سینمای تجاری ایران هم به چاشنی هنر آغشته است

کیم سئونگ هو سفیر کره جنوبی در تهران می گوید سینمای کره سال ۱۹۹۴ تحت تاثیر شوک حاصل از فروش فیلم «پارک ژوراسیک» که درآمدش معادل ارزش صادرات کره در صنعت خودروسازی بود، متحول شد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، در بخش نخست گفتگو با کیم سئونگ هو سفیر کره جنوبی در تهران که بیشتر معطوف به تعاملات فرهنگی و هنری دو کشور ایران و کره جنوبی در زمینه هنرهای تجسمی بود سفیر کره جنوبی تاکید کرد که این کشور در تعامل با ایران سه فرض «احیای روابط»، «تنوع بخشیدن» به نوع رابطه دو جانبه و «تعامل درونی» را دنبال می کند. وی بیان کرد که این نوع تعاملات فرهنگی بر فعالیت های اقتصادی نیز اثرگذار خواهد بود چراکه شناخت، زیربنای دوستی میان کشوها و اعتماد میان آنهاست و نخستین مرحله شناخت نیز تعامل فرهنگی است. 

وی همچنین در بخش نخست مصاحبه که در منزل شخصی وی و قبل از برپایی یک نمایشگاه تجسمی از آثار هنرمندی ایرانی صورت گرفت تاکید کرد:  قصد ما تبلیغ فرهنگ کره برای مخاطب ایرانی نیست. تمدن شما به لحاظ پشتوانه تاریخی بسیار غنی است و کره به هیچ وجه توانایی رقابت با آن را ندارد بنابراین ما در جایگاهی نیستیم که از موضع تبلیغ و پروپاگاندا به عرضه فرهنگ کره بپردازیم.   

در بخش دوم و پایانی گفتگو با سفیر کره جنوبی بیشتر پیرامون سینما، آثار تلویزیونی و ادبیات گفتگو کردیم.

*با نگاهی به صنعت فیلمسازی کره جنوبی می بینیم این کشور تا سال ۱۹۴۵ تاثیرپذیری زیادی از سینمای ژاپن داشت، اما از این تاریخ به بعد چنان در ساخت فیلم و مجموعه های تلویزیونی پیشرفت کرد که به یکی از اصلی ترین صنایع فیلمسازی آسیا تبدیل شد. دولت سئول چه تمهیداتی برای رسیدن به این سطح از توانمندی در عرصه فیلمسازی به کار برد؟

-در درجه نخست باید بگویم که من با این نظر شما که کره جنوبی تا تاریخی که ذکر شد تحت تاثیر صنعت فیلمسازی ژاپن بوده است، مخالف هستم. تا اوایل دهه ۱۹۹۰، نمایش فیلم های ژاپنی در کره جنوبی ممنوع بود و حتی فیلمسازان کره هم تاثیرپذیری از فیلمسازان ژاپنی نداشته اند بلکه آنها تا حد زیادی از فیلم های غربی تاثیر می گرفتند.

تا اوایل دهه ۹۰، صنعت فیلمسازی کره چندان بزرگ نبود اما این صنعت در کشور ما از سال ۱۹۹۵ به بعد، تحت تاثیر شوک حاصل از فروش فیلم «پارک ژوراسیک» که تاریخ ساخت آن به یک سال قبل (۱۹۹۴) برمی گشت، قرار گرفت. درآمد آمریکایی ها از بابت همین یک فیلم تقریبا معادل ارزش صادرات کره در صنعت خودروسازی بود. ما برای حصول چنین درآمدی مجبور به فروش ۶۰۰ هزار خودرو به کشورهای خارجی بودیم به همین دلیل تصمیم به تغییر روند فیلمسازی خود گرفتیم و از آن تاریخ به بعد، دولت کره جنوبی صنعت فیلمسازی این کشور را از همه قید و بندهای دست و پا گیر رها کرد و به فیلمسازها اجازه داد تا راه خود را بروند.

دولت نه تنها به دخالت خود خاتمه داد بلکه به حمایت از این قشر نیز پرداخت. حتی ما سازمان ویژه ای را برای حمایت از فیلمسازهای کره ای تاسیس کردیم و با توسل به این شیوه بود که صنعت فیلمسازی کره جنوبی به شکوفایی رسید.

*نکته جالبی که درباره فیلم های ساخت کره جنوبی وجود دارد این است که ما هم شاهد فیلم های تجاری هستیم که مخاطب عام دارد و هم فیلم هایی که به فستیوال های بزرگی چون «کن» راه پیدا می کنند و در شمار آثار هنری محسوب می شوند. نوع سرمایه گذاری در این زمینه چگونه است؟

- در همه کشورها، صنعت فیلمسازی به ۲ دسته تجاری و هنری تقسیم بندی می شود، اما مساله این است که به عقیده من در کره جنوبی جنبه تجاری و اقتصادی بر جنبه هنری برتری دارد. با این همه، سازمانی که از آن صحبت کردم از فیلم های مستقل هنری نیز حمایت می کند. برای ما فیلم های هنری به مثابه منبع ذخیره ای برای فیلم های تجاری هستند. به این ترتیب که آن دسته از فیلمسازانی که هزینه کار  روی پروژه های بزرگ را ندارند، استعداد خود را با کار روی فیلم های ارزان و مستقل شکوفا می کنند و بعد از آن به عرصه فیلمسازی تجاری وارد می شوند. بنابراین، بخش تجاری به نوعی وام دار بخش هنری صنعت فیلمسازی کره است و نمی توان این دو بخش را به طور کاملا مجزا از هم تلقی کرد.

اما در ایران، فیلم های هنری کاربرد به مراتب وسیع تری دارند. نکته مثبتی که درباره فیلم های ایرانی دوست دارم این است که حتی انواع تجاری آن هم از بسیاری جهات به چاشنی هنر آغشته هستند و مخاطب را به فکر کردن وا می دارند. اغلب فیلم های کره ای برای سرگرمی مناسب هستند، اما بعد از ترک سینما، من حتی داستان آنها را به خاطر نمی آورم اما داستان فیلم های ایرانی دست‌کم تا یکی دو روز در ذهن مخاطب باقی می ماند و فکر او را مشغول می کند بنابراین به فکر واداشتن مخاطب از ویژگی های خوب فیلم های ایرانی است.

به عقیده من، صنعت فیلمسازی، ابزار فرهنگی خوبی برای برقراری اشتراک بین کره و ایران است. لطفا این را حتما در مصاحبه خود بگنجانید که هر پنجشنبه در محل سفارت کره جنوبی واقع در خیابان شیخ بهایی شمالی، فیلم هایی از این کشور به نمایش در می آید که تماشای آن برای عموم آزاد است. البته باید بگویم که سالن نمایش ما کوچک است و بین ۳۰ تا ۴۰ صندلی دارد و برای اینکه جای مناسب پیدا کنید حتما باید کمی زودتر در محل حاضر باشید.

*عموم سریال های کره ای به دوره تاریخی «چوسان» اشاره می کنند. به دلیل تفاوت مرزبندی های جغرافیایی و تغییر آن در طول زمان، این دوره تاریخی مشترکات زیادی با کشورهایی مثل کره شمالی و ژاپن دارد که در حال حاضر همسایه کره محسوب می شوند. علاوه بر این، داستان این گونه فیلم ها اغلب با افسانه آمیخته است. تماشای این گونه فیلم ها بالطبع لذت بخش است اما این فکر را هم به ذهن متبادر می کند که کره جنوبی قصد تاریخ سازی دارد تا انعکاس حقایق. نظر شما چیست؟

- من این طور تصور نمی کنم. جنبه افسانه ای آثار کره ای غالبا برای تشدید بعد سرگرم کننده فیلم است. اگر قرار باشد ۱۰۰ درصد به تاریخ اکتفا کنیم به سمت مستندسازی پیش می رویم. اما بخش اعظم فیلم های کره ای به ویژه آنهایی که به دوره چوسان بازمی گردد بر پایه واقعیت ساخته شده اند.

دوره چوسان قرن ۱۴ تا ۱۹ را در بر می گیرد که حدود ۵۰۰ سال می شود. در این ۵ قرن، هرچه که در کاخ های پادشاهی اتفاق افتاده، از زمان بیدار شدن شاه در بامداد تا وقت خواب شبانه وی، از سوی کاتبان نگاشته شده است و حتی یونسکو نیز این نوشته ها را به عنوان بخشی از میراث فرهنگی کره ثبت کرده و به رسمیت می شناسد. در این دوره شاه هیچ مقام مسئولی را بدون حضور کاتب ملاقات نکرده است بنابراین ما آرشیو غنی داریم و می دانیم هر شاه در چه تاریخ و به چه مناسبتی چه تصمیمی را اتخاذ کرده است. فیلمسازان کره جنوبی با استناد به همین وقایع ثبت شده آثار خود را می سازند.

*ما با موسیقی، فیلم و هنرهای تجسمی کره آشنایی داریم اما هنری که کمتر به آن پرداخته می شود، ادبیات کره است. ادبیات در کشور شما چه جایگاهی دارد. آیا فضا برای ترجمه آثار کره ای و ورود آنها به بازار کتاب ایران وجود دارد؟

- صدور ادبیات یک کشور به ویژه کره جنوبی کار دشواری است. برای من درک نقاشی و فیلم شما به مراتب آسان تر از اشعار حافظ و سعدی است.

*در اینجا منظور بیشتر ادبیات معاصر نظیر داستان و رمان است. در این حوزه چه قابلیت هایی برای ترجمه آثار وجود دارد؟

- به دلیل تفاوت های زبانی و الفبایی باز هم محدودیت هایی وجود دارد. البته این درباره همه کشورها صدق می کند و درک زبان ادبیات و لذت بردن کامل از آن در مقایسه با سایر هنرها، دشوارتر است. در دنیا بیش از ۲۰۰ کشور وجود دارد اما تنها ادبیات معدودی از کشورها مثل انگلستان، فرانسه یا آلمان به طور عمده ترجمه شده و به بازار کتاب سایر کشورها راه پیدا می کند.

*اما قطعا شما هم آثار ادبی ارزشمندی دارید که قابلیت ترجمه شدن به زبان فارسی را دارند. این طور نیست؟

- قطعا همین طور است و همین مساله بیش از پیش لزوم عمق بخشیدن به روابط فرهنگی را نشان می دهد.

 

دیدگاه تان را بنویسید