اشاره داشتید که ایشان سعی می کرد اختلافاتش با آقای خاتمی را حل کند... ایشان هیچ اختلافی نداشت و اتفاقا آقای خاتمی را دوست می داشت.

اسحاق جهاگیری در گفت و گو با جماران مطرح کرد:

این اواخر یک وقت با ایشان خیلی مفصل راجع به اختلافات برخی شخصیت ها، به طور خاص در مورد آقای خاتمی صحبت کردم که تا چه زمانی می توانیم این وضعیت را ادامه بدهیم و چقدر به مصلحت کشور است؟ آیا واقعا از ظرفیت بزرگی مثل آقای خاتمی نمی توان امروز در راستای انقلاب، کشور و پیشرفت امور، آن هم در شرایطی که ما با فشارهای متعددی روبرو هستیم، مورد استفاده کرد ؟!

ایشان خیلی علاقمند بود که کمک کند. من فکر می کنم آخرین جلسه ای که با ایشان داشتیم و سر این مسائل هم بود، یعنی بر سر حل مسائل سیاسی داخل کشور بود، اول آذر ماه سال گذشته بود. اتفاقا اولین باری هم بود که در دوره معاون اولی من به دفتر ایشان رفتم. صبح جمعه ای بود که به دفتر ایشان در نیاوران رفتیم و یکی دیگر از دوستان و مسئولان بالای امنیتی کشور هم حضور داشت و سه نفری بودیم. در واقع تدبیر سردار این بود که سه نفری صحبت کنیم.

آنجا خیلی بحث کردیم و به جمع بندی روشنی رسیدیم و قرار شد که یکسری اقداماتی را من انجام بدهم. اقداماتی که بنا شد من انجام بدهم عمدتا این بود که با برخی از دوستان باید گفت و گو می کردم و آنها کارهایی انجام می دادند. اقداماتی هم باید دوستان امنیتی انجام می دادند و نهایتا یکسری اقدامات هم سردار سلیمانی باید انجام می داد. اقداماتی که ما باید انجام می دادیم، انجام شد.

فکر می کنم دو هفته بعد از آن جلسه بود که تلفنی به سردار سلیمانی که خارج از ایران بود، گفتم کارهایی که باید انجام می دادم را انجام داده ام. ایشان هم گفت خیلی خوب بوده و من هم دارم دنبال می کنم؛ بر می گردم و حضوری صحبت می کنیم که ساز و کار دیگری طراحی کنیم. البته بعد از آن دیگر جلسه ای نداشتیم. قبل از سفر آخر تلفن زد و با هم صحبت کردیم و گفت از نظر من همه مسائل تمام شده است؛ اگر برگردیم آخرین جلسه را می گذاریم و ان شاء الله به سمت یک حل جدی می رویم.

مهم این است که بدانیم بعد از شهادت سردار سلیمانی بیشتر مشخص شد که رابطه ویژه ای با مقام معظم رهبری داشت که هیچ کس آن رابطه را نداشت. یعنی از نظر من هیچ کس در کشور چنین رابطه ای را با مقام معظم رهبری نداشت و برای ما روشن بود که اگر سردار به چیزی باور پیدا کند و دنبال آن برود، می تواند آن مسائل را به نتیجه برساند.

کل جریان بود ولی به طور خاص بیشتر راجع به آقای خاتمی صحبت کردیم.

اتفاقا در آن جلسه که قاعدتا نوارش در اختیار حکومت هست، وقتی ما با برادر امنیتی گفت و گو می کردیم و ایشان به ما گفت که شما این کار را کرده اید و ما گفتیم که شما این کار را کرده اید، حاج قاسم گفت اگر بخواهیم راجع به گذشته بحث کنیم هیچ خاصیتی ندارد و ببینیم که آینده چه می شود و چه کار باید کرد؟ سردار سلیمانی به اصولی معتقد بود که آن اصول مهم بودند و من هم قبول داشتم. می گفت بالأخره ما باید قبول کنیم که در چارچوب نظامی داریم حرکت می کنیم که ویژگی ها و آرمان هایی دارد؛ امام و رهبری آرمان هایی برای آن ترسیم کرده اند. اگر اصول اصلی نظام را بپذیریم، جایی که دشمن سعی می کند بگوید این افراد یا این جریان از این اصول عبور کرده اند، باید برای جامعه آشکار کنیم که چنین اتفاقی نیفتاده است. باید بپذیریم که حرف و موضع رهبر انقلاب در کشور فصل الخطاب است.

اشاره داشتید که ایشان سعی می کرد اختلافاتش با آقای خاتمی را حل کند...

ایشان هیچ اختلافی نداشت و اتفاقا آقای خاتمی را دوست می داشت.

 

در خصوص نظام...

ایشان دوست داشت در حل مسائل کلی نقشی ایفا کند. در عین حال به دوستان ما انتقاداتی داشت. مثلا همان جا به من می گفت دوستان باید به این مسائل عمل کنند که بتوانیم این مشکلات را حل کنیم.

 من فکر می کردم با سردار سلیمانی حتما به نتیجه می رسیدیم. یکی از تأسف های خیلی زیاد من این است که اگر سردار فرصت پیدا کرده بود، حتما این کار را تمام می کردیم و یک خدمت ماندگار برای کشور بود؛ این مسائل هم حتما باید تمام شود. یعنی این کار از جمله کارهایی است که سریعتر باید سامانی پیدا کند؛ من خوشبین هستم.

من این کار را قبلا با افراد دیگری هم شروع کرده بودم. من بعد از فوت آیت الله طبسی در روزنامه اطلاعات مقاله ای نوشتم. نمی دانم که هرکسی از آن مقاله چه برداشتی کرد. نوشتم ما یک کاری را با آقای طبسی شروع کرده بودیم و متأسفانه ایشان به رحمت خدا رفتند. من راجع به مسائل سیاسی داخلی جلسه مفصلی با آیت الله طبسی در تهران داشتم. چون می دانستم ایشان هم جزو افرادی است که خیلی مورد وثوق مقام معظم رهبری بودند؛ با ایشان شروع کردم. بعد ایشان به من زنگ زدند و گفتند در مورد بحثی که با هم شروع کرده ایم را من اقداماتی انجام داده ام و خیلی خوب پیش رفته و ان شاء الله به زودی جلسه دیگری می گذاریم. بعد ایشان دچار آن عارضه شدند و از دنیا رفتند.

 

حجم ویدیو: 42.13M | مدت زمان ویدیو: 00:06:19
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.