سعید الله بداشتی: سی و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی بهانه ای شد تا با دکتر یحیی فوزی استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی برویم و از وی در خصوص اهداف و انگیزه های ایجاد و تداوم نهضت اسلامی ملت ایران را سوال کنیم. دکتر یحیی فوزی که نویسنده آثاری همچون «اندیشه سیاسی امام خمینی»، «اندیشه سیاسی در ایران بعد از انقلاب»، «مردم سالاری دینی» و «تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران» است در این گفت و گو چهار هدف را به عنوان اهداف انقلاب اسلامی برمی شمرد و در ادامه، دلیل پیوستن گروههای مختلف سیاسی به آن -تحت رهبری امام خمینی- را بر می شمرد. این عضو انجمن علوم سیاسی ایران در هیئت علمی دانشگاه بین المللی امام خمینی و پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی نیز عضویت دارد و به تدریس و پژوهش در زمینه اندیشه سیاسی می پردازد. ایشان استاد دوره آموزش مجازی وصیت نامه امام خمینی(س) پرتال امام خمینی هستند که هم اکنون در حال اجراست و علاقمندان می توانند در فرصت باقیمانده جهت ثبت نام در این دوره نیز اقدام نمایند. در ادامه متن گفتگوی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران با دکتر فوزی را می خوانید:

آقای دکتر فوزی! با سپاس از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، با عنایت به اینکه در آستانه سی و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قرار دادیم به نظر شما انگیزه های به وجود آورنده نهضت ملت ایران در سال 57 به ویژه از نگاه و منظر امام خمینی(س) چه بود که در نهایت نیز منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد؟

اگر بخواهیم از بحث اهداف انقلاب اسلامی از منظر امام صحبت کنیم باید بگوئیم که اصولاً اهداف انقلاب مرتبط با ماهیت انقلاب است ؛ یعنی ما برای پاسخ به این سؤال که اهداف انقلاب از منظر امام چه بوده است؛ باید ببینیم که ماهیت انقلاب از دیدگاه امام خمینی چه بوده که بر اساس آن ماهیت، رسیدن به هدفهایش را نیز بررسی کنیم. من احساس می‌کنم که می‌توانیم بگوئیم که از نظر امام خمینی انقلاب اسلامی چند ویژگی مهم داشت، یعنی این ویژگی‌ها را ما می‌توانیم در سخنان حضرت امام به خوبی مشاهده کنیم. !S1!

اولین ویژگی که ما به عنوان جوهره انقلاب اسلامی می‌توانیم از آن یاد کنیم بحث اسلامی بودن انقلاب است؛ یعنی امام خمینی معتقد است که این انقلاب یک انقلاب اسلامی است و اسلام به عنوان ایدئولوژی انقلاب محسوب می‌شود و موتور حرکت دهنده مردم، اسلام است و اسلام از ماهیت و جوهره انقلاب جدانشدنی است. البته این ادعا بعدها اثبات شد، یعنی مردم زمانی که به جمهوری اسلامی رأی دادند این فرضیه را تأیید کردند و تقریباً بیش از 97 درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند و به یک معنا تأکید کردند که واقعاً این تحلیل امام خمینی که ماهیت انقلاب، اسلامی است حرف درستی است.

دومین ویژگی که امام خمینی برای انقلاب مطرح می‌کند ماهیت ضداستبدادی انقلاب است؛ یعنی معتقد است که انقلاب در مقابله با آن استبداد و دیکتاتوری رژیم پهلوی شکل گرفت. اصولاً ماهیت نظام شاهنشاهی یک ماهیت دیکتاتورانه بود که سخنان امام همیشه این مسئله را مورد تأکید قرار می‌دهد و یکی از نقدهای جدی امام و نظام سیاسی پیش از انقلاب در ایران این است که ایران دارای نظام استبدادی و دیکتاتوری است و انقلاب یک واکنشی بود به این نظام مستبد و دیکتاتور پهلوی.

سومین ویژگی که می‌شود گفت امام خمینی برای ماهیت انقلاب در نظر دارد بحث ضد استعماری بودن انقلاب است. یعنی معتقد است که انقلاب ایران یک ماهیت ضداستعماری دارد؛ دخالت‌های بیگانگان در ایران مخصوصاً دخالت آمریکا و انگلیس در ایران در دوران پهلوی به شدت گسترش پیدا کرده بود و این باعث یک نوع تحقیر ملی شده بود و دخالت آمریکایی‌ها در ایران بعد از کودتای 28 مرداد و حضور گسترده مستشاران نظامی آمریکا در ایران در سال‌های دهه 30، دهه 40 و 50 و کلاً وابستگی رژیم پهلوی به این دولت‌ها به خوبی بحث حضور استعمار و نفوذ دولت‌های استعمارگر را در ایران نشان می‌دهد و امام خمینی معتقد است که اصولاً یکی از دلایل قیام مردم علیه رژیم پهلوی همین حقارت ملی بود که ناشی از آن استعمار در ایران بود.

چهارمین علت یا ماهیتی که امام خمینی برای انقلاب اسلامی قائل است این است که انقلاب اسلامی واکنشی است به عقب‌ماندگی و توسعه‌نیافتگی و واکنشی به مشکلاتی مثل فقر، محرومیت، عدم بهداشت، تبعیض طبقاتی و آن وضعیت خاص عقب‌ماندگی فرهنگی، عقب‌ماندگی اقتصادی، عقب‌ماندگی سیاسی و... است. درواقع عقب‌ماندگی یکی از بحث‌هایی است که در صحبت‌های امام و سخنان امام به کرات دیده می‌شود و یکی از نقدهای جدی به رژیم پهلوی همین بحث است. بنابراین من این چهار بحث را به عنوان ابعاد و مؤلفه‌های اصلی هویت بخشی به انقلاب در نظر می گیرم؛، یعنی اسلامی بودن، ضد استبداد بودن، ضد استعمار بودن و ضد عقب‌ماندگی بودن و می‌توانیم بگوئیم که هدف انقلاب ایران از نظر امام خمینی فائق آمدن بر این مشکلات است.

با این توصیفی که ارائه فرمودید آیا می توان اهداف و ارزش های انقلاب اسلامی را نیز احصا کرد و یک برآورد کلی از میزان تحقق آنها داشت؟

ما می‌توانیم اهداف انقلاب ایران را هم در این چهار عامل خلاصه کنیم و می‌دانیم که یکی از اهداف اصلی انقلاب از نظر امام خمینی تحقق اسلام است. چون انقلاب ماهیت اسلامی دارد. درواقع تحقق اسلام به معنای تحقق ارزش‌های اسلامی، احیاء هویت دینی در جامعه و اجرای قوانین شریعت اسلام در جامعه است. به همین دلیل تأکید امام به شدت بعد از انقلاب این است که قانون اساسی کشور اسلامی باشد، مبتنی بر قوانین اسلام باشد، هویت اسلامی هویت غالب در جامعه باشد، می‌بینیم که بحث اسلامی‌سازی در حوزه‌های مختلف بعد از انقلاب دنبال می‌شود و امام خمینی به عنوان یکی از مدافعین این جریان کاملاً در صحنه حضور دارد و دفاع می‌کند و تمام تلاش ایشان این است که اسلام را در جامعه پیاده کند. خود ایشان در سخنانی مواقعی که بعضی از لیبرال‌ها، بعضی از جریان‌های خاص می‌گفتند و دنبال این بودند که قوانین اسلام اجرا نشود یا حکومت به دنبال اسلام نباشد این بحث را مطرح می‌کرد که هدف ما اسلام است، حتی می‌گفت که ما نمی‌خواهیم کشورمان مثل بعضی از کشورهای غربی باشد، ما اصولاً دنبال یک نوع حکومت اسلامی هستیم و اجرای قوانین دینی برای ما یک اولویت است، یک اهمیت خاص دارد، اهمیت محوری دارد. بنابراین یکی از اهداف انقلاب از نظر امام خمینی تحقق ارزش‌ها و قوانین دینی در جامعه است و (نامفهوم) آن هم به شدت این سال‌های عمرشان (نامفهوم) تلاش کردند و سعی کردند اسلام را کاملاً شفاف و روشن برای مردم بیان کنند.

دومین هدفی که از نظر امام خمینی هدف انقلاب اسلامی محسوب می‌شود، برمی‌گردد به ماهیت انقلاب که ماهیت ضداستبدادی بود. بنابراین چون معتقد هستیم که یکی از ابعاد انقلاب ضداستبدادی بودن این انقلاب بوده بنابراین یکی از اهداف انقلاب هم نفی استبداد، ‌نفی دیکتاتوری و دفاع از آزادی‌های مشروع است. امام کاملاً از همان ابتدا وقتی که تلاش می‌کند با دفاع از جمهوری اسلامی بحث مبارزه با استبداد و مبارزه با فقرگرایی را کاملاً در محور کار خود قرار دهد، همزمان سعی کند که اجازه ندهد که اصولاً مردم از صحنه خارج شوند و تلاش می‌کند که از طریق ابزارهایی مثل انتخابات و نظارت حضور مردم در افواه مختلف از حضور مردم پاسداری کند و اصولاً حضور مردم را به عنوان یکی از ارکان مهم حکومت دینی مورد نظر خود مطرح کند.

بحث دفاع از آزادی‌های مشروع مردمی هم یکی دیگر از مؤلفه‌های خاص امام بود که سعی کرد در این قالب به شدت از این مسئله دفاع کند و آن را پاسداری کند،‌ ایشان همیشه تأکید می‌کرد که آزادی یک موهبت الهی است که بدون آن بشر اصلاً انسان بودن معنا ندارد. بنابراین ایشان به شدت دنبال بحث حفظ حرمت آزادی در جامعه و گسترش آزادی‌ها بود؛ ‌هرچند که ایشان معتقد بود آزادی یک حد و حدودی دارد که آن حد و حدود قوانین شریعت است و خداوند است که می‌تواند محدودکننده آزادی باشد و غیر از خداوند و قوانین دینی ما حد و مرز دیگری برای آزادی نداریم. ایشان همیشه سعی کرد که آن را به عنوان یکی از اهداف انقلاب مطرح کند و آن را حتی مقدمه یک سری اهداف دیگر مطرح کند.

سومین هدفی که امام خمینی برای انقلاب اسلامی مد نظر داشت تحت مبارزه ضداستعماری مطرح است؛ مبارزات ضداستعماری که نتیجه‌اش استقلال اختیاری می‌شد. یعنی معتقد بود چون ماهیت انقلاب ماهیت ضداستعماری است بنابراین باید تلاش کرد تمام جنبه‌های سلطه‌طلبانه و نفوذهای استعماری را بردارد و یک کشور مستقل شود. بنابراین دفاع از استقلال در عرصه‌های مختلف که آن دفاع از استقلال سیاسی و استقلال اقتصادی و استقلال فرهنگی یکی دیگر از مسائلی بود که امام به عنوان یک هدف اساسی برای انقلاب در نظر داشت. به همین علت می‌گفت که ما باید مستقل باشیم و اگر استقلال پیدا کنیم و یک دولت مستقل داشته باشیم همه چیز داریم، درواقع استقلال را پایه بسیاری از ارزش‌های دیگر می‌گفت. استقلالی هم که امام خمینی مطرح می‌کرد به معنای این نبود که ما یک دیواری را به دور خودمان بکشیم و از دنیا منزوی شویم، بلکه حرف امام خمینی این بود که استقلال به معنای استقلال در فکر است، استقلال در تصمیم‌گیری است، استقلال در نظر سیاسی است و به همین جهت رهبران سیاسی کشور انسان‌های مستقل و مردمی باشند و مستقلانه و بر اساس منافع ملی و اسلامی تصمیم بگیرند آن گاه این کشور می‌تواند به استقلال واقعی خود برسد و به تدریج تمام پیوندهای نظام اساسی را قطع کند و این استقلال می‌تواند زمینه‌ساز پیشرفت و توسعه کشور باشد. !S2!

چهارمین بحثی که امام خمینی مطرح می‌کرد و به عنوان یکی از اهداف کلان امام در خصوص انقلاب اسلامی مطرح است این است که امام معتقد بود که انقلاب اسلامی یک ماهیت ضدعقب‌ماندگی دارد، یعنی امام معتقد است که انقلاب ایجاد شد به خاطر اینکه خیلی از عقب‌ماندگی‌ها را از بین ببرد، به همین دلیل یکی از اهداف انقلاب اسلامی را توسعه و پیشرفت می‌داند و معتقد بود که انقلاب باید تلاش بکند تا اینکه همه آن عقب‌ماندگی‌هایی که از رژیم سابق به جا مانده، ‌عقب‌ماندگی‌های تاریخی ایران را جبران بکند؛ مبارزه با فقر، ‌مبارزه با محرومیت، گسترش فرصت‌های برابر برای همه ‌اقشار جامعه، برای تقویت زیرساخت‌های اقتصادی اجتماعی کشور، گسترش باسوادی، گسترش آموزش عالی، گسترش بهداشت، همه ‌اینها از جمله مؤلفه‌هایی است که در سخنان امام به خوبی مطرح است.. یعنی امام عدم وجود این مولفه ها را به عنوان نقد علیه رژیم پهلوی مطرح می‌کرد و بعد از انقلاب با شدت و با قدرت از دولت می‌خواست تا این مؤلفه‌ها را جامه عمل بپوشاند و تلاش بکنند به پابرهنه‌ها، به مستضعفین رسیدگی کنند، محرومیت‌ها را از بین ببرند، به همه اقشار جامعه برای همه فرصت‌های برابر ایجاد کنند و زمینه توسعه کشور، ترقی و پیشرفت کشور را فراهم کنند. بنابراین این چهار محور را به عنوان محورهای کلان امام می‌توانیم در نظر بگیریم. یعنی ما به عنوان جمع‌بندی می‌توانیم بگوییم که امام معتقد بود هدف اصلی انقلاب تحقق اسلام و ارزش‌های دینی و تلاش برای گسترش مشارکت مردم و حفظ و نظارت مردم در عرصه سیاسی، دفاع از آزادی‌های مشروع و هم‌چنین مبارزه با هر نوع وابستگی و تلاش برای گسترش استقلال سیاسی - اقتصاید و فرهنگی کشور بود و در نهایت نیز تلاش برای رفع عقب‌ماندگی‌ها و رفع محرومیت‌ها و گسترش فرصت‌های برابر برای همه‌اقشار جامعه بود.

لذا امام فقیهی بود که تلاش می‌کرد انقلاب را با این نگاه دینی و هم نوع‌گرایانه دنبال کند و سعی می‌کرد که انقلاب اسلامی جهتی مردمی، ضداستبدادی، ضداستعماری و پیشرو و نوع‌گرا و ضدعقب‌ماندگی داشته باشد تا بتواند در جهان امروز به عنوان یک قطب قدرت مطرح شود. امام همیشه در سخنان خود می‌گفت که انقلاب اسلامی باید بتواند آن سنگرهای کلیدی جهان را در آینده فتح کند و این هم نیاز به قدرت دارد، نیاز دارد که آن پایه‌های اصلی خودش را محکم کند، امام پایه‌های قدرت را در این مؤلفه‌هایی که ذکر کردم می‌داند.

آقای دکتر! با توجه به توصیفاتی که حضرت عالی از اهداف قیام حضرت امام اشاره فرمودید با نگاه به جامعه ایرانی در سالهای 56 و 57، قضاوت عمومی این بود که بیشتر مردم ایران با حکومت پهلوی هم‌رأی هستند -حداقل اگر در ظاهر وضعیت بی‌حجابی، وضعیت فساد در جامعه و... را می دیدیم- چه اتفاقی می‌افتد و چه نکته بارزی در رفتار و اندیشه حضرت امام است که به کلی این جریان تغییر می‌کند و حتی ما شاهد هستیم که آن خانم بی‌حجاب هم در روزهای و راهپیمایی‌های ماه‌های آخر عکس مرحوم حضرت امام را در دست می‌گیرد. به نظر شما مهم‌ترین علت چه بود؟

به هر حال گفتمان امام گفتمان جامع و فراگیری بود، این پاسخ شما برمی‌گردد به اینکه اولاً گفتمان امام یک گفتمان جامع و فراگیر بود، گفتمانی بود که مبتنی بر آموزه‌های فطری اسلامی و آموزه‌های فکری بود و این آموزه‌ها برای همه جذاب بود؛ مبارزه با ظلم و استبداد یک شعار بسیار جذابی است، درواقع همه فطرتاً تمایل به ظلم‌ستیزی دارند و کسی نمی تواند با آن مقابله کند.

مبارزه با عقب‌ماندگی هم یک شعار جذابی است که همه را در بر می‌گیرد، همه ‌انسان‌ها، مایل هستند پیشرفت و ترقی‌خواهی، ولی امام می‌فرمایند که ترقی‌خواهی و پیشرفت یک بحث فطری انسان است، انسان مایل است که هر روز در حال تحول و تغییر باشد.

بازگشت به ارزش‌های اصیل اسلامی یک شعار فطری است، یک شعاری است که انسان‌ها مخصوصاً در جوامعی که مسلمان هستند بخش زیادی از آنها بر اساس اعتقادهایشان به دادن این شعارها می‌روند، بنابراین یکی از دلایل جذابیت بحث امام و پیروی گسترده مردمی از امام همین بحث شعارهای فراگیر و فطری امام بود که ایشان مطرح می‌کرد در گفتمان خود و همه آنها را جذب خود می‌کرد.

اما علت دوم برمی‌گشت به شرایط خاص دوران پهلوی؛ به هر حال شرایط دوران پهلوی هم شرایطی بود که بخش زیادی از مردم به یک معنا این نارضایتی خودشان را علی‌رغم ایدئولوژی مختلفی که داشتند نشان می دادند. ممکن بود یکی مارکسیست باشد، یکی لیبرال باشد، یکی اسلام گرا باشد؛ ولی آن وجه مشترک همه آنها آن نارضایتی بود، نارضایتی از وضع موجود، حالا آن نارضیاتی را می‌توانیم در بُعد استبدادی شاه، در بُعد استعماری شاه، در بعد عدم توجه به پیشرفت جامعه و.. ببینیم. بنابراین آن نارضایتی به عنوان وجه مشترک همه‌ این گروهها باعث می‌شد که آنها عمدتاً از یک حرکت انقلابی به وسیله رهبری مقتدر و هوشمند حمایت کنند و خواستار تغییر وضع موجود باشند.

بنابراین هم کسانی که به صورت عام خواستار تغییر وضع موجود بودند از گفتمان امام حمایت می‌کردند و هم تمام کسانی که یک آرمان متعالی را دنبال می‌کردند از سخنان امام حمایت می‌کردند و بنابراین امام به یک رهبری که بخش اعظم جامعه ایران ایشان را به عنوان رهبری انتخاب کردند تبدیل شد و انقلاب ایران را رهبری کرد و به دنبال ایشان انقلاب توانست با این بدنه و پشتیبانی جامع مردم به پیروزی برسد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.