پایگاه خبری جماران: نماینده جنبش اسلامی حماس در تهران روایت تکان دهنده ای را از کارکنان شلیک شرکت صهیونیستی که تحت عنوان توزیع آب و غذا به غزه رفته را تشریح کرد؛ موضوعی که روز گذشته رهبر معظم انقلاب در حرم امام بدان اشاره کردند و گفتند: «... واقعاً حیرتانگیز است! انسان باورش نمیآمد که اینها اینجور طرحهای جنایتآمیزی داشته باشند. ببینید، اینها یک بمب میانداختند و یک خانه یا دو خانه خراب میشد، مثلاً ده نفر یا پانزده نفر شهید میشدند؛ دیدند نه، این کم است؛ حالا چه کار میکنند؟ حالا یک مرکزی را درست میکنند به عنوان «تقسیم غذا» ــ چون موادّ غذائی که وارد غزّه نمیشود ــ مردم هجوم میبرند برای اینکه از آنجا غذا بگیرند و اینها با یک مسلسل، ده برابر آن چیزی را که با بمب از بین میبردند از بین میبرند! کشتن مردم برایشان گران تمام میشد، ارزانش کردند؛ باید بمب مصرف میکردند، حالا گلوله مصرف میکنند. این حیرتانگیز است؛ واقعاً این جنایت انسان را متحیّر میکند که انسان چقدر ممکن است پست و خبیث و شقی و شریر باشد که بتواند یک چنین کاری را بکند! البتّه آمریکا هم در این جنایت شریک است، دست آمریکا هم در این جنایات آلوده است؛ به همین دلیل هم هست که ما گفتیم، تکرار کردیم و اصرار میکنیم که آمریکا باید از این منطقه خارج بشود.»
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با خالد قدومی در پی می آید:
مجاهد عزیز و دوست گرامی، آقای خالد القدومی، از دیدار شما خوشوقتم. علاقهمندیم در مورد آخرین تحولات فلسطین، اوضاع حماس و اتفاقات این روزهای غزه بشنویم. مردم بهشدت نگران سرنوشت فلسطین، حماس و غزه هستند. تحلیل شما از وقایع اخیر چیست؟
ببینید، آنچه در غزه رخ میدهد، فراتر از یک جنگ بین حق و باطل است؛ این یک نسلکشی تمامعیار محسوب میشود. از یک سو، نیروهای جنایتکار رژیم کودککش صهیونیستی با حمایت کامل آمریکا و برخی دیگر از قدرتهای جهانی دست به این اقدامات میزنند.
پیش از این گفته میشد که حماس برای توقف جنگ و آتشبس شروطی دارد، و این درست است. اما اکنون دریافتهایم که توقف این نسلکشی، یک نیاز انسانی و یک خواستۀ جهانی است. امروز، وجدانهای بیدار در سراسر جهان خواستار پایاندادن به این جنایات هستند.
حتی کشورهایی که از آغاز عملیات طوفان الاقصی در کنار اسرائیل ایستادهاند، مانند بریتانیا، فرانسه و کانادا که بریتانیا خود بانی اصلی این جنایات و تأسیس این رژیم در آغاز قرن گذشته بوده است امروز شاهد تغییر مواضعی هستیم. وزیر خارجه بریتانیا اظهار داشته که قیمومیت آنها بر فلسطین در سال ۱۹۴۸ به پایان رسیده و اسرائیل اکنون باید خود پاسخگو باشد. این نکته بسیار مهمی است، هرچند این کشورها هنوز مسئولیت اخلاقی و انسانی خود را در قبال ایجاد این رژیم کودککش نپذیرفتهاند.
به نظر من، این تغییرات با آنچه امروز در خیابانهای آمریکا، لندن و فرانسه میبینیم، همسو و قابلتوجه است. دانشجویان و حتی شهروندان عادی، از جمله یهودیان مخالف صهیونیسم در نیویورک، اجازه نمیدهند که اسرائیل به نمایندگی از تمام یهودیان سخن بگوید و اقدامات خود را به نام یهودیت توجیه کند.
این بیداری جهانی به برکت خون کودکان و زنان بیگناهی است که در غزه به شهادت رسیدهاند. ما بیش از ۵۵ هزار شهید و بیش از ۱۴ هزار مفقود دادهایم و ۷۰ درصد از غزه ویران شده است.
وضعیت بهگونهای است که حتی صحبت از دولتهای جدیدی مانند دولت احتمالی ترامپ و سیاستهای امنیتی آنها نیز مطرح میشود. اما باید به یاد آورد که آقای ترامپ در دوران ریاستجمهوری خود و در جریان سخنرانیهایش در منطقه، شاهد ویرانی خانیونس توسط اسرائیل بودیم. آقای حسینی، این نکته بسیار مهمی است و باید به جهانیان گفته شود که در دوران سخنرانیهای او، اسرائیل خانیونس را ویران کرد.
یعنی وقتی او [ترامپ] سخنرانی میکرد، آنها خانیونس را نابود کردند؟
بله، این چه صلحی و چه امنیتی به ارمغان آورد؟ بااینحال، چون مسئولیت ما در قبال مردممان بسیار بزرگ است، به مذاکرات روی آوردیم. ما با عقلانیت و قلبی گشاده وارد گفتگو میشویم تا منافع مردم خود را محقق سازیم. حدود ده روز پیش، آقای ویتکاف پیشنهادی ارائه کردند. در نگاه اول، این پیشنهاد بسیار ابتدایی بود و بههیچوجه قابلقبول به نظر نمیرسید. اما ما آن را بررسی کردیم. پس از بررسیهای ما و با نوعی توافق دوجانبه ما و آمریکاییها، این پیشنهاد به شکل بهتری درآمد. ما جوانب مختلف آن را سنجیدیم؛ موضوعاتی مانند آتشبس ۶۰ روزه و آزادی ۱۰ اسیر اسرائیلی در ازای تضمین توقف کامل جنگ که این تضمین بسیار حیاتی است و همچنین بازگشایی گذرگاهها. بیش از ۹۰ روز است که حتی یک قطره آب یا ذرهای غذا به مردم غزه نرسیده است. ما در برابر این امت دومیلیاردی، امت پیامبر اکرم (ص)، چه پاسخی به خداوند و پیامبرش خواهیم داشت؟
سپس آقای ویتکاف با مجرمین و رهبران رژیم صهیونیستی، از جمله نتانیاهو، گفتگو کرد و با یک پیشنهاد متقابل بازگشت که بسیار سنگین و غیرقابلقبول بود. این پیشنهاد هیچ تضمینی برای توقف جنگ، بازگشایی گذرگاهها، خروج نیروهای صهیونیستی از غزه، یا حتی ورود کمکهای بشردوستانه ارائه نمیداد. تنها خواستۀ آنها این بود که ۱۰ اسیر را تحویل دهیم و پس از آن، تازه بررسی کنند که چه اقدامی انجام خواهند داد.
از آنجایی که مسأله بسیار حساس بود و مردم ما نیز در این مقطع زمانی حساس، انتظارات زیادی از ما داشتند، ما اعلام کردیم که برای تصمیمگیری و پاسخ به این پیشنهاد، حداقل به یک اجماع ملی نیاز داریم؛ بنابراین، با دوستانمان در جبهههای مقاومت و گروههای فلسطینی، اعم از اعضای سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و گروههای خارج از آن، یعنی تمامی گروههای فلسطینی، مشورت کردیم. آنها با صدور بیانیهای اعلام کردند که پیشنهاد آقای ویتکاف، در واقع پیشنهاد اسرائیل است و آمریکا نیز در این میان نقش میانجی بیطرف را ایفا نمیکند، بلکه جانب اسرائیل را گرفته است. پس از مشورت با دوستان عزیز در منطقه، شامل کشورهای عربی و اسلامی و محور مقاومت، به این نتیجه رسیدیم که باید این پیشنهاد را اصلاح کنیم.
خلاصه کلام، چرا که جزئیات بسیار زیاد است، اما نکتۀ کلی و واضح این است که هر چارچوبی باید شامل چهار شرط اساسی ما باشد:
1. توقف کامل و دائمی جنگ: اگرچه ممکن است مرحلۀ اولیۀ آن ۶۰ روز باشد، اما باید به توقف دائمی منجر شود
2. بازگشایی گذرگاهها: برای ورود کمکهای بشردوستانه، شامل آب، غذا، شیرخشک برای کودکان و سایر ملزومات
3. ورود امکانات برای تعمیر و بازسازی غزه.
4. خروج کامل نیروهای رژیم صهیونیستی از غزه: حداقل تا مرزهای دوم مارس، و سپس تخلیه کامل.
اینها مواردی است که من از ابتدای این طوفان به دوستان عرض کردهام؛ یک بخش نیاز به گفت و گو دارد و بخش دیگر شروط ماست. ما هنوز به مرحلۀ بررسی شروط اساسی و مرحلۀ سیاسی نرسیدهایم. به قول آمریکاییها، هنوز به بحث در مورد «روز بعد از جنگ»، تعیین سرنوشت، آینده فلسطین، تشکیل کمیتهها، انتخابات، فرودگاه، بندرگاه یا تبادل اسرا نرسیدهایم. ما در مرحلۀ اول نیازمند گفت و گوی جدی هستیم. طرف مقابل باید نشان دهد که جدی است. رژیم غاصب اسرائیل تا به امروز هیچ نشانهای از جدیت از خود بروز نداده و تنها به نسلکشی ادامه داده است.
در تاریخ بیست و هفتم می، یعنی حدود پنج یا شش روز پیش، پیشنهادی از جانب آمریکا (یا مرتبط با طرحی آمریکایی که احتمالاً به ترامپ نسبت داده شده) مطرح شد که یک شرکت اسرائیلی به نام «غزه آزاد» چه اسم کنایهآمیزی! مسئول توزیع غذا و آب شود. مدیر این شرکت که یک اسرائیلی است، در همان ابتدا استعفا داد و گفت: «من نمیتوانم با این شرایط کار کنم.» این شرکت، یک شرکت مسلح است، شبیه به شرکتهای بلکواتر در عراق؛ ما به آنها «مزدور» یا «قاتلان مسلح» میگوییم. از بیست و هفتم می تاکنون، بیش از ۱۱۰ نفر در مراکز توزیع غذا به شهادت رسیدهاند. هزاران نفر از مردم برای دریافت کمک هجوم میآورند، اما با کوادکوپترها و پهپادها مواجه میشوند که باعث وحشت کودکان میشود. مردم نمیدانند چه کنند و به کجا پناه ببرند. کارمندان این شرکت مسلح، به جای کمک، به مردم شلیک میکنند. اگر برای دریافت کمک جلو بروید، با گرسنگی و وحشت مواجه میشوید. مردم به سمت کیسههای آرد هجوم میبرند، اما نتیجهاش آردی آغشته به خون فرزندان و اشک مادرانشان است. این یک فاجعه و روشی ذلتبار است. دشمن از سلاح گرسنگی علیه مردم ما استفاده میکند.
لذا ما این روش را قاطعانه رد میکنیم؛ نه فقط ما، بلکه رؤسای قبایل و خانوادههای بزرگ غزه نیز اعلام کردهاند که این نوع غذا را نمیخواهند. ما به طور مستقیم به دوستانمان در قطر، ترکیه و بهویژه مصر اعلام کردهایم که هر چارچوبی که فاقد آن چهار شرط اساسی مذکور باشد، از نظر ما پذیرفتنی نیست. اینها نیازهای اولیه ماست و نمیتوانیم از آنها کوتاه بیاییم.
نکتۀ تعجبآور این است که آقای ویتکاف پیشنهادی را که ما با اجماع ملی و منطقهای تهیه کرده بودیم، حتی پیش از ارائه به نتانیاهو، رد کرد و گفت: «این پیشنهاد قابل طرح نیست.» گویی که او خود نتانیاهو است! واقعاً وضعیت اینگونه است. اجازه دهید بحث را در اینجا به پایان برسانیم، زیرا مهمانان دیگری تشریف آوردهاند.
آقای دکتر القدومی بسیاری اینگونه القا میکنند که مجاهدان، از انجام عملیات طوفان الاقصی پشیمان هستید. لطفاً به این سؤال پاسخ دهید .
ببینید، هرکس که در مورد عملیات طوفان الاقصی سؤالی دارد، ابتدا باید از خود بپرسد که این طوفان چرا رخ داد؟ آیا این طوفان سرآغاز ماجرا بود، یا پاسخی به جنایات مستمر رژیم کودککش صهیونیستی از سال ۱۹۴۸ میلادی به اینسو؟ البته، حتی پیش از آن، با قیمومیت انگلیس، ظلم و ستم علیه مردم ما از آغاز قرن شروع شده بود. این طوفان در دورانی به وقوع پیوست که مسئله فلسطین تقریباً به فراموشی سپرده شده بود.
ظلم علیه فلسطین، محاصره مردم ما در غزه، و محاصره مردم ما در کرانه باختری ادامه داشت. برخی دوستان بهاشتباه گمان میکردند که مذاکراتی با اسرائیل در جریان است که دستاوردی خواهد داشت، اما در عمل هیچچیز محقق نشد. کل کرانه باختری و شهرهای بزرگ آن، مانند غزه، تحت محاصره قرار دارند؛ با حصارها و دروازههای کنترل. مسجدالاقصی نیز با خطر یهودیسازی مواجه است. همین چند روز پیش شاهد بودیم که آن وزیر منفور، بنگویر، عضو کابینه نتانیاهو، به مسجدالاقصی تعرض کرد. آنها در آن مکان مقدس با پرچم اسرائیل رقصیدند و به ساحت پیامبر اکرم (ص) اهانت کردند؛ تمام اینها در مقابل دوربینها و توسط رهبران فاسد و افراطگر رژیم صهیونیستی صورت گرفت. طوفان الاقصی در چنین شرایطی به وقوع پیوست.
راهحلهای سیاسی، دیپلماسی، سازمان ملل و نهادهای بینالمللی هیچ دستاوردی برای فلسطینیان نداشتند. کودکان ما در بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانها به دلیل محاصره و نبود امکانات برای یک زندگی شرافتمندانه، جان خود را از دست میدادند. هیچکس به فریاد ما گوش نداد؛ لذا تنها راه باقیمانده، راه مقاومت بود؛ راهی که قوانین بینالمللی نیز آن را برای مردمی که تحت اشغال هستند، تضمین کرده است. مناطق غزه، کرانه باختری و در واقع کل فلسطین تحت اشغال است. طبق قوانین بینالمللی، حتی غزه، کرانه باختری و مسجدالاقصی نیز مناطق اشغالی محسوب میشوند. باوجود اینهمه قطعنامه و مصوبه در سازمانهای بینالمللی علیه اسرائیل، به دلیل حمایت کامل و آشکار آمریکا از رژیم صهیونیستی، هیچیک از آنها هرگز اجرا نشد.
برعکس، عملیات طوفان الاقصی مسئله فلسطین را به صدر مسائل جهان بازگرداند. امروز روایت جهانی، حتی در جوامع غیرمسلمان، غیرعرب و در میان غیر فلسطینیها در خیابانهای پنج قاره، تغییر کرده است. پیشازاین، کسی جرئت نمیکرد علیه اسرائیل سخنی منفی بگوید. اما امروز، یهودیان نیویورک که دو میلیون نفر از آنها در این شهر ساکن هستند اعلام میکنند که به دولت اسرائیل اجازه نمیدهند به نام دین یهود سخن بگوید. آنها تیشرتهایی با این شعار بر تن میکنند که «به نام من، اجازه نمیدهم اسرائیل نماینده دین یهود باشد.» این تغییر روایت به سمت حمایت از حقوق فلسطینیان و مقابله با رژیم کودککش صهیونیستی، یکی از دستاوردهای بزرگ طوفان مبارک الاقصی است.
مردم غزه نیز این طوفان را نه «طوفان غزه» بلکه «طوفان الاقصی» نامیدند. چرا؟ چون الاقصی نماد انسانیت، قلب جهان اسلام و قلب تمدن بشری کنونی است. فریاد ما این است که مردم غزه و فلسطین نیز میخواهند؛ مانند سایر جوامع جهانی در صلح و امنیت زندگی کنند، اما هرگز از حقوق مسلم خود کوتاه نخواهیم آمد و تسلیم نخواهیم شد.
اسرائیل، این غده سرطانی که ساکنانش معلوم نیست از کجا آمدهاند، هیچ ارتباط تاریخی یا خانوادگی با سرزمین فلسطین ندارند؛ این شامل نتانیاهو، بنگویر و حتی شارون میشود که خانهاش بر روی زمینهای فلسطینی بنا شده است؛ بنابراین، طوفان الاقصی، به نظر بنده، یک مرحله کلیدی بود تا بار دیگر به منطقه و جهان نشان دهد که اسرائیل دشمن انسانیت است و ما برای دفاع از امنیت و کرامت انسانی مبارزه میکنیم.