این گزاره اگر چه یک شوخی بود، اما اشتراک گذاشتن آن از سوی برخی از فعالان سیاسی به ویژه آنهایی که زمانی در جمع دانشجویان سخنرانی های پُر شور داشتند، بعید بود.
در این گزاره نوشته بود، 'روز دانشجو ؛ روز بیکاران آینده گرامی باد ' و این گزاره در برخی از موارد نیز از سوی افراد سلبریتی و بازیگران سینما و تلویزیون به مرور در صفحه های اجتماعی به اشتراک گذاشته شد.
از سوی دیگر برخی از فعالان سیاسی - دانشجویی که زمانی خود در راس تشکلات دانشجویی بودند، در صفحه های توئتیری خود مدعی شدند که ' 16 آذرماه در حد و اندازه برگزاری یک جشن و استند آپ کمدی یا پخش و اکران فیلم ها تنزل یافته است'.
عده ای نیز پا را فراتر گذاشته و با نقد تند به جریان های دانشجویی با هر دیدگاه و طیف سیاسی مدعی شده اند ' دانشگاه ها به دبیرستان های مختلط تبدیل شده است و خبری از جنبش دانشجویی در دانشگاه ها نیست'.
این افراد سیاسی مدعی شده اند که جنبش دانشجویی به دلیل اینکه دسترسی مردم به اطلاعات بیشتر از گذشته شده است و با جامعه آگاه روبرو هستند، دیگر کارکرد مرجع بودن گذشته را ندارد و تنها یک اسم از آن باقی مانده است.
حالا باید پرسید این افراد چگونه به سنجش دانشگاه ها و جنبش دانشجویی می پردازند و ملاک آنها برای قیاس جریان این دوره با دوره گذشته چیست؟
این عده تاکنون بیان نکرده اند که برای آنها دانشجوی تراز جنبش دانشجویی چگونه باید رفتار کند، آیا مگر نه این است که جنبش دانشجویی یک تعدیل کننده در رفتارهای اجتماعی است.
جنبش دانشجویی در همه دوران ها با فراز و فرودهایی همراه بوده است اما هرگز اصالت خود را از دست نداده است و به عنوان یک جنبش مطالبه گر حتی در قالب برگزاری جشن و استند آپ کمدی نیز این روحیه را برای خود ضروری دانسته است.
زیست اجتماعی جنبش دانشجویی،اکنون یک زیست فرادانشگاهی است، آنها در ابتدا به دنبال شبکه سازی در بیرون از دانشگاه هستند و دیگر نمی توانند به همان تعداد دانشجویان تشکلاتی بسنده کنند.
در این زیست ، جنبش دانشجویی سعی کرده است تا رویکرد مردم پایه خود را حفظ کند، چه اینکه در یکی دو دهه اخیر در ماه های عزاداری پرچم جنبش را در بیرون از دانشگاه علم می کنند تا فصل تعطیلی دانشگاه آنها را دچار رخوت و سستی نکند.
اما در نهایت ، کارشناسان سیاسی بر این عقیده اند که ملاک پویایی جنبش دانشجویی را باید با همان امکاناتی که در اختیار دارند سنجید و اگر این جنبش پویاتر از گذشته نیست باید آن را در زیست اجتماعی این جنبش جست و جو کرد.
اینکه بسیاری از دانشجویان در شبکه های اجتماعی برای خود دارای تربیون هستند و هر دانشجویی هرگاه بخواهد از طریق شبکه های اجتماعی به بیان و تبیین دیدگاه های خود می پردازد ، اما این تک گویی و تک رویی ها نمی تواند به انسجام جنبش اصیل دانشجویی کمک کند؟
به عقیده کارشناسان ، مطالبات و دغدغه های دانشجویان در دوران جدید تغییر کرده است چرا که در دوره ای، آرمان دانشجویان احساسی و غریزی بود و به شکل رمانتیک، احساسی و افراطی مسائل سیاسی را دنبال می شد.
در دوره ای آرمانخواهی غریزی در بین جنبش دانشجویی وجود داشت و کنش سیاسی و اعتراضی براساس احساسات و غریزه بود.
در زمان حاضر ، عقلانیت جنبش دانشجویی و دانشگاه نسبت به گذشته افزایش یافته است و این جنبش پی برده است که جنبش دانشجویی حزب سیاسی و پیاده نظام سیاسیون نیست.
دانشجویان نیز اعتقاد دارند که جنبش دانشجویی مستقل است و نباید به دنبال احزاب در دانشگاه ها باشد و وظیفه آن، آگاهی بخشی در جامعه است و فرق جنبش دانشجویی با احزاب این است که جنبش به دنبال قدرت نیست، ولی احزاب به دنبال قدرت گرفتن هستند.
عده ای نیز با رد این نظرها عقیده دارند که، اگر دانشجویان از آگاهی بخشی به جامعه غفلت کنند و دردهای مردم را ندانند از جامعه دور می افتند.
برای بررسی و تحلیل جنبش دانشجویی باید دید که امکاناتی که در اختیار جنبش دانشجویی قرار گرفته ، چقدر است و بر اساس این امکانات، آن را تحلیل کرد.
مسوولان باید برای شکوفایی دانشگاه، نگران جنبش دانشجویی نباشند و اجازه دهند در فضا دانشگاه به نقد و نقادی بپردازند.
جنبش دانشجویی دارای یک حافظه تاریخی و زیست اجتماعی است که باید آن را به عنوان هویت جنبش دانشجویی مورد تاکید قرار داد و نگاه واقع بینانه به این جنبش داشت.
آرمانگرایی و عقل گرایی دو رکن اصلی جنبش دانشجویی است و راهبرد جنبش دانشجویی منافع ملی است و نباید این جنبش درگیر حاشیه ها شود.
آسیب شناسی جنبش دانشجویی نیازمند یک بحث تحلیلی است و کارکرد جنبش دانشجویی با جنبش های قشری، صنفی و موضوعی متفاوت است.
مطالبه گری،استکبار ستیزی، ظلم ستیزی، آرمانگرایی، عقلگرایی و پرسشگری و نقادی از ویژگی های بارز جنبش دانشجویی است و اینها در زیست دانشجویی نهفته است هر چند برای این زیست گاهی مورد نقد قرار می گیرند.
جنبش دانشجویی به دلیل اینکه دارای جوهره جوانی است، دارای خاستگاه آرمانگرایانه است اما باید آرمانگرایی و عقل گرایی در کنار هم قرار گیرد.
در جنبش دانشجویی منافع صنفی نمی تواند بر منافع ملی و جمعی و همگانی غلبه کند و در جنبش دانشجویی اگر آرمانگرایی و عقلانیت با یکدیگر تراز نباشد ، این جنبش دچار آسیب می شود و در دوره ای آرمانگرایی صرف به این جنبش صدمه وارد کرد.
جنبش دانشجویی نمی تواند نقش احزاب را ایفا کند و جانشین احزاب در دانشگاه ها باشد.
در دوره ای به دلیل خلاء فعالیت احزاب، جنبش دانشجویی نقش احزاب را ایفا کرد که این به جنبش دانشجویی آسیب زد.
به عقیده جریان شناسان جنبش دانشجویی، یکی از ویژگی های جنبش دانشجویی، ارتباط بین مردم و نخبگان دانشگاهی است که هیچ جریان دیگری این کارکرد را ندارد و نقد باید ذیل تراز عقل گرایی و واقع گرایی نمود داشته باشد و جنبش دانشجویی، منتقد رفتارهای پوپولیستی و غیرعقلانی است.
به گزارش ایرنا، 16 آذرماه سالروز شهادت سه دانشجوی تهران ، مصطفی بزرگ‌نیا و احمد قندچی و مهدی شریعت‌رضوی ، هنگام اعتراض به دیدار رسمی ریچارد نیکسون معاون رئیس‌جمهوری وقت ایالات متحده آمریکا و همچنین از سرگیری روابط ایران با بریتانیا، آذر 1332 است.
2097
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.