هرکدام از اصحاب امام حسین(ع) و بنی هاشم به نحوی با دشمن مواجه شده اند که برای ما بسیار قابل مطالعه و بررسی و درس و اسوه و الگو گرفتن است.

یک پژوهشگر دینی با اشاره به رجزهای عاشورایی، گفت: هرکدام از اصحاب امام حسین(ع) و بنی هاشم به نحوی با دشمن مواجه شده اند که برای ما بسیار قابل مطالعه و بررسی و درس و اسوه و الگو گرفتن است.

به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا نوراللهیان در عزاداری شب پنجم ماه محرم در خصوص «رجزهای عاشورایی» گفت: ما سرمایه گرانبهایی داریم از خطبه ها، نامه ها و سخنانی که اباعبدالله(ع) در نیمه رجب از مدینه آغاز کردند و تا به مکه رسیدند، نشست هایی که ثبت و ضبط در تاریخ شده همه ما را یاری می دهد که اگر بخواهیم در موضوع کربلا تحقیق کنیم منبع اصلی ما همان ها است. لیکن غفلت می شود از اینکه در آن نیم روز عاشورا یک اتفاق دیگری هم افتاده است.

این کارشناس مسائل دینی افزود: بسیاری از عزیزانی که برای جنگ های تن به تن از خیمه گاه اباعبدالله و جمع یاران حسین(ع) به میدان می رفتند نوعا رجزی را در آغاز حضورشان می خواندند. این رجزها در تاریخ ثبت شده است و من امشب برای اینکه آغازی بر این بحث نوعا فراموش شده باشد به چند محور از این رجزها اشاره می کنم. متأسفانه نه در عربی و نه در فارسی، حتی یک کتاب که مشروح به مسأله رجزهای عاشورایی بپردازد، هنوز دیده نشده است و این به نظر من یک نقص است.

وی اظهار داشت: در تعریف رجز گفته اند «ارجوزه» قصیده ای کوتاه است که در یکی از بحرهای رجز خوانده شده باشد. سخنانی که در ستایش از خوبی و توانایی خود این مبارز گفته می شود. شعری که به هنگام جنگ در مفاخرت و برای اینکه یک عملیات روانی اتفاق بیفتد در جنگ های صدر اسلام شایع بوده است. این رجز اولا باید با ابیاتی کوتاه می بود و در میدان سروده می شد. بحر رجز با هیجان، تندی و با ضرب آهنگ گفته می شد. رجز یک حربه هنری بسیار تأثیرگذار بود و گاهی سپاهی را به هم می ریخت. رجزخوانی در میدان جنگ خاص بلند مرتبگانی است که جا داشت به صورت واقعی تفاخر کنند.

نوراللهیان با بیان اینکه رجز در عاشورا مسأله دیگری دارد، تصریح کرد: تا جایی که من بررسی کرده ام حتی یک رجز را یک تاریخ، برای لشکر ابن سعد نقل نکرده است. شاید علت اصلی آن این بود که وقتی معمولا قهرمان با هیبت و ابهت وارد میدان می شد، باید سخنی که می خواهد به صورت ارتجاعی بیان و روحیه دشمن را تضعیف کند از یک ایمانی گرفته شده باشد؛ و لشکر ابن سعد فاقد این بودند. این قصه در عاشورا تا آنجا که منابع نشان می دهد مربوط به اصحاب اباعبدالله الحسین(ع) و بنی هاشم است. احساس من این است که این همه نظم و نثری که در طول این 14 قرن به زبان های مختلف برای عاشورا هست، ریشه اولیه اش و آغاز شعر عاشورایی رجزهای این روز بوده است. برای اینکه این اشعار تکان دهنده چنان پرمفهوم و دارای محتوای زیبا و مورد پسندی بود که شعرا و کسانی که روحیه ظریفی دارند از خود اینها الهام می گرفتند.

وی تأکید کرد: در این رجزها آنچه ما می بینیم مضامین عالی و ندای سربلندی و عزت است. باورهای زلال و عمیقی است که در جان این رجزخوانان و قهرمانان ریشه دوانده است و یک حربه هنری و تأثیرگذار هست؛ با اختلافی که رجزخوانان دارند. یک وقت رجزی است که قمربنی هاشم می خواند و در اوج هنری و برخوردار از یک روحیه استقامت فرزند دلاور، سربلند انسان متعالی مثل علی بن ابیطالب(ع) است.

رئیس سابق سازمان حوزه ها و مدارس علمیه خارج از کشور در خصوص فرق رجز با حماسه گفت: در حماسه نوعا یک شاعر یک قهرمان ملی و قهرمان برجسته اساطیری و یک قهرمان شایسته تاریخی را ترسیم می کند؛ شاهنامه از این نوع است. شاعری است که برای یک قهرمان صحنه های جنگ، نوع مبارزه و ورود و خروج و پیروزی را در قالب شعر به تصویر می کشد. در رجز این گونه نیست. در رجز شاعر خود قهرمان است و کسی که رجز می خواند دارد خودش را معرفی می کند.

وی ادامه داد: این یک رسم جنگ های آن سال ها بوده است که در جنگ های رسول اکرم(ص) سابقه دارد، در صفین نصربن مزاحم فصلی از این رجزهای خوانده شده را ذکر می کند و گاه به صورتی این رجزها ادا می شد که جنگ 18 ماهه صفین در بعضی از شرایط به صورتی پیش رفت که دشمن احساس ترس کرد. حتی قرآن بر سر نیزه کردن به خاطر صلابتی بود که محمد حنفیه، عمار یاسر و عزیزان دیگری داشتند که رجزهای آنها در تاریخ آمده است. پس یک سیره ای بوده که ائمه(ع) و رسول اکرم(ص) هم داشته اند.

در عاشورا حماسه بسیار نقش داشته است

نوراللهیان افزود: حالا در کربلا این سیره می خواهند وارد مرحله اجرا و عمل شود. اعراب را هم که می دانید که چقدر به شعر علاقمند هستند البته در همه ملت ها اینچنین است. این مسأله رجزها و حماسه، که در عاشورا حماسه بسیار نقش داشته و آن هم نوعا کمتر دیده شده است، امید دارم در این جمع به آن پرداخته شود و رجزها مورد توجه قرار بگیرد. این ثروت و سرمایه ای است که برای تاریخ عاشورا می تواند افق جدیدی هم بگشاید.

وی با اشاره به اینکه یک سرسوزن ضعف در این رجزها دیده نمی شود، اظهار داشت: منابع اینها ابی مخنف و همان مواردی است که تاریخ عاشورا را گفته اند. بلازغی و طبری هم از ابی مخنف نقل کرده اند. یعنی این جور نیست که ما بتوانیم یک اشکال مهم سندی بر این شعرهای سروده شده بگیریم. همان گونه که در همه این تاریخ به مقتل ها استناد شده، این هم جزو تاریخ آن نیم روز بزرگ و عظیم بوده است.

این کارشناس مسائل دینی در ادامه به چند نمونه از رجزهای اصحاب امام حسین(ع) اشاره داشت و گفت: جون بن حوی مولی ابی ذر در خانه امیرالمؤمنین(ع) با حسنین به مراتبی از کمال رسیده بود و در سفر از مدینه به مکه و از مکه به کربلا هم همراه کاروان بود. روز عاشورا «جون» آمد تا از امام اجازه بگیرد. حضرت فرمودند تو به دنبال زندگی بهتر با ما بودی و من راضی نیستم شما در این سن به شهادت برسی. ولی در نهایت حضرت به او اجازه داد و این گونه وارد صحنه نبرد شد «از یک سیاه که در لشکر حسین(ع) است الآن ضربتی دریافت خواهید کرد که باورتان نشود. من در این صحنه همان گونه که عمرم سپری شده می خواهم از پیامبر اسلام دفاع کنم و هم با شمشیری که به دست دارم و هم با زبانم از حریم و حرم رسول الله(ص) دفاع می کنم و امید من به این است که در روز قیامت من از حسین(ع) شفاعت بهشت را گفته باشم».

وی افزود: یکی دیگر از کسانی که رجز او را اشاره می کنم انس بن حارث کاهلی است. انس از صحابه پیامبر اسلام است و در بدر و حنین در رکاب رسول خدا بوده و نزدیک 80 سال عمر دارد. وقتی وارد شد رجز او فقط یک جمله بود. در لحظه ای که دشمن با توان و تعداد بالا روبرو قرار گرفته و آن هم در عصری که بردن نام علی بن ابیطالب(ع) زندانی داشته و 10 روز قبل از محرم سال 61 زبان میثم تمار را بریده و دست ها و پاهای او را قطع کرده و هیچ کس جرأت ندارد از علی بن ابیطالب(ع) نام ببرد، می گوید «آل علی(ع) پیروان راه خدا و طرفداران بنی امیه پیروان شیطان هستند».

شهید ایرانی عاشورا

نوراللهیان اشاره ای هم به شهید ایرانی واقعه کربلا داشت و گفت: غیر از میثم تمار که 20 روز قبل از عاشورا به شهادت رسید، یکی دیگر از ایرانیان، که در روز عاشورا به شهادت رسید اسلم است که خاطره خیلی خوبی برای ما بر جا گذاشت. اسلم بن عمر ترکی اهل قزوین و کاتب امام حسین(ع) است. وقتی رفت وارد میدان شود فقط یک بیت رجز خواند. گفت «من امروز امواج دریاها را با شمشیر و نیزه ام جا به جا می کنم و بنابر این دارم که تمام وجودم فدای حسین بن علی(ع) شود». یک اعتماد به نفس و بلند نظری در حالی که در جبهه دشمن ترس و خوف بسیار حاکم است.

وی اظهار داشت: کوچکترین رزمنده ای که در عاشورا به جنگ رفته عمرو بن جناده انصاری 11 ساله است که سن او حتی از قاسم بن حسن(ع) حم کمتر است. پسر شهید است و مادر با فضیلت او هم در کربلا است. وقتی رفت از امام اجازه بگیرد امام فرمود که مادر تو داغدیده است و باید با مادر باشی. گفت «خود مادرم به من گفته است». حضرت اجازه داد و وقتی که رفت و شهید شد. وقتی سرش را برای مادرش پرتاب کردند، مادری که با سر فرزندش مواجه شده باید چگونه صحبت کند که عاشورا این همه ماندگار شود و در طول زمان برای انسان های آزاده داشته باشد؟ «من درست است یک بانو هستم و سنی از من گذشته و پسرم را الآن به شهادت رسانده اید، با یک ضربت سهمناکی با شما می جنگم».

رئیس سابق سازمان حوزه ها و مدارس علمیه خارج از کشور با بیان اینکه بنی هاشم تربیت شده های خانه های وحی هستند و در دامان عصمت بزرگ شده اند، گفت: هرکدام از آنها به نحوی با دشمن مواجه شده اند که برای ما بسیار قابل مطالعه و بررسی و درس و اسوه و الگو گرفتن است. دو پسر از زینب کبری(ع)، که قاعدتا هم نباید سن آنها زیاد باشد، وارد میدان شدند. عون بن عبدالله وقتی وارد میدان شد اینگونه خود را معرفی کرد که «اگر مرا نمی شناسی، من نوه جعفر طیار، پسر عموی رسول خدا هستم. شهیدی که در بهشت پرواز می کند. من نوه او هستم که در جنگ موته آنچنان ایستاد». برادر دیگرش محمد بن عبدالله تا وارد میدان شد گفت «از این همه دشمنی به خدا پناه می برم. از این قومی که کور شده اند و در پستی سقوط کرده و اصول قرآن را تحریف کرده اند».

وی با اشاره به اینکه برادران قمر بنی هاشم(ع) نیز در صحنه جنگ رجزهای کوبنده ای خوانده اند، تصریح کرد: عبدالله بن علی(ع)، که 25 ساله است، گفت «منم فرزند علی(ع) آن خوبی محض و انسان نمونه، او شمشیر پیامبر(ص) بود». این فرزند علی بن ابیطالب(ع) نام پدر را در جایی می آورد که سالیانی است مردم کوفه در اثر ظلم و جور معاویه نتوانسته اند سخن و یاد علی(ع) را به میان بیاورند. فرزندان دیگر حضرت ام البنین که عثمان و جعفر بن علی بن ابیطالب هستند، همین گونه رجزهای بسیار شیوا و پر معنایی را ادا کردند.

نوراللهیان در خصوص رجزهای حضرت ابوالفضل(ع) نیز گفت: رجزهای حضرت ابوالفضل(ع) فوق العاده است. باور کنید هر رجز ابوالفضل(ع) باید ساعت ها صحبت شود. چون این انسان بزرگوار چنان در عاشورا خود را نشان داده است. وقتی در شریعه فرات دست ها را زیر آب برد که کمی آب به لب هایش بزند رجز قمر بنی هاشم این بود که «تو آب معین بنوشی و حسین تشنه باشد؟! از نفس با من ستیزه نکن. هیهات که من تن به چنین کاری بدهم». از شریعه که خارج شد حلقه دشمن نسبت به ورود حضرت بسیار تنگ تر شده بود و گفت «والله إن قطعتم یمینی إنّی احامی عبدا عن دینی».

وی در پایان اظهار داشت: اباعبدالله چه رجزهایی خوانده است؟ آخرین رمق هایی است که بر تن اباعبدالله مانده و می فرماید «من فرزند آن پاکیزه دامنی هستم که قرآن به طهارت او شهادت داده است. من پسر علی(ع) از بنی هاشم هستم. اگر قرار باشد من به مطلبی افتخار کنم باید به دامان مادرم فاطمه(س) و پدرم قهرمان اسلام افتخار کنم. جدّ من رسول خدا(ص) از همه انسان ها بزرگوارتر بود».

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.