مهندس مصطفی میر سلیم وزیر ارشاد دولت دوم آیت الله هاشمی رفسنجانی و هم اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران گفت و گویی مشروح با وی انجام داده است که خلاصه آن اینجا می آید و مشروح آن دوشنبه هفته آینده منتشر خواهد شد.

* من دیدارهای مختلفی در آن سالها با امام داشتم. در آن زمان به عنوان سرپرست بنیاد امور جنگ زدگان فعالیت می کردم که یکی از این دیدارها هم به همین موضوع مربوط می شد.

* در وزارت کشور با مسئله معاودان مواجه شدیم؛ اینها ایرانیانی بودند که صدام از عراق خارج کرده بود و این افراد را ایرانی الاصل می دانست، اما آنها چیزی در ایران نداشتند و ناچار شدیم به این افراد در ایران کمک کنیم .

*به مناسبت عید به دیدار امام در جماران رفتیم. وقتی مردم حیاط جماران را ترک کردند من برای دست بوسی پیش امام رفتم. امام می دانستند که من مسئول جنگ زدگان هستم، گفتند در گیلان غرب جنگ زدگانی هستند که شرایط خوبی ندارند به آنها رسیدگی کنید. با توجه به جنگی که در ایران بود گیلان غرب هم مورد حمله صدام قرار گرفت و مردم آنجا شرایط جالبی را نداشت و در بیابان های گیلان غرب این طرف و آن طرف متفرق شده بودند و امام هم از این موضوع ناراضی بودند. این نگرانیشان موجب شد که من را آنجا نگه دارند و دستور مستقیم بدهند. فردای آن روز به طرف کرمانشاه و گیلان غرب رفتم تا وضعیت را بررسی کنم. امام روی چنین موضوعاتی دقت نظر داشت و گزارشاتی که به ایشان می رسید را با دقت مطالعه می کرد.

*در ابتدا آقای هاشمی رفسنجانی مسئولیت وزارت کشور را بعهده داشتند. در انتخاباتی که انجام شد به عنوان نماینده مجلس سرپرستی وزارت کشور به عهده مرحوم مهدوی کنی افتاد. من در زمان دولت موقت با وزارت کشور همکاری می کردم که آن موقع آقای صباغیان وزیر کشور بود.

*اسفند سال 57 می خواستیم کار همه پرسی را شروع کنیم که کار خیلی مهمی بود. نظام می خواست تکلیفش را روشن کند. در آن زمان چون وزارت کشوری در کار نبود، استانداران فراری بودند و فرمانداران طاغوتی بودند کسی را نداشتیم و ناچار بودیم خودمان دست به کار شویم. تهیه صندوق ها، برگه های همه پرسی، توزیع و جمع آوری و شمارش خیلی مسئله داشت. در مدرسه شهید مطهری چند تا اتاق گرفته بودیم و خط تلفن تهیه کردیم. در آن زمان من عضو حزب جمهوری اسلامی بودم و همچنین مسئول تبلیغات نیز بودم و کار تبلیغات هم انجام می دادم.

* من سمتی در آن زمان از طرف آقای صباغیان نداشتم. اصلا آن موقع سمت مطرح نبود. انقلاب بود شرایط انقلاب که تشریفات پذیر نیست که من صبر کنم و بگویم لطفا به من حکم بدهید بعد من کار را شروع کنم.

- در اوایل انقلاب، خودمان می رفتیم کارها را انجام می دادیم آنها هم حرف گوش می کردند چون روحیه، روحیه انقلابی بود و ما هم توقعی نداشتیم و بداخلاقی هم نمی کردیم. بنابراین حرف گوش می کردند کارها هم انجام می گرفت.

* ما انتخابات مجلس خبرگان را برگزار کردیم. قانون اساسی تدوین شد و همه پرسی قانون اساسی را هم انجام دادیم. اقدامات بسیار موفق و خوبی بود و دوستان ما در حزب جمهوری اسلامی می دیدند که ما آشنا به این کار هستیم تایید و پشتیبانی می کردند.

*روحیه انقلابی فروکش کرده است، روحیه انقلابی، یک شرایط خاصی است. شرایط تغییر کند روحیه هم فروکش می کند. ارزشها می ماند. این موضوع را عنوان کنم که صداقت چیز خوب و عالی است ولی روحیه انقلاب متفاوت است یعنی صداقت و روحیه انقلاب دو مقوله جداگانه است. اما روحیه انقلابی بحث دیگری است. روحیه انقلابی یعنی درد انقلابی را کشیدن برای چاره جویی، همت و اراده کردن است.

* نگاهمان نسبت به اول انقلاب مرفه شده است. شما نگاه کنید این فاصله طبقاتی در اول انقلاب چقدر بود الان چقدر هست؟ با شاخص های رسمی که اعلام می کنند می بینید که وضع نسبت به قبل بهتر شده است. یعنی نسبت به درآمدی که داریم، نگاهمان، نگاه مرفهی شده است. اما آیا حرکت در همان مسیری بود که امام دلش می خواست؟

* الان می توانم تاسف بخورم که ای کاش قوی تر می توانستیم کار کنیم ولی جهتمان جهت خلاف نبوده است. عدالت اجتماعی یکی از آن زمینه ها است. سیاست خارجی آن اقتداری که امام می خواست که ما عزت داشته باشیم شرف داشته باشیم با حکمت در صحنه بین المللی کار کنیم خیلی قشنگ پیاده شد.
*ایران یک کشور ابرقدرت به لحاظ مادی و معنوی هم نیست ، ولی در برابر کشورهای 1+5 که ابر قدرت بودند ابر قدرتی رفتار کرد. با استدلال، صبر، دقت هوشیاری خواسته های خودش را منطقی روی میز گذاشت و نتیجه هم گرفت.

*در مورد مجلس شورای اسلامی که قوه مقننه است و در راس امور، از انتخابات می توانیم شروع کنیم. آیا انتخاباتی که در مجلس صورت گرفته است انتخابات مطلوب است؟ کم و بیش. ولی ما مشکلات انتخاباتی داشتیم و داریم همین الان اگر بررسی کنیم می بینیم بعضی خطاها در حوزه های انتخاباتی صورت می گیرد. در شهرستانها حتی ممکن است شناسنامه را بخرند. چیزهایی هست که اتفاق می افتد، غلبه تبلیغات مادی متاسفانه پیچش خورده است.

*تقریبا از 20 سال پیش به این طرف شکل گرفت. بعد از دوران امام من خودم شاهد بودم و بعد مقایسه کردم دیدم این تبلیغاتی که برای نامزدهای انتخاباتی صورت می گیرد تبلیغات اسلامی نیست. تبلیغاتی هست که ما در غرب شاهدش هستیم.
* در مجلس یک خطری که وجود داشت و هنوز هم هست متاسفانه آثار منفی هم وارد کرده است این هست که در برخی از موارد یعنی نمایندگان با برخی از مسئولین دولتی مراوده خاص داشتند که از امکانات استفاده کنند برای حوزه های انتخاباتی خودشان امکاناتی را جلب کنند که این جلب کردن امکانات به طور ویژه موجب شد بتوانند در انتخابات بعدی برای خودشان تبلیغ مثبت کنند و تداوم بر حضور خودشان در مجلس ببخشند.

مشروح این گفت و گو متعاقبا هفته آینده در پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران منتشر خواهد شد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.