه می‌تواند یکی از نمودهای عملیاتی این رویکرد ضروری باشد.
همکاری و همدلی مردم مناطق کُردنشین در جریان کمک های ستودنی آنها به زلزله‌زده‌گان به خودی خود یک سرمایه‌ بزرگ است که می‌توان از آن در راستای توسعه منطقه سود جست.
در این باره بدون شک دولت هم با در اختیار داشتن انواع و اقسام ابزارها وظیفه بزرگتری بر دوش دارد و هم سرمایه‌ عظیمی در اختیار دارد اگر که بتواند آن را به مدد خود آورد و در راستای توسعه منطقه و کمک به گسترش و استحکام این سرمایه مردمی گام بر دارد.
همانطور که در جریان فاجعه بزرگ زلزله کرمانشاه مردم و نهادهای مدنی بخش بسیار بزرگی از مسئولیت های دولت و خصوصا نهادهای امدادی را بر عهده گرفتند، دولت هم باید ظرفیت این مهم را داشته باشد، که این سرمایه‌ گرانبها و این نیروی کمکی و سازنده مردمی را در سایر حوزه‌ها، مشارکت دهد و به هیج وجه آن را نادیده نگیرد.
اگر پیش‌ بینی زمان وقوع زلزله در کنترل ما نیست، اما حداقل می‌‌توان با اتخاذ تدابیر لازم، میزان خسارت ناشی از آن را در کنترل گرفت.
ولی زلزله‌های اخیر ایران و خصوصا زلزله کرمانشاه، به ما ثابت کرد که متاسفانه در اتخاذ این تدابیر ناتوان بوده‌ایم. چنانچه خود رئیس جمهوری هم در کرمانشاه اشاره کرد که مردم خود بهتر توانسته‌اند خانه بسازند و تدابیر لازم در مقابل زلزله را بکار گیرند.
از این رو دشوار بتوان تصور کرد که رویه ساخت و سازهای دولتی به این زودی دچار چنان تحول مهمی شوند که بتوان با قطعیت گفت، تجربه غیر قابل قبول مسکن مهر تکرار نخواهد شد.
از یک سو تجربه دردناک فاجعه زلزله و ترس از تکرار آن بیش از هر کس دیگری، آسیب دید‌گان را مورد تاثیر قرار داده است و آنها را به آمادگی در برابر زلزله حساس تر کرده است و هیچ ‌کس نمی‌تواند به دلسوزی خود آنها، در امر مقاوم‌ سازی در برابر زلزله باشد.
از سوی دیگر، همان‌طور که در جریان امداد رسانی هم دیدیم، همگرایی و همگونی مردم استان های همجوار و خصوصا استان های کوردنشین با مردم مناطق زلزله زده می‌تواند نقطه‌ قوت بزرگی باشد که بتوان در کنار خود مردم مناطق آسیب دیده، همچون نیرویی سازنده، به بازسازی آن مناطق با کمترین هزینه‌های مادی و معنوی پرداخت و برای بخشی از نیروی بیکار این مناطق هم حداقل برای مدتی کوتاه هم شده، شغل فراهم کرد.
نکته آخر اینکه؛ برخی از نمایند‌گان کُرد مجلس شورای اسلامی هم در این مدت به طرح راهکارها و پیشنهادات مشابهی پرداخته‌اند، که نشان از خواست عمومی و نیاز ملموس منطقه است.
منبع: هفته‌نامه د‌نگی‌کردستان
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.