یاس: فریاد زدیم تا از لحاظ روحی تخلیه شویم

یاسر بختیاری (یاس) می‌گوید این همه سال عمر ما صرف این شد که رپ فارسی شنیده شود؛ یعنی ما روی عمر خود ریسک کردیم.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، اگر انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت را دو عامل برای معرفی شدن اهالی موسیقی به مردم بدانیم، نوعی از موسیقی هست که اهالی‌اش به دلایلی نامعلوم از هر دوی این‌ها محرومند اما همچنان به مسیر خود ادامه می‌دهند.

رپرها یا رپکن‌ها آنقدر با موانع مختلف مواجه شده‌اند که بخشی از آن‌ها در موضع اُپوزیسیون قرار گرفته و از ایران رفته‌اند اما عده‌ای هم هستند که با وجود همه بی‌مهری‌ها در ایران مانده‌اند و آن‌چه را به زعم خودشان باید انجام دهند، انجام می‌دهند؛ یکی از این رپرها، یاس (یاسر بختیاری) است که طرفدار هم کم ندارد.  

آن‌چه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگویی است با او که از انگیزه‌هایش برای ادامه دادن این راه و اتهام‌هایی که به موسیقی رپ وارد می‌شود، گفته است. 

دو منبع درآمد اهالی موسیقی، یکی انتشار آلبوم است و دیگری برگزاری کنسرت که خوانندگان رپ از هر دو محرومند. با حذف شدن منافع مالی، انگیزه‌تان از ادامه دادن این مسیر چیست؟

ببینید، رپ در دنیا یکی از پول‌سازترین سبک‌های موسیقی است، با این حال در ایران این طور نیست. یعنی هیچ تعادلی میان شهرت هنرمندان رپ و درآمدشان نیست و همه جای دنیا به جز ایران این مسئله برایشان غیرقابل‌باور و غیرمنطقی است. حالا از این مساله بگذریم. این را عنوان کردم که به چیز دیگری برسم.

تصور کنید که این همه سال عمر ما صرف این شد که اصلا رپ فارسی شنیده شود؛ یعنی ما عمر خود را ریسک کردیم. چون ممکن هم بود که این سبک به این درجه از محبوبیت نرسد. پس چه چیزی انگیزه ما بود برای ادامه؟ فکر می‌کنم که اگر از 90 درصد از بچه‌های این سبک سوال کنید، جواب‌شان این خواهد‌ بود که می‌خواستند ناگفته‌‌هایی را فریاد بزنند که در درون‌شان تلنبار شده بود. نیاز به درک شدن در انسان مثل یک غریزه است و در روزگاری که به واسطه نیازها، خودخواهی در جامعه موج می‌زند، ما فریاد زدیم که اول خودمان از لحاظ روحی تخلیه شویم. انگار خودت داری خودت را نوازش می‌کنی و به خودت عشق می‌دهی و این انرژی به شنونده هم منتقل شد. خشمگینانه نوشتیم و خواندیم. امید که این سبک با حمایت مردم و مسئولین روشنفکر، نسل تازه‌ای بسازد و ادامه بدهد. چون عشق شرط اول است ولی اگر مادیات را به همراه نداشته باشد، بعد از مدتی بی‌انگیزگی سبب رها کردن خواهد شد و چه بد.

برخی از مخالفان رپ که بیشتر خودشان اهل موسیقی هستند، تاکید دارند این نوع موسیقی، هارمونی و ملودی ندارد و برای همین ارزشمند نیست. نظر شما در این باره چیست؟

این مسئله را باید از دو بُعد حلّاجی کرد. این‌که افراد از چه جهت مخالفت خود را اعلام می‌کنند؟ دلواپس موسیقی ایران هستند یا دلواپس خودشان؟ چون فکر نمی‌کنم با اضافه شدن رپ فارسی به موسیقی ایران، خدشه‌ای به کلیت داستان وارد شود. اتفاقا موسیقی رپ (لااقل تا الان) دارد خیلی واقعی‌تر به مسیر خود ادامه می‌دهد. چون رَپکُن‌ها خودشان شعر یا تکست‌هایشان را می‌نویسند و نوشته‌هایشان برگرفته از واقعیات و روحیات و تجربیاتشان است. ما حقیقت‌های پنهانِ ناگفته‌ای را عنوان می‌کنیم که به آن فکر شده ولی در قالب موسیقی به این صراحت عنوان نشده است. حقیقت، زمان نمی‌شناسد و ماندگار است.

به نظر می‌رسد شاید بهتر است در میزگردهایی، موافقان و مخالفان رپ به گفت‌وگو بپردازند. البته از نظر من، بسیاری از موسیقی‌های رپ تولید شده دارای آهنگسازی دقیقی هستند و حتی موسیقی تیتراژ سریال «اُوِ مثبت» اثر فردین خلعتبری نیز در سبک رپ بوده است. علاوه بر آن بسیاری از آهنگسازان رپ در ایران و خارج از کشور، به تحصیل آکادمیک موسیقی پرداخته‌اند و آگاهانه وارد این سبک موسیقی شده‌اند. با چنین میزگردی موافقید؟

در جواب نظر شما راجع به برگزاری میزگرد رجوع می‌کنم به همان مثال قدیمی که  یکی واقعا خواب است یا خودش را به خواب زده. کسی که خواب باشد با یک بِشکَن هم بیدار می‌شود و کسی که خودش را به خواب‌زده تحت هیچ شرایطی بیدار نمی‌شود. افرادی که مخالف هستند دیواری دور تفکرات خود کشیده‌اند و به هیچ قیمتی حاضر به پذیرش واقعیت‌ها نیستند که اگر حاضر بودند دیگر نیازی به میزگرد نبود.

کسی که از حرکت‌ها و سبک‌های جدید استقبال نکند یعنی دارد طبق سلیقه خودش عمل می‌کند و همین سلیقه‌ای عمل کردن‌ها بود که ما را عقب انداخت. 80 میلیون نفر با تفکرات و عقاید مختلف کنار هم زندگی می‌کنند و اگر چنان‌چه هر کسی طبق سلیقه خود تصمیم بگیرد و کسانی را که با او هم عقیده نیستند محکوم کند، طبیعتا باید برگردیم به عصر حجر و در غارها زندگی کنیم و این نه تنها در موسیقی بلکه در همه اصناف و شاخه‌ها صادق است. احترام به عقاید باعث پیشرفت می‌شود هر چقدر که باب سلیقه آدم نباشد.

پیرو آخرین بخش سوال شما این را اضافه می‌کنم که سواد با آگاهی فرق می‌کند. کسانی هستند که دارای بالاترین تحصیلات موسیقایی‌اند ولی آگاه نیستند. آگاهی از درکِ دلیلِ تجربه‌ها و تبدیل آن به شعر و موسیقی می‌آید. (با خنده) اینجا را باحال گفتم.  

کم بودن تعداد نت‌ها باعث شده موسیقی رپ را سرزنش کنند یا آن را موسیقی بَدَوی مربوط به قبایل بدانند. آیا کم بودن تعداد نت‌ها می‌تواند دلیل درستی برای مخالفت با رپ باشد؟

پرودیوسرها یا همان آهنگسازهای رپ، آهنگ را به صورت لوپ در اختیار رَپکُن‌ها می‌گذارند و این کار رَپکُن است که آن کار را مانند خمیری به اشکال مختلف درآورد. ذات موسیقی رپ این است ولی در همان لوپی که ساخته می‌شود، می‌توان بدعت‌هایی وارد کرد که شنونده را به وجد آورد. در سبک‌های مختلف از جنس‌های مختلف صدا استفاده می‌شود که به آهنگ مسیر بدهد و در رپ،  تِکستِ رَپکُن است که آهنگ را تنظیم می‌کند.

شعری که رَپکُن می‌نویسد بارها ضربش تغییر می‌کند. گاهی ضدضرب می‌شود. گاهی با تمپوی آهنگ هماهنگ است و گاهی روی همان تمپو، سرعت شعر دوبرابر می‌شود و همین باعث تمایزش از ترانه‌ها می‌شود. چرا که ترانه در آهنگ فقط یک وزن به‌خصوص را دنبال می‌کند. پس آهنگ طوری ساخته می‌شود که دست رَپکُن برای هر گونه بدعتی همانند محتوا، رایم، فلو و همخوان باز باشد و کم بودن تعداد نت‌ها نمی‌تواند دلیل درستی برای مخالفت با رپ باشد. لااقل من به چنین موردی برخورد نکرده‌ام.

به نظر شما سطحی دانستن اشعار رپ از طرف خیلی از منتقدان به چه دلیل است؟ آیا این مسأله بستگی به رپر و نوع بیان او دارد؟

اشعار عمیق از نبوغ و ذوق شاعر سرچشمه می‌گیرد و در آهنگ‌های رپ هم این طور است؛ حتی نوآوری‌ها و ابتکارهای نوشتاری در آن خیلی بیشتر از سبک‌های دیگر به چشم می‌خورد. به اعتقاد من اشعار رپ به خاطر این که امروزی سروده شده‌اند، سطحی به نظر می‌آیند ولی بسیاری از این اشعار محتوای عمیقی دارند. اصلا چه فایده که اشعار عمیق سروده بشوند و سطحی برداشت شوند. منظور من این است که مردم اشعار شاعران گذشته و امروز را در گفتمان‌ها استفاده می‌کنند ولی فقط گفته می‌شود و اِعمال نمی‌شود. با این تفاوت که اشعار رپ (از رَپکُن‌هایی که دارای خط فکری و آرمان هستند) شنونده را به فکر وادار می‌کنند که اغلب این افکار در زندگی روزمره به کار گرفته می‌شوند.  

 

دیدگاه تان را بنویسید