گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

آیت الله مقدس: نواندیشی های آیت الله صانعی در حوزه بی سابقه بود

آیت الله مقدس گفت: آیت الله صانعی در زمینه های مختلف بحث های علمی خوبی مطرح می کردند و مخصوصا در سال های اخیر ابتکارات زیادی داشتند و می شود گفت ریشه آن از مرحوم آیت الله بروجردی، مرحوم امام و مرحوم آیت الله منتظری بود که راهی را باز کردند و ایشان در آن راه قدم های بسیار بلندی را برداشتند و شاید نواندیشی های ایشان در حوزه بی سابقه بود.

پایگاه خبری جماران: آیت الله محمدعلی مقدس از هم حجره ای های مرحوم آیت الله العظمی یوسف صانعی(ره) در مدرسه حقانی بوده و پس از آن رابطه آنها ادامه پیدا کرد و گاهی او به دیدار آیت الله صانعی می رفت و در جلسات و بحث های ایشان شرکت می کرده است. خاطراتی از این جلسات و دیدارها دارد که در گفت و گو با جماران شمّه ای از آنها را بیان کرده است.

آنچه در اداره می آید مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با آیت الله محمدعلی مقدس است:

سابقه آشنایی شما با مرحوم آیت الله العظمی صانعی(ره) به چه زمانی بر می گردد؟

موقعی که ایشان هم برنامه های درسی و هم برنامه تبلیغی داشتند، شب های جمعه به تهران می رفتند و در تهران هم خیلی خوب جا باز کرده بودند و مریدانی پیدا  کرده بودند که از ایشان استقبال می کردند. چون منبرهای ایشان بسیار قابل استفاده بود. بحث های علمی و مطالب کارآمد می فرمودند که قابل استفاده بود. از این جهت مورد توجه و پذیرش مریدان تهرانی قرار گرفته بودند. من هم مدت ها پای این منبرها می رفتم.

زمانی آیت الله منتظری دعوت کردند که طلاب و فضلای اصفهانی هفته ای یک بار جلسه ای داشته باشند و یک چای هم با همدیگر بخورند خوب است. این جلسه شروع شد و خیلی از طلاب و فضلای اصفهانی حضور پیدا می کردند یادم نیست که ایشان هم اول کار در آن جلسه می آمدند یا به خاطر منبرهایی که در تهران داشتند به این جلسات نمی آمدند. ولی بعدا که در مدرسه حقانی برنامه هایی شروع شده بود، تقریبا اولین کسانی که درس خارج را شروع کرد ایشان و مرحوم آیت الله آذری قمی بودند. درس خارج آن مدرسه را اینها می گفتند.

نواندیشی های آیت الله صانعی در حوزه بی سابقه بود

در عین حالی که خودشان مراحل علمی را طی کرده بودند، در درس خمس آیت الله منتظری شرکت می کردند و بنده هم جزو شاگردان این درس بودم. آیت الله صانعی در زمینه های مختلف بحث های علمی خوبی مطرح می کردند و مخصوصا در سال های اخیر ابتکارات زیادی داشتند و می شود گفت ریشه آن از مرحوم آیت الله بروجردی، مرحوم امام و مرحوم آیت الله منتظری بود که راهی را باز کردند و ایشان در آن راه قدم های بسیار بلندی را برداشتند و شاید نواندیشی های ایشان در حوزه بی سابقه بود.

بحث های علمی، جلسات و جزوه های مختلفی که در زمینه های مسائل گوناگون مطرح کردند و چاپ شده، دلیل بر صدق این مدعا است که نواندیشه های زیادی را ایشان داشتند که دیگران نداشتند و یا کمتر داشتند. برای بحث های علمی دعوت می کردند از دانشمندان و علمای زن و مرد و مسائل علمی در کنفرانس هایی مطرح می شد و مورد بحث و گفت و گو قرار می گرفت. این هم از ابتکارات ایشان بود که در حوزه بی سابقه است. یعنی تا جایی که من به یاد دارم، چنین برنامه هایی در حوزه نبود که از افراد دعوت کنند و فضلا و دانشمندان زن و مرد دور هم بنشینند و بحث و اشکالات را مطرح کنند و پاسخ بشنوند.

 

آیا خاطره خاصی هم از ایشان در خاطر دارید؟

زمانی که در حجره بودیم چند نفر از اهالی محله ما در مشهد آمده بودند؛ سراغ گرفتند و به داخل حجره ما آمدند. یک نفر از آنها عطری آورده بود. به محض اینکه آن را در آوردم ایشان آن را به بالکن صندوقخانه حجره پرتاب کردند.

مسأله دیگر اینکه ایشان خیلی مقید بودند که لباس طلاب مرتب باشد. دو سه سال پیش من یک عبای ارزان کربلایی داشتم و خدمت ایشان رفتم. وقتی ایشان دیدند گفتند این عبا را عوض کن. مقید بودند به اینکه لباس باید مناسب باشد.

من هر وقت به جلسات می آمدم و عقب می نشستم، ایشان  عنایت داشتند و صدا می زدند که کنار صندلی ایشان بنشینم. یکی از شب هایی که بعد از نماز در دفتر می نشستند، راجع به بعضی مسائل بحث بود از جمله این روایت که « إذا رأیتم أهل الرّیب و البدع من بعدى فأظهروا البراءة منهم و أکثروا من سبّهم و القول فیهم و الوقیعة و باهتوهم کیلا یطمعوا فى الفساد فى الإسلام». ایشان این روایت را مطرح کردند و گفتند بعضی ها می گویند «بهتان» زدن اشکالی ندارد؛ به خاطر اینکه باید اهل بدعت را با بهتان زدن سرکوب کرد.

من عرض کردم مرحوم شیخ صدوق در یکی از کتابهایشان می فرمایند که «باهتوهم» از بهتان نیست بلکه از مبهوت کردن است. یعنی با حجت و برهان آنها را مبهوت کنید.  ایشان خیلی خوشش آمد و می گفتند که در منتهی الآمال هم مرحوم شیخ عباس همین طور معنی کرده است. به هر حال مقید بودند به اینکه مطالب روشن و مستدل شود و حرف هایی بعضی ها از روی هوای نفس و یا نادانی معنی کرده اند روشن شود و حقیقت مطلب روشن شود.

یکی از مباحث دیگری که ایشان مطرح کردند این بود که اسم علمای بزرگ قدیم را زنده کردند. مثل مرحوم مقدس اردبیلی و یا مرحوم سید مرتضی و امثال اینها که کتابهایشان معذور بسته شده بود را زنده و در بحث های خودشان  از این بزرگان هم یاد کردند. گاهی بعضی ها فکر می کردند ایشان در دین بدعت ایجاد کرده اند و چیزهایی را گفته اند که دیگران نگفته اند. به حرف علمای گذشته و بزرگان استحضار می کردند که مثلا مرحوم مقدس اردبیلی هم این مطلب را فرموده اند و این طوری نیست که من از خودم درآورده باشم. یعنی شهرت بر خلاف این امر بوده ولی بی سابقه هم نبوده است.

 

به نظریات نواندیشانه ایشان اشاره داشتید. در سال های اخیر مطالبی هم با عنوان «فقه و زندگی» از ایشان منتشر شد. با توجه به مشکلاتی که امروز حقوقدانان ما و مردم متفاوت با فقه قدیم و یا فقه متداول حوزه ها دارند، فکر می کنید نظریات ایشان چقدر توانسته آن چالش ها را جواب بدهد؟

همه مطالب ایشان مستدل است. یعنی هیچ حرفی را بدون دلیل بیان نکرده اند. هر مطلبی که گفته اند، دلایلش را هم ذکر کرده اند و جای بحث نیست. البته ممکن است افرادی هم بخواهند اشکال بگیرند ولی برای مطالبشان دلیل دارند و افرادی هم که بخواهند انتقاد کنند باید با دلیل جواب بدهند.

یکی از مسائلی که در بین جامعه و مخصوصا جوانان خوب جا افتاد و مورد توجه قرار گرفت، «سن بلوغ» بود. ایشان سن بلوغ دختران را 13 سالگی اعلام کردند و مشکلات زیادی را حل کرد. چون دختران در سن 9 سالگی خیلی ناتوان و ضعیف هستند و گاهی برای روزه گرفتن مشکلاتی بود.

حتی بعضی از فتاوای ایشان مورد تصویب دستگاه قضایی قرار گرفته و به آنها عمل می کنند. مثل تساوی دیه زن و مرد یا امثال این مسائل که مطرح کردند را  کم کم دیگران دارند پیروی می کنند و یک عده از فضلای جوان هم دارند در همان مسیر قدم بر می دارند. یعنی آیت الله صانعی راهی را باز کردند که فضلای بعدی هم دارند ادامه می دهند و امیدواریم در آینده یک نظر کلی راجع به مسائل فقهی بیان شود و ایرادات و اشکالاتی که جوانان امروز به اسلام دارند، پاسخگویی و با دلیل و برهان مسائل حل شود.

 

آیت الله صانعی حالت ساده زیستی طلبگی را تا آخر حفظ کرد

اگر نکته ای در رابطه با زندگی، ساده زیستی و برخوردهای ایشان در ذهن شما هست برای ما بفرمایید.

متأسفانه من از سال 56 که با اصرار  مرحوم آیت الله طاهری به اصفهان آمدم، دیگر قم نبودم. اما گاهی به قم می رفتیم و خدمت ایشان می رسیدیم، ایشان برخوردهای خیلی خوبی داشتند و بدون تکلف و با خوبی، مهربانی و گشاده رویی برخورد می کردند.

یک شب من برای ملاقاتشان رفته بودم و ایشان در منزل مشغول شام خوردن بودند. کره محلی برای ایشان آورده بودند. نان را بر می داشتند و مقدار مختصری کره محلی روی آن می مالیدند و می خوردند. یعنی همان حالت طلبگی حجره را تا آخر حفظ کرده بودند.

یک بار از شهریه صحبت شد و گفتم مگر شما هم شهریه می گیرید؟ گفتند بله، ما هم شهریه می گیریم. یعنی زندگی شخصی ایشان مثل بقیه طلبه ها بود و هیچ تکلّف یا تشریفاتی نداشتند. در عین حال که خیلی منظم بودند و مقید بودند چای که در دفتر برای افراد می آورند با استکان و نعلبکی و قندان داخل سینی باشد که با احترام به افراد باشد. به تمیزی و پاکیزگی مقّید بودند. از این جهت تقریبا مثل مرحوم آیت الله طاهری بودند. آیت الله طاهری هم خیلی منظم و مقیّد بودند.

ان شاء الله خداوند مقامات ایشان را متعالی کند و این ضایعه که شاید به زودی قابل جبران نباشد را دیگران بتوانند پر کنند و راهشان را ادامه بدهند؛ و به ما هم توفیق دهد که در مسیر حق قدم برداریم و بتوانیم انجام وظیفه کنیم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.