خاموشی ناباورانه هنرمند سخت کوشی که تلاش و فعالیت را اصل زندگی خود می دانست آنهم در حالیکه تنها 55 بهار از عمرش می گذشت، واقعه ای نیست که براحتی از اذهان هنردوستان محو شود.
او که همواره نگران وضعیت معیشتی و اقتصادی هنرمندان بود در آخرین سال زندگی به همسرش می گفت اگر سه سال دیگر زنده بمانم کاری خواهم کرد که اهالی موسیقی بجز فعالیت هنری دغدغه ای نداشته باشند.
خانم منتخب صبا همسر استاد ضمن بیان عادات شخصی وی گفت: او معمولا در مواقع بخصوص که تنها برای دلش دست به ساز می برد، همزمان با نواختن سه تار این شعر شیدا را زمزمه می کرد: 'شیشه می در شب یلدا شکست--- از غم هجرت دل شیدا شکست' و عجب آنکه شیشه عمرش نیز شب یلدا می شکند و در حالیکه کمتر از 6 دهه از عمر پربرکتش می گذشت، جان به جان آفرین تسلیم می کند.
خانم استاد صبا با اشاره به اینکه وجود او و سخنان و روش اجتماعی و زندگی هنریش برای من بزرگترین الهام و سرمشق است، می گوید: نصیحت او همیشه در گوشم است که می گفت، 'هنرمند باید برای کار خود ارزش قائل شود. '
صبا دوشنبه شب بیست و پنجم آذر ماه 1366 در خانه یکی از دوستانش میهمان بود و در آنجا احساس کسالت کرد و نیمه شب به خانه بازگشت. صبح فردا با سینه درد شدید از خواب بیدار شد همسرش برایش داروی گیاهی آورد و دکتر که از دوستان نزدیکش بود نیز به بالینش آمد اما او میدانست که تلاش پزشک و اعضای خانواده بیهوده است و بزودی خواهد مرد. سرانجام استاد بزرگ و اسطوره موسیقی ایرانی در 29 آذر ماه 1336آخرین نفس را به سختی کشید، سرش روی بالش افتاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
پیکر استاد صبا در نخستین روز زمستان 1336 خورشیدی با حضورهنرمندان و هنردوستان در آرامگاه ظهیرالدوله بخاک سپرده شد.
کار، هدف و انگیزه اصلی صبا بود و لحظه ای از عمر خویش را به عفلت و بیکاری سپری نمی کرد. او بیش از آهنگسازی یک نوازنده متبحر و چیره دست بود. وی در شیوه نت نویسی و ردیف نویسی خود کوشید تا با ابداع علائم خاصی اجرای تزئین ها و تحریرها را با کیفیت لازمه لحاظ کند. تدوین و تالیف ردیف های موسیقی سنتی یکی دیگر از زمینه های تلاش این بزرگمرد موسیقی بود.
تولد و آغاز فعالیت موسیقایی**
چهاردهم فروردین سال 1281 روز بزرگ و ارزشمندی در تاریخ ایران است. در این روز کودکی دیده به جهان گشود که بعدها مرد اول موسیقی ایران شد. تربیت و پرورش در خانواده آشنا به هنر، بستر مناسبی برای ابوالحسن خُردسال ایجاد کرد تا بتواند با آفرینش آثار کم نظیر برشهرت موسیقی ایرانی بیافزاید. پدرش کمال السلطنه از خاندان فضل و ادب و آشنا به هنر و مایل بود پسرانش با این هنر و نواختن سازهای ایرانی آشنا شوند، لذا ابوالحسن، مبانی و مقدمات موسیقی را نزد ربابه خانم (ندیمه عمه اش) فرا گرفت. او پس از چندی نزد پدر و بعدها در محضر میرزا عبدالله نواختن سه تار و همزمان نزد علی اکبرشاهی سنتور، نزد حاجی خان ضربی به آموختن تنبک پرداخت. همچنین از دیگر استادان همچون حسین خان اسماعیل زاده ، حسین هنگ آفرین، درویش خان، اکبر فلوتی، نایب اسدالله و علینقی وزیری بهره برد.
مکتب صبا**
صبا همچنان که نزد استادان مختلف می رفت و از چگونگی کارشان آگاه می شد، مکاتب آنان را نیز مطالعه می کرد تا مکتب جدیدی در هنر موسیقی ایجاد کند. او اعتقاد داشت که در درجه نخست آلات موسیقی بادی برگرفته از حنجره بوده و در وهله دوم سازهای زهی و آرشه ای و در مرحله سوم سازهای مضرابی و در نهایت سازهای چکشی و کلاویه دار دارای این صفات هستند و هر یک بیشتر شبیه حنجره باشد بهتر می توان آوازهای ایرانی را با آن اجرا کرد.
از این رو مکتب جدید خویش را نخست متوجه سازهای بادی به ویژه نی و فلوت کرد. اما چون نواختن دائم این دو ساز از لحاظ مزاجی برایش مقدور نبود ویولن را جانشین آنها کرد و عقیده داشت ویولن ساز کاملی است که می توان تمام ردیف ها و نت ها را در هر سبک موسیقی اجرا کرد.
سپس برای این که از مکتب جدیدش دور نشود و بدون استفاده نماند با سلیقه کامل و ذوق سرشار مخصوص به خود عصاره همه مطالعات و تحقیقات علمی، هنری و ذوقی اش را که در ساز های مختلف بدست آورده بود به این ساز انتقال داد که در نتیجه مکتب خاصی با عنوان 'مکتب صبا' ایجاد کرد.
صبا همواره بر این عقیده بود که موسیقی ایرانی همچون سایر موسیقی های ملل گوناگون برگرفته از روح، محیط، تأثیرات و عواطف مردم کشورمان است و باید براساس اصول و پایه های صحیح و علمی استوار باشد و از هر گونه تقلید نابجا مصون بماند.
ردیف صبا**
صبا همواره می گفت که مایل است یک دوره ردیف های موسیقی میرزا عبدالله را به خط موسیقی بنویسد ولی بخاطر مشغله های فراوان برای تعلیم شاگردان فرصت انجام این امر مهم را نیافت. استاد در ردیف خود گوشه های مهم و شاخص دستگاه ها را که از جهت موسیقی نظری و پرده های سازنده آن واجد ارزش بیشتری بود با اشعاری مناسب به شیوایی و بلاغت تلفیق کرد. همین شیوه نگارش و تعلیم باعث شد که شاگردان او با ادبیات و فرهنگ موسیقی ایرانی بیشتر آشنا شوند و مفاهیم عاطفی هر یک از گوشه ها را بهتر درک کنند.
ناگفته پیداست که چون استاد صبا کلیه ردیف ها را سینه به سینه از میرزا عبدالله تعلیم گرفته بود و سه تار را در حد اعلای استادی می نواخت، بیش از هر کسی صلاحیت داشت تا ردیف های آن مرحوم را شخصا به خط موسیقی بنویسد اما از انجام این کار توسط هنرمندان دیگر، از صمیم قلب خوشحال شد و وقت گرانبهای خویش را به انجام کارهای اساسی تر مانند نوشتن کتاب های ویولن، سنتور، سه تار و نیز پرورش شاگردانی که عاشقانه در مکتبش درس می گرفتند اختصاص داد. استاد بارها گفت: خیلی کارها در راه خدمت به موسیقی سنتی دارم که باید انجام دهم. اما افسوس که اجل مهلت نداد تا به آرزوهای بسیاری که در سر داشت جامۀ عمل بپوشاند.
هم اکنون ردیف آواز صبا برای آموزش هنرجویانی که در حال فراگیری موسیقی اصیل ایرانی هستند موجود است.
شاگردان صبا**
استاد صبا شاگردان بسیاری را پرورش داد که اغلب آنان از موسیقیدانان بزرگ و برجسته و از استادان بنام و موثر در این هنر هستند که از آن جمله می توان به مهدی خالدی، علی تجویدی، حبیب الله بدیعی، رحمت الله بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، عباس شاپوری، حسین دهلوی، فرامرز پایور، حسین تهرانی، مجید وفادار، اسدالله ملک و... اشاره کرد.
وی در نقاشی، خوشنویسی و ساخت ساز نیز مهارت داشت ولی در میان تمام هنرها به موسیقی بیشتر ازهمه هنرها علاقه مند بود و برای آموزش آن با تعصبات دوران خود مبارزه می کرد. رفع مشکلات موسیقی از دغدغه های صبا بود و اعتقاد داشت که نوازندگان فکری بجز تمرین نباید داشته باشند اما این آرزو هرگز محقق نشده است.
صبا از منظر پژوهشگران و هنرمندان**
به اعتقاد کارشناسان و پژوهشگران در تاریخ معاصر موسیقی ما صبا نقشی چون نیما را داشته و کارش با اقبال عامه مواجه شده بود. او نخستین هنرمندی بود که با ردیف های موسیقی ایرانی به صورت خلاق برخورد کرد و به پژوهش در این زمینه اصرار داشت. نهادینه کردن ویولن به منزله ساز ایرانی، وجهه بارز ابداع، ابتکار و جریان سازی از جمله اقدامات صبا بود که موجب تحول در موسیقی ایرانی شده است، تا جایی که می توان عصر او را 'دوران طلایی موسیقی ایرانی' دانست.
کارشناسان و پژوهشگران، صبا را مجتهدی تمام عیار درعالم موسیقی می دانند و اعتقاد دارند امثال این هنرمند در قرن اخیر از انگشتان یک دست تجاوز نمی کند.
زنده یاد همایون خرم می گوید: صبا تا آخرین لحظات عمر به یادگیری و یاد دهی پرداخته و تاکید داشت که موسیقی نباید صرفا از گذشتگان انتقال یابد بلکه باید توام با نوآوری باشد. صبا در اوج پیشرفت با علینقی وزیری آشنا شد و نزد این هنرمند به نواختن ویولن پرداخت و این ساز را وارد ارکسترهای ایرانی کرد و با این کار، تحولی شگرف در موسیقی ایرانی پدید آورد.
وی که شاگردی نزد صبا را از بزرگترین افتخارات زندگی خود می داند، می افزاید: مفتخرم که در برنامه هایی که سال ها برای یاد بود صبا به همت هنرمندان در تالار رودکی (تالار وحدت فعلی) بر پا شد، حضور داشتم و آثار او را نواختم.
این هنرمند فقید اضافه کرد: شک نیست که اجرای چنین برنامه هایی برای تداوم ارزش این بزرگمرد موسیقی موثر است. اما از یک نکته نباید غافل شد آنهم آگاهی مردم است. اگر همه ما موسیقی را در کنار سایر دروس مدرسه با جدیت می آموختیم و درمی یافتیم که موسیقی چیست و به درستی به تفاوت هنرمند و بی هنر و یا استاد و غیره پی می بردیم، جایگاه این هنر و هنرمند متفاوت با الان بود. اما وقتی حس شناخت موسیقی در مردم وجود نداشته باشد نمی توان کار زیادی انجام داد.
شاد روان خرم خاطر نشان کرد: استاد صبا در سال 1319 به رادیو پیوست و جزو بهترین و ممتازترین نوازنده این رسانه شنیداری محسوب می شد. از سال 1326 به عضویت هنرهای زیبای در آمد. علاوه بر آهنگسازی، تالیف کتاب و تدریس خصوصی، استادی هنرستان موسیقی ملی و رهبری ارکستر شمارۀ1 هنرهای زیبا از دیگر فعالیت های او بود که این تشکل هنری بعدها به عنوان 'ارکستر صبا' تغییر نام داد.
زنده یاد علی تجویدی ضمن بیان تاثیر شگرف استاد صبا بر موسیقی ایرانی می گوید: او به عنوان یک معلم و استاد دارای ویژگی های متمایزی بود و برخلاف خیلی از استادان موسیقی هرچه می دانست باجان و دل در اختیار شاگردانش به ویژه آنانی که استعدادخدادای داشتند می گذاشت.
شادروان تجویدی افزود: آنزمان که هنوز ردیف های صبا چاپ نشده بود من مجبور بودم از روی دفتر موجود درکلاس، نت بردارم ولی ردیف های دوره عالی را استاد به خط خودشان برای من و بعضی از شاگردانش می نوشت. درهمان اوان دوره اول و دوم ردیف استاد توسط شاگرد فاضل و هنردوستش شادروان دکترلطف الله مفخم پایان که آثار صبا را بسیار خوب اجرا می کرد،بامشکلات فراوان پاکنویس و به همت او به چاپ رسید.
زنده یاد مهدی مفتاح در باره نحوه تدریس استاد صبا می گوید: در سال 1308 خورشیدی دو سال از تاریخ آغاز ویولن زدنم می گذشت که صدای ویولن یکی از شاگردان مدرسه عالی وزیری به نام ابوالحسن صبا چنان مرا واله و مفتون خود کرد که آرزوی شاگردیش را در دل پروراندم اما شنیده بودم که به راحتی شاگرد نمی پذیرد. تصمیم گرفتم که به خانه اش بروم و از او خواهش کنم تا هفته ای یک بار آموزش مرا به عهده بگیرد. بالاخره با دوتن از هنرجویانش به منزل استاد رفتیم و با روی باز و مهربانی او مواجه شدیم. پس از چند دقیقه تقاضایم را مطرح کردم.
مفتاح ادامه داد: چند لحظه متفکرانه و از سر مهر به من خیره شد و گفت علاقه شما را تحسین می کنم اما فعلاً قصد دایر کردن کلاس ندارم و از طرفی وضع مزاجیم خوب نیست. پس از اصرار و پافشاری من قبول کرد که هفته ای دو بار مرا آموزش دهد. ردیف های صبا که هم اکنون به راحتی در اختیار هنرجویان قرار می گیرد، آن زمان انتشار نیافته بود ، لاجرم هرباره صبا چند سطر آواز را روی کاغذ نت می نوشت و در اختیارم می گذاشت. جزوه اولی در مایه دشتی بود و گفت شما این نت ها را تمرین کنید تا برای دفعات بعد جزوه را مرتب کنم.
وی یاد آور شد: گاهی که گرم کار بود شاید 10 بار برای یک میزان پا می زد تا شاگرد بخوبی متوجه شود. من هرگز خشونتی از او ندیدم. مخصوصا در بخش آواز اگر شاگردی متوجۀ حالات مربوطه نمی شد خودش آنقدر آن قسمت را تکرار می کرد تا در گوش هنرجو بنشیند.
شادروان روح الله خالقی درکتاب 'سرگذشت موسیقی ایران' می نویسد: صبا در همه سازها دستی داشت به ویژه ویولن و سه تار را به زیبایی می نواخت و نمی توانستیم او را در زمره شاگردان به حساب بیاوریم. وی در این مکتب با اصول علمی موسیقی نیز آشنا شد و روشی را که وزیری برای ثبت نغمه های موسیقی ایران برگزیده بود اقتباس می کرد و آنرا راهنمای کار هنری آتیه خود قرار می داد.
استاد خالقی می افزاید: سبک وزیری در صبا تاثیر فراوانی داشت و همین بود که روش اورا از دیگران متمایزساخت. او با استفاده از این سبک و در اثر آشنایی به اسلوب صحیح ویولن، روشی نو برگزید و از آنجا که سوابق کافی در موسیقی ایرانی داشت مفتون عظمت موسیقی اروپایی نشد و از نغمه هایم موسیقی ملی که به آن دلبستگی داشت جدایی نگرفت و کوشش کرد این نواها را که از استادان پیشین خویش آموخته بود با استفاده از شیوه جدید، به سبکی نوجلوه گرسازد به طوریکه هم لطف و ملاحت موسیقی ملی را از دست ندهدو هم آنها را با اصول موسیقی علمی منطبق کند.
زنده یاد خالقی اضافه کرد: صبا آثار ناتمامی داشت که دستور برای نواختن ضرب و برخی از آهنگها از آنجمله بود. او از سال 1319همزمان باتأسیس رادیو سمت نوازندگی و ریاست ارکستر داشت و تا پایان عمر دراین رسانه فعال بود. همچنین ازسال 1320باسمت هنرآموز به خدمت وزارت فرهنگ درآمد. وی پایۀ هفت اداری داشت و سوابق دولتی اش برای حقوق وظیفه بازماندگانش کافی نبود. صبا ازسال 1328هنرآموز هنرستان موسیقی ملی شد و در این موسسه نیزهنرجویان بسیاری پرورش داد.
حسین دهلوی موسیقیدان و نظریه پرداز نامدار موسیقی اعتقاد دارد صبا به کارهای هنری، تحصیل، آموزش، درک صحیح و اصالت کارش پایبند بود، لذا سبک کارش مرجع و آثارش برای هنرمندان منبع الهام شده است. پشتکار وعشق صبا نسبت به هنر اعجاب انگیز بود به طوری که تا بیست و پنج آذر ماه 1336(چهار روز قبل از فوتش) برای تمرین با ارکستر در تالار حضور داشته و امضایش در دفتر حضور وغیاب، دلیل بر زحمات بی وقفه او در را این هنر است.
این هنرمند 90 ساله می افزاید: صبا در تمام دوران زندگی هنری خود همواره این کوشش مقدس را داشته که اصالت کار خود را رعایت کند و این افتخار برای او بس که سراسر فعالیت های هنری او مشحون از یک اصالت واقعی و آموزنده بوده است. صبا به کار هنری خود واقعا علاقه داشت و به همین جهت در تحصیل رموز و فنون و رعایت حدود رشته های هنری خود سخت پایبند بود.
شادروان فریدون ناصری رهبر پیشین ارکستر سنفونی تهران نیز صبارا مجموعه کمالات دانسته و نقش او را در ارتقای موسیقی ایران ستوده و می گوید: هوش سرشار و روحیه مبتکرانه و مبدع این استاد بزرگ موجب شد تا او بتواند در قله رفیع موسیقی به ویژه ویولن نوازی قرار بگیرد چرا که تکنیک های این ساز را به خوبی می دانست و با علم بر این که ویولن ساز غربی است اما جایگاه ویژه و پر اهمیتی برای آن در ردیف نوازی ایجاد کرد. او همواره می کوشید تا روح پژوهش را در بین شاگردانش ایجاد کند و می گفت در اطراف ما منابع گوناگونی وجود دارد که می توانیم از آن ها بهره ببریم.
علی رهبری رهبر بین المللی ارکستر نیز از صبا به عنوان افتخار موسیقی ایرانی یاد کرده و می گوید: ملودی های او بر غنای این هنر افزوده است.
رهبری که بیش از 120 ارکستر بزرگ و معروف جهان را رهبری کرده و مدت ها آسیستان هربرت فون کارایان موسیقیدان بزرگ جهان بود، می افزاید: صبا و خالقی به عنوان شاگردان وزیری و ادامه دهندگان راه او در کنار تربیت شاگردان بزرگ و برجسته، با آفرینش آثار وزین و فاخر، موسیقی ایرانی را در ردیف موسیقی های بزرگ جهان قرار داده اند و با صراحت باید گفت که در حال حاضر موسیقی ایرانی بدون در نظر گرفتن وزیری، صبا و خالقی غیر ممکن است.
دکتر ساسان سپنتا موسیقیدان، نوازندۀ ویولن، پژوهشگر و نویسنده می گوید: با آن که استاد صبا چندساز به ویژه ویولن، سه تار و سنتور را استادانه می نواخت اما شهرتش بیشتر بخاطر نواختن ویولن بود. آنانی که به روش صحیح نواختن این ساز واقفند می دانند که حاصل کردن صدای ویولن با بهترین کیفیت، مستلزم رعایت بسیاری دقت در کشش و فشار آرشه و شیوۀ انگشت و نشست مطلوب انگشتان دست چپ روی دسته و سیم ها است و حتی روش مطلوب دست گرفتن ساز و آرامش و تعادل روح نوازنده همه در حصول تُن صدای مطلوب دخیل است.
علی دهباشی کارشناس، پژوهنده و نویسنده نیز معتقد است که هنر صبا را نمی توان به نواختن سازهای ایرانی منحصر دانست بلکه تعلیم و تربیت شاگردان برجسته، سبک خاص در نوازندگی و صدای سحرآمیز سازش او را به پدیده ای نادر در موسیقی ایرانی مبدل کرد.
وی می افزاید: صبا نسلی را پروراند که نگاهی دیگر به موسیقی دارند به طوری که عمق زحمات استاد در آثار به یادماندنی شاگردانش هویداست. مطالعه و پژوهش گسترده در زمینۀ موسیقی از جمله فعالیت های ویاست و دستاوردهای ارزشمندی در زمینۀ این هنر اعم از ملی و بومی از صبا برجای مانده که حاصل دو دهه مطالعه و پژوهش های منسجم اوست.صبا با انجمن موسیقی ایران همکاری تنگاتنگی داشته و نوآوری کم نظیر و تجربه هایش را در همان انجمن اجرا کرد.
آثار**
از استاد صبا آثار مختلفی به جای مانده که از آن میان می توان به 'زنگ شتر'،'سامانی'، 'بهارمست'،'به زندان'،'زرد ملیجه'،'بیاد گذشته'، 'درقفس'، 'رقص چوبی قاسم آبادی'، 'کوهستانی' و چهارمضراب های گوناگون اشاره کرد.
به اعتقاد عموم موسیقیدانان در میان قطعات یاد شده از قطعۀ 'زنگ شتر' می توان به عنوان دشوار ترین و تکنیکی ترین ساخته صبا نام برد که در ردیف دوم ویولن او به عنوان چهارمضراب سه گاه به چاپ رسیده که نواختن آن نشانگر تسلط و چیره دستی نوازندگان ویولن است.
صبا و اشعار هزل**
صبا ذوق سرشاری در شعر و شاعری داشت. از قراری که مجلات نوشته اند او در این رشته از ادبای عصر کسب فیض کرده است. صبا در کنار اشعار جدی، روی برخی از آهنگ هایی که به نظرش خوش می آمد شعری هزل آمیز می گذاشت. این ابتکار و علاقه بدانجا کشیده شد که روی چند اثر از استادش کلنل وزیری از قبیل ژیمناستیک موزیکال، رنگ سه گاه و زبان عشق اشعاری خنده آور و پرمعنا ساخت. مطلع اشعاری که روی قطعه 'زبان عشق' نهاد چنین است:
می گذشتم شبی زیر بازارچه گلبندک
چشمم افتاد و دیدم زنی را به زیر عینک
صبا این اشعار را خود خوانده و نوای آن را شخصا نواخته و در صفحه ضبط کرد. گردآوردن نواها و ترانه ها و آواز های پراکنده ملی ایران که در خطر نابودی بودند از جمله خدمات ارزنده این هنر مند به فرهنگ و هنر ایران زمین است.
صبا و موسیقی فولک**
استاد وزیری پس از کنسرتی که از طرف مدرسه عالی موسیقی در رشت برگزار کرد و مورد استقبال بی نظیر اهالی آن سامان قرار گرفت، مصمم شد مدرسه ای زیر نظر صبا یکی از بهترین شاگردانش بود در آن شهرستان تاسیس کند. این مسافرت اساس زندگی هنری صبا را دگرگون کرد زیرا او تا آن زمان هدف و مقصودی بجز نوازندگی نداشت اما از آن پس مربی و راهنما شد. صبا شاید تا آن زمان معرف ساخته های دیگران و یا اجرا کننده خوش ذوق ردیف های موسیقی ایران بود لیکن از آن پس خود مبتکری عالیقدر شد.
او به آوازهای ملی دلبستگی وافری داشت اما زیبایی و عمق نواها و ترانه های محلی و بومی بی خبر بود. وی با شنیدن نی شبانان و ترانه های روستاییان، اندیشه اش مسیری نو اختیار کرد و طرحی جدید برای زندگی هنری خود بنیاد نهاد.
صبا در این مسافرت دریافت که موسیقی نواحی سرمایه پر ارج هنری ملت است. این موسیقی گوهر گرانبهایی است که در سینه انسان های کوهستان ها و جنگل نشینان ضبط شده است. صبا با فراست دریافت که ترانه های محلی و ملی با تارهایی ناگسستنی به دل های ملت وابسته است. هرکس این تارها را به اهتزاز در آورد با دل هموطنانش سخن گفته و با روح آنان دمساز می گردد.
استاد صبا پس از دو سال و نیم که از عمر 'مدرسه صنایع ظریفه رشت' می گذشت، بر اثر ناسازگاری آب و هوا به تهران بازگشت و آموزشگاه موسیقی خود را در خیابان ظهیرالاسلام که هم اکنون به 'موزه صبا' تبدیل شده دایر کرد.
خانه صبا**
خانه پر گل و گیاه صبا در خیابان شاه آباد سابق کوچه ظهیرالسلام واقع است که در هفتمین جشن فرهنگ و هنر در آبان ماه 1353 به عنوان 'خانه صبا' گشایش یافت و ویولن استاد، دستنویس ها، نوشته های چاپ شده و زندگینامه اش در آن خانه در معرض تماشای مشتاقان صبا قرار گرفت.
در بخشی از زندگینامه اش نوشته شد: صبا عاشق همه سازها بود. یک نفر موسیقیدان ایتالیایی که در زمان حیات صبا با او ملاقات کرده بود در باره اوگفت: «صبا به تنهایی یک ارکستر کامل است.» استاد صبا یکی از کاملترین شیوه ها را در سه تار نوازی دارد، مضراب هایش پرداخته و دقیق است و جز در حالت های مخصوص سه تار دست نمی گرفت.
خبرنگار: زهره کرمی**انتشار دهنده:محسن حسن نیا
7330/1899
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.