سال ۲۰۲۵ یکی از سرنوشت‌سازترین سال‌ها در تاریخ معاصر خاورمیانه بوده است. سلسله‌ای از تشدید تنش‌های نظامیِ بهم‌ پیوسته ـ از غزه تا ایران ـ نظم منطقه‌ای را دگرگون کرده، اضطراب‌های عمیق راهبردی را آشکار ساخته و محدودیت‌های قدرت آمریکا و اسرائیل را در چشم‌اندازی ژئوپلیتیک و بی‌ثبات برملا کرده است. تا زمانی که تل‌آویو به دنبال استراتژی «اسرائیل بزرگ» است و تا زمانی که تقابل نظامی آمریکا و اسرائیل با ایران ادامه دارد، امید چندانی به صلح پایدار وجود نخواهد داشت. بی‌اعتمادی منطقه‌ای میان ایران و همسایگانش همچنان بالاست و معماری ژئوپلیتیک آسیای غربی شکننده است.

به گزارش جماران؛ سید حسین موسویان در مقاله جدید خود در میدل ایست آی نوشت:

۲۲ دسامبر ۲۰۲۵

سال ۲۰۲۵  یکی از سرنوشت‌سازترین سال‌ها در تاریخ معاصر خاورمیانه بوده است. سلسله‌ای از تشدید تنش‌های نظامیِ بهم‌ پیوسته ـ از غزه تا ایران ـ نظم منطقه‌ای را دگرگون کرده، اضطراب‌های عمیق راهبردی را آشکار ساخته و محدودیت‌های قدرت آمریکا و اسرائیل را در چشم‌اندازی ژئوپلیتیک و بی‌ثبات برملا کرده است.

در سراسر منطقه، عملیات نظامی اسرائیل به ‌طور چشمگیری گسترش یافته است. در غزه، ویرانی‌های ادامه‌دار از اکتبر ۲۰۲۳ به رنج انسانی بی‌سابقه و تکه‌تکه شدن سیاسی انجامیده است. حملات هوایی اسرائیل همچنین مواضع ایران و حزب‌الله را در سوریه هدف قرار داده و عملیات مشابهی در لبنان گسترش یافته است که خطر یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر را در پی دارد. در یمن، حملات اسرائیل با هدف مختل کردن توانمندی‌های حوثی‌ها، جبهه‌ای دیگر به گسترش دامنه درگیری‌های فراگیرافزوده است.

شگفت‌آورترین رویداد، حمله اسرائیل در ماه سپتامبر گذشته به قطر بود؛ متحد آمریکا که بزرگ‌ترین پایگاه نظامی ایالات متحده در خاورمیانه را میزبانی می‌کند. مقام‌های اسرائیلی این حمله را با ادعای هدف قرار دادن رهبران حماس که در دوحه در حال مذاکره بودند توجیه کردند، اما حمله به هدف خود اصابت نکرد و قطر این اقدام را نقض حاکمیت خود دانست؛ اقدامی که با خشم و محکومیت گسترده بین‌المللی مواجه شد.

این اقدامات هم ‌زمان با حمایت علنیِ دوباره بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، از مفهوم «اسرائیل بزرگ» رخ داد. این چشم‌انداز توسعه‌ طلبانه که از سوی اسرائیلی‌های فوق‌ملی‌گرا پشتیبانی می‌شود، به‌ طور گسترده چنین فهمیده می‌شود که اسرائیل بدنبال ضمیمه کردن کرانه باختری اشغالی، غزه، لبنان و اردن، به‌همراه بخش‌هایی از سوریه، مصر، عراق و عربستان سعودی می باشد.

حملات به ایران

در میانه سال ۲۰۲۵، آمریکا و اسرائیل حملات هماهنگی را علیه زیرساخت‌های نظامی و هسته‌ای ایران انجام دادند. در حالی که واشنگتن این عملیات را «عمداً محدود و پیشگیرانه» توصیف کرد، واکنش ایران بسیاری از ناظران را غافلگیر کرد؛ زیرا این کشور بارانی از موشک‌ها را بر شهرهای اسرائیل فرو ریخت. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، سپس به نظر رسید که از حملات ایران تمجید می‌کند و به تأثیر قابل توجه آن‌ها اذعان داشت و گفت: "اسرائیل واقعاً ضربه سختی خورد، به‌ویژه در چند روز اخیر. آن موشک‌های بالستیک، وای، ساختمان‌های زیادی را نابود کردند."

وضعیت منطقه زمانی پیچیده‌تر شد که بر اساس طرحی با حمایت سازمان ملل، غزه از کنترل اداری فلسطینیان خارج و تحت یک مرجع بین‌المللی به رهبری رئیس‌جمهور آمریکا قرار گرفت. در حالی که حامیان این اقدام آن را برای جلوگیری از بازگشت نظامی‌گری ضروری می‌دانستند، منتقدان آن را سابقه‌ای خطرناک توصیف کردند که عملاً قیمومیت خارجی بر جمعیت‌های تحت اشغال را مشروعیت می‌بخشد.

تحولات اخیر یادآور اعتراف مشهور ژنرال آمریکایی، وسلی کلارک، در سال ۲۰۰۷ است؛ زمانی که او از طرحی در پنتاگون در سال ۲۰۰۱ سخن گفت برای "از میان برداشتن هفت کشور در پنج سال؛ با شروع از عراق، سپس سوریه، لبنان، لیبی، سومالی، سودان و در نهایت ایران".

اما با وجود اصرار دولت ترامپ بر اینکه حملات ۲۰۲۵ به ایران یک «موفقیت تاریخی» بوده است، پیامدهای بلندمدت آن برای آمریکا بسیار شدیدتر است. واشنگتن اکنون خود را در ردیف متجاوزینی قرار داده که مستقیماً به سرزمین ایران حمله نظامی کرده‌اند ـ در کنار متجاوزانی چون چنگیزخان و صدام حسین. این نشانی است که از حافظه تمدنی ایران پاک نخواهد شد؛ نشانی که ملی‌گرایی ایرانی و موضع منطقه‌ای این کشور را برای نسل‌ها شکل خواهد داد.

اگر سیاست‌های آمریکا بدون تغییر به سال ۲۰۲۶ ادامه یابد، خاورمیانه شاهد جنگ‌های بیشتر، بی‌ثباتی و اختلال اقتصادی خواهد بود. ایالات متحده خطر درگیرتر شدن هرچه بیشتر در منطقه‌ای را می‌پذیرد که هر دولت آمریکایی در پیِ چرخش از آن بوده است. توانایی واشنگتن برای تمرکز بر اولویت‌های حیاتی مشخص‌شده در «راهبرد امنیت ملی ۲۰۲۵» ـ نیمکره غربی، چین، رقابت فناورانه و تاب‌آوری اقتصاد جهانی ـ به‌شدت تضعیف خواهد شد. از این رو، حمله به ایران یک عقب‌گرد راهبردی هم برای منطقه و هم برای آمریکا بود.

مسیر دستیابی به ثبات

تا زمانی که تل‌آویو به دنبال استراتژی «اسرائیل بزرگ» است و تا زمانی که تقابل نظامی آمریکا و اسرائیل با ایران ادامه دارد، امید چندانی به صلح پایدار وجود نخواهد داشت. بی‌اعتمادی منطقه‌ای میان ایران و همسایگانش همچنان بالاست و معماری ژئوپلیتیک آسیای غربی شکننده است.

صلح و ثبات به چند گام وابسته است:

نخست، آمریکا باید از حمایت صرفاً لفظی عبور کرده و به اجرای فعال قطعنامه‌های سازمان ملل درباره تشکیل دولت فلسطین بپردازد. بدون حل مناقشه هشتاد ساله اسرائیل و فلسطین، هیچ چارچوب منطقه‌ای پایداری نخواهد داشت.

دوم، در ژوئن ۲۰۲۵ ایران تهدید کرد که در صورت حمله دوباره، «اسرائیل را از صفحه روزگار محو خواهد کرد». در اکتبر ۲۰۲۵ نیز مقام‌های اسرائیلی تهدید کردند که ایران و لبنان را «از صفحه روزگار محو خواهند کرد». آمریکا و چین، با توجه به نفوذشان، به‌طور منحصر‌به‌فردی در موقعیتی هستند که میان اسرائیل و ایران میانجی‌گری کنند تا از تشدید بیشتر نظامی جلوگیری شود ـ و باید چنین کنند.

سوم، هشت کشورِ حاشیه خلیج فارس باید به سوی ایجاد یک "نظام همکاری و امنیت جمعی منطقه‌ای" گام بردارند؛ نظامی که اتکا به قدرت‌های خارجی را کاهش دهد و گفت‌وگوو همکاری قابل پیش‌بینی و نهادمند ایجاد کند.

چهارم، "سازمان همکاری اقتصادی" اکو دراوراسیا باید فراتر از عرصه اقتصادی حرکت کرده و کشورهای عضو آن شامل ترکیه، ایران، پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز باید علاوه بر همکاریهای اقتصادی، به سوی سازوکارهای سیاسی و امنیتی جمعی پیش بروند.

پنجم، و در نهایت، واشنگتن و تهران باید از "دیپلماسی منجمد" عبور کرده و به مذاکراتی تازه روی آورند. این امر می‌تواند به دستیابی به یک توافق هسته‌ای پایدار کمک کند و هم‌زمان همکاری در حوزه های منافع مشترک" را در بر گیرد و به اختلافاتی بپردازد که دهه‌ها خصومت را تغذیه کرده‌اند.

سال گذشته خطرات سیاستهایی همچون: "یکجانبه‌ گرایی آمریکا"، "راهبردهای منطقه‌ایِ نظامی‌محور" و "پروژه‌های ایدئولوژیک حداکثری"،  را آشکار کرده است. تنها با اجرای قطعنامه‌های سازمان ملل، ایجاد سازوکارهای امنیتی منطقه‌ای و پیگیری گفت‌وگوی جامع آمریکا و ایران می‌توان به خاورمیانه کمک کرد تا از چرخه درگیری رهایی یابد. در غیر این صورت، سال ۲۰۲۶ ممکن است بی‌ثباتی عمیق‌تری به همراه آورد ـ با هزینه‌ای سنگین برای هم منطقه و هم آمریکا.

 

سیدحسین موسویان

 

How the Middle East can escape the cycle of conflict in 2026

https://www.middleeasteye.net/opinion/middle-east-can-escape-cycle-conflict-2026-how

Seyed Hossein Mousavian

22 December 2025 08:59 GMT | Last update: 5 hours 12 mins ago

 

The past year has been one of the most consequential in the modern history of the Middle East. 

A series of interconnected military escalations - from Gaza to Iran - has reshaped the regional order, revealed deep strategic anxieties, and exposed the limits of American and Israeli power in a volatile geopolitical landscape.

Across the region, Israeli military operations have dramatically widened. In Gaza, the continued devastation since October 2023 has led to unprecedented humanitarian suffering and political fragmentation. 

Israeli air strikes have also targeted Iranian and Hezbollah positions in Syria, while similar operations have expanded in Lebanon, threatening a broader regional war. In Yemen, Israeli strikes aimed at disrupting Houthi capabilities added yet another front to an already overstretched conflict map.

Most stunning was Israel’s attack this past September on Qatar, a US ally hosting the biggest American military base in the Middle East. 

Top of Form

Bottom of Form

Justified by Israeli officials as an attack on Hamas leaders who were negotiating in Doha, the strike missed its target, and Qatar condemned the move as a violation of its sovereignty, amid widespread international outrage.

These actions unfolded alongside Israeli Prime Minister Benjamin Netanyahu’s renewed public endorsement of the “Greater Israel” concept. Supported by ultranationalist Israelis, this expansionist vision is widely understood to encompass the occupied West Bank, Gaza, Lebanon and Jordan, along with parts of Syria, Egypt, Iraq and Saudi Arabia.

'Historic' strikes on Iran

In mid-2025, the US and Israel launched coordinated strikes on Iranian military and nuclear infrastructure. While Washington framed the operation as an “intentionally limited” and preventive action, Iran’s response surprised many observers, as it rained missiles onto Israeli cities.  

US President Donald Trump subsequently appeared to praise the Iranian strikes, acknowledging their significant impact: “Israel was hit really hard, especially in the last couple of days. Those ballistic missiles, boy, they took out a lot of buildings.”

The regional situation was further complicated when, under a UN-backed plan, Gaza was removed from Palestinian administrative control and placed under an international authority led by the US president. While supporters argued this was necessary to prevent renewed militancy, critics called it a dangerous precedent that effectively legitimises external trusteeship over occupied populations.

If US policies continue unchanged into 2026, the Middle East will witness more war, instability and economic disruption

Recent developments echo a famous admission by US General Wesley Clark in 2007, recalling a 2001 Pentagon plan to “take out seven countries in five years, starting with Iraq, and then Syria, Lebanon, Libya, Somalia, Sudan and, finishing off, Iran”. 

But despite the Trump administration’s insistence that the 2025 strikes on Iran marked a “historic success”, the long-term consequences for the US are far more severe.

Washington has now placed itself in the category of powers that have launched direct military aggression against the Iranian homeland - alongside invaders such as Genghis Khan and Saddam Hussein. This is a mark that will not fade from Iran’s civilisational memory; it will shape Iranian nationalism and the country’s regional posture for generations.

If US policies continue unchanged into 2026, the Middle East will witness more war, instability and economic disruption. The US risks becoming further entangled in a region from which every administration has sought to pivot. 

Washington’s ability to focus on the critical priorities identified in its 2025 National Security Strategy - the Western Hemisphere, China, technological competition and global economic resilience - will be severely undermined. The attack on Iran thus represented a strategic setback for both the region and the US.

The path to stability

As long as Tel Aviv continues pursuing its “Greater Israel” vision, and as long as the US-Israeli military confrontation with Iran persists, there will be little hope for lasting peace. Regional mistrust between Iran and its neighbours remains high, and the geopolitical architecture of West Asia is fragile.

Peace and stability depend on several steps:

Firstly, the US must move away from rhetorical support to active implementation of UN resolutions on Palestinian statehood. Without resolving the eight-decade Israel-Palestine conflict, no regional framework can endure.

Secondly, in June 2025, Iran threatened to wipe out Israel from the face of the earth’ if Iran is attacked again. In October 2025, the Israeli officials threatened to wipe Iran, Lebanon off the face of the earth. Given their influence, the US and China are uniquely positioned to mediate between Israel and Iran to prevent further military escalation - and they should do so.

Thirdly, the eight countries bordering the Gulf should take steps towards a regional security and cooperation system, reducing reliance on external powers and building predictable, institutionalised dialogue.

Fourthly, the Eurasian Economic Cooperation Organization should progress beyond the economic front towards collective political and security mechanisms, integrating Turkey, Iran, Pakistan, and Central Asian and Caucasus states.

Finally, Washington and Tehran need to shift from frozen diplomacy to renewed negotiations. This could enable them to reach a sustainable nuclear agreement, while also addressing mutual interests and areas of cooperation, and engaging on disputes that have fuelled decades of hostility.

The past year has exposed the dangers of unilateralism, militarised regional strategies and maximalist ideological projects. Only by implementing UN resolutions, establishing regional security mechanisms and pursuing a comprehensive US-Iran dialogue can the Middle East escape its cycle of conflict. 

Without such steps, 2026 may bring deeper instability - at great cost to both the region and the US.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.