در مقدمه ای که نویسنده بر این کتاب نوشته آمده است: «یکی از خاطرات نگارنده درباره آیت الله هاشمی رفسنجانی مربوط به کتابی است که در دی ماه 1383 تقدیم ایشان نمودم.
«گفتارهای اخلاقی آیت الله هاشمی رفسنجانی» توسط دفتر تبیین اندیشه های آیت الله هاشمی رفسنجانی منتشر شد.
به گزارش جماران، این کتاب 383 صفحه ای در چهار فصل به نام های «مبانی و اصول اخلاقی»، «ارزش های اخلاقی در قلمروهای مختلف»، «ویژگی های صفات اخلاقی» و «الگوهای اخلاقی» به کوشش عبدالرزاق اهوازی جمع آوری شده و آذر ماه سال جاری در شمارگان یک هزار نسخه توسط دفتر تبیین اندیشه های آیت الله هاشمی رفسنجانی به چاپ رسیده است.
در مقدمه ای که نویسنده بر این کتاب نوشته آمده است: «یکی از خاطرات نگارنده درباره آیت الله هاشمی رفسنجانی مربوط به کتابی است که در دی ماه 1383 تقدیم ایشان نمودم.
در جریان ملاقات، ایشان خواستار حذف بخش هایی از مقدمه کتاب شدند که مستلزم تعریف از ایشان بود. نگارنده در مقدمه آن کتاب، اشاره ای به حجاب معاصرت داشتم که مانع از پرداختن به شخصیت افراد و رجال نامدار می شود و از ایشان به عنوان یکی از این شخصیت ها نام برده بودم.
آیت الله هاشمی رفسنجانی فرمودند: «اینها مربوط به بزرگان است و بنده این طور که شما می گویید نیستم و شما خیلی بیشتر از آن چیزی که من استحقاق دارم از من تعریف کرده اید و اینها را حذف کنید». در نهایت اصرار بنده بی نتیجه بود و آخر الامر مجبور به اصلاح مقدمه شدم.»
شایان ذکر است که این کتاب در چهار فصل به نام های «مبانی و اصول اخلاقی»، «ارزش های اخلاقی در قلمروهای مختلف»، «ویژگی های صفات اخلاقی» و «الگوهای اخلاقی» منتشر شده که هر فصل شامل مباحث مختلفی می شود. به طور مثال در فصل دوم، مباحث «اخلاق فردی»، «اخلاق خانوادگی»، «اخلاق اجتماعی»، «اخلاق اقتصادی»، «اخلاق سیاسی» و «اخلاق پزشکی» مطرح شده است.
به عنوان مثال، در مبحث اخلاق سیاسی آمده است: «اسلام در تعلیمات عادی و روزمره خود توجه داشته که آن اهرم اصلی حرکت جوامع که زمامداران هستند، اگر ناصالح باشند جامعه نمی تواند به طرف صلاح برود. به خصوص در شیعه که مسأله رنگ دیگری پیدا کرده و کسانی که با معارف تشیّع آشنا هستند، می دانند که شیعه، حکومت را یک مسأله آسمانی می داند، یعنی همان ولایتی که از طرف خدا برای پیغمبر اکرم (ص) به عنوان مسئول زمامداری مردم جعل می شود، در تفکرات شیعه و در ائمه (علیهم السلام) منصوص بعد از پیغمبر (ص) است.
این ولایت فقیه که امروز در قانون اساسی و زندگی ما این قدر جا پیدا کرده، سایه همان تفکر شیعه است که برای ولایت و حکومت ریشه آسمانی قائل است و در سایه فِرَق اسلام تحقیقاً بر روی صلاحیت زمامدار و خلیفه و مدیر جامعه تکیه شده است.
