یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

یادداشت؛

جایگاه احتجاج در عصر حضرت رضا (ع)

از جمله میراث با ارزش حضرات ائمه (ع) اجتجاجاتی است که با فرق گوناگون که در بین آنان دهری و مادی مسلک و حتی بعضی بت پرست، و یا یهودی و مسیحی، زرتشتی بوده انجام میگرفته. علماء و دانشمندان این فرق گوناگون پیش ائمه می آمدند سوال میکردند و آنها جواب میدادند و هیچوقت کسی به آنها نمیگفت در دولت اسلامی تو چه حقی داری سؤال میکنی.

یکی از سنن رائج در بین امامان شیعه خصوصا حضرت رضا علیه السلام سنت احتجاج و ارائه حجت و برهان به منظور اثبات حق و مقابله با باطل است.

از جمله میراث با ارزش حضرات ائمه (ع) احتجاجاتی است که با فرق گوناگون که در بین آنان دهری و مادی مسلک و حتی بعضی بت پرست، و یا یهودی و مسیحی، زرتشتی بوده انجام میگرفته.

علماء و دانشمندان این فرق گوناگون پیش ائمه می آمدند سوال  میکردند و آنها جواب میدادند و هیچوقت کسی به آنها نمیگفت در دولت اسلامی تو چه حقی داری سؤال میکنی.

بخشی از کتب حدیثی و روائی مامتل یک جلد از بحارالانوار و کتاب احتجاج طبرسی و... اختصاص به احتجاجات حضرات ائمه خصوصا حضرت رضا دارد که بسیار عمیق و واقع بینانه است که باید همه آنها را خواند.

از جمله نکات جالب نامگذاری این مباحث به احتجاجات است زیرا فرق است بین «مناظره» «مجادله» و «احتجاج».

مناظره مجرد گفتگو و نظر دهی طرفین و مجادله تلاش بر غلبه بر طرف مقابل به هر  قیمتی  است (الجدال المفاوضه علی سبیل المنازعةوالمغالبة)  از این رو قرآن آن را با وصف احسن اورده (وجادلهم باللتی هی احسن)

اما احتجاج اقامه حجت و برهان و تکیه بر دلیل است (المٰحاجة القاء الحجة قبال الحجةلاثبات المدعی اولابطال مایقابله) محاجه ارائه برهان برای  اثبات مدعی  یا ابطال سخن فرد مقابل است،

درست مانند احتجاجی که حضرت ابراهیم (ع) با نمرود در مورد ربوبیت خداوند متعال (نه الوهیت که  نمرود هم قبول داشته) انجام داده «الم تر الی الذی حاج ابراهیم فی ربه» درمیان ائمه طاهرین (ع) نیز از حضرت رضا (ع) احتجاجات  در موضوعات مختلف  معرفتی. کلامی با ملل و نحله های  گوناگون فکری عقیدتی نقل شده که بسیار حائز اهمیت و در خور تامل است.

من بعنوان نمونه به بعضی از آنها اشاره میکنم.

مآمون از حضرت رضا (ع) سوال میکند معنای این آیه کریمه چیست {ولوشاء ربک لأمن من فی الارض کلهم جمعیا أفانت تکرهوا الناس حتی یکونوا مؤمنین،یونس،٩٩ و ما کان لنفس ان تؤمن الا باذن الله یونس،١٠٠

اگر پروردگارت میخواست حتما همه مردم روی زمین ایمان می آوردند،

آیا تو میخواهی همه را به اکراه و جبر مؤمن نمأئی ، جز به اذن خدا هیچکس ایمان نمی آورد نه تو قدرت چنین کاری  را داری نه ما چنین ایمان را می پذیریم}

حضرت در جواب روایتی را از پدران خود که در حالیکه  نام همه آنها را تا امیرالمؤمنین (ع) ذکر می کند نقل می نمایند 

با این مضمون که عده ای  به رسول الله (ص) عرض کردند:

ای رسول خدا اگر تو انسهائی  را که بر آنها قدرت داری با اکراه به ایمان وا داری تعداد ما بیشتر و قدرت ما بر دشمن افزون میشود (لو اکِرهتٔ یارسول الله من قدرتٓ علیه من الناس علی الاسلام لکٓثٰر عددنا وقوتنا علی عدونا) حضرت در جواب فرمودند (ما کنت لالقی الله عزوجل ببدعةلم یٔحدِث الیٓ فیها شیئاومانا من المتکلفین

من نمیخواهم با بدعتی که هیچ سخنی در مورد آن از سوی خدا نیامده با خدا ملاقات کنم و من اهل زحمت و تکلف بی دلیل بر دیگران نیستم)

آنگاه حضرت به حکمت و فلسفه آزادی و عدم اکراه بر ایمان اشاره می کند و میفرماید خداوند فرموده اگر میخواستم، مردم  به جبر و اکراه ایمان می آوردند همانگونه که در قیامت با مشاهده و دیدن سختی ها ایمان می آورند ولی اگر این کار را میکردم استحقاق پاداش و ستایش از آنها بی معنا بود.

(لوفعلت ذلک بهم  لم یستحقوا منی ثوابا ولا مدحا ولکنی ارید منهم ان یؤمنوامختارىن غیر مضطرین لیسحقوامنی الزلفی والکرامة و دوام الخلود فی الجنه 

من میخواهم آنان آزادانه از روی اختیار ایمان آورند تا مستحق کرامت و قرب به من و خلود در جنت  باشند)

هارون با شنیدن این محاجه گفت «فرًجت عنی فرُج الله عنک 

در بین احتجاجات حضرت رضا (ع)  احتجاجی کوبنده تر و قاطع تر از احتجاج بر علیه غلات کمتر وجود دارد.

حسین بن خالد به حضرت رضا (ع) می گوید یا ابن رسول الله اهل سنت به ما نسبت تشبیه و جبر می دهند و ما را مشهه و مجبره می دانند و روایاتی را از رسول الله (ص) و اباء شما نقل می کنند حضرت در جواب میفرمایند؛

کسانی که قائل به جبر و تشبیه اند کافر و مشرک اند و ما در دنیا و آخرت از آنان  بیزاریم.

در ادامه میفرماید اخبار جبر و تشبیه که به رسول الله و ٱباء ما نسبت می دهند از مجعولات و دروغهای غلاث است.

آنگاه در توصیف  و مذمت غلات میفرمایند (الذین صعٌر و اعظمة الله من احبهم فقدا بغضنا و من ابغضهم فقد احبنا و من ووالاهم فقدعاداناومن وصلهم فقد قطعنا.........یاابن خالدمن کان. من شیعتنافلا یتخذٰن منهم ولیا ولانصیرا)

غلات به دلیل زاویه فکری عقیدتی با توحید و لاابالی گری نسبت به احکام با اینکه بحسب ظاهر در اوج عشق به امامان شیعه بودند بیشتر از هر گروهی مورد طرد و نکوهش ائمه (ع)  بوده اند.

سیدمحمد هاشمی

۲۹صفرالخیر۱۴۴۷

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.