رئیس جبهه اصلاحات گفت: انتظار و تلقی ما این بود که با همان روند توقف یکدستسازی در ساختار حکمرانی، و اینکه موفقیت آقای پزشکیان موفقیت نظام و شکست ایشان شکست نظام است، این دولت بتواند سرمایه اجتماعی که در انتخابات جمع کرده را حفظ کند. به عبارتی وقتی به این سختی میشود مشارکت مردم در انتخابات را جلب کرد که بیایند و به صندوق رأی امید ببندند، حفظ این امید و اعتماد نه فقط دغدغه دولت و اصلاحطلبان بلکه باید دغدغه مجموعه حاکمیت باشد. بهرغم تلاشهای دولت پزشکیان این امید کاهش پیدا کرده که هشداری برای مجموعه حاکمیت است.
رئیس جبهه اصلاحات با تأکید بر اینکه سال 1403 پایانی بر پروژه یکدستسازی در ساختار حکمرانی ایران بود، گفت: ما نه تنها به آقای پزشکیان بلکه به مجموعه حاکمیت این را هشدار میدهیم که این رقابتی که شکل گرفته و مؤلفههای اثربخشی انتخابات باید تواند کارکرد خودش را داشته باشد. به هر حال یک جریان در این انتخابات پیروز شده و شما حداقل باید حامیان این جریان پیروز را حفظ و ترغیب و تشویق کنید که در انتخابات بعدی هم انگیزه مشارکت داشته باشند. اما با جریانی مواجه هستیم که با اینکه میداند اقلیت است، خودش را در جایگاه اکثریت میبیند. یک انتخابات برگزار شده و مردم باید تأثیر آن در تغییر رویکردها احساس کنند.
به گزارش خبرنگار جماران، آذر منصوری در همایش سراسری اعضای مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران و اعضای هیأت رئیسه جبهه اصلاحات استانهای سراسر کشور، گفت: دوم خرداد برای ما هم امید بود و هم حرکت برای ساختن اما نه فقط با صندوق رأی، بلکه با حضوری نهادمند و مؤثر که از یک شهروند فاقد قدرت، غیرفعال و بیاعتماد، شهروندی قدرتمند و صاحب حق میسازد. دوم خرداد اگر به نقطه عطفی در تاریخ تحولات ایران تبدیل شده، به شخصیت و میراث کسی بر میگردد که مردم ایران همواره از او به نیکی یاد میکنند؛ اندیشمند و مصلح بزرگ تاریخ معاصر ایران، سید محمد خاتمی.
رئیس جبهه اصلاحات با تأکید بر اینکه تنها راه گذر از حکمرانی بد به حکمرانی خوب پذیرش اصلاحات دموکراتیک در ساختار حقیقی و حقوقی ایران است، افزود: ما اصلاحطلبان در طی سالیان گذشته همواره در اتخاذ راهبردهای پیش روی سعی کردهایم که یک تحلیل دقیق و جامع از وضعیت حکمرانی، جامعه و خودمان داشته باشیم. اگر در هر مقطعی بتوانیم به این تحلیلها برسیم و مورد اجماع همه ما باشد، طبعا روی راهبردها هم میتوانیم به اجماع و همگرایی و انسجام صد درصدی دست پیدا کنیم.
وی تصریح کرد: ما بعد از انتخابات 1402 که من فکر میکنم باید اسم آن را «شبه انتخابات» و اسم آن قانون انتخابات را «شبه قانون» گذاشت که اساسا پیش از ثبتنام امکان معناداری و رقابت را از این انتخابات گرفته بود، در انتخابات 1403 با یک وضعیت متفاوتی رو به رو شدیم. ما با یک انتخابات زودهنگام در 1403 مواجه شدیم. همه پیشبینیها و برنامهریزیهای ما معطوف بود به تاریخ قبلی انتخابات که 1404 بود؛ بنابراین ما با یک سال زمان کمتر مجبور شدیم به انتخاباتی ورود کنیم که باید تصمیم میگرفتیم چه راهبردی را اتخاذ کنیم که در این انتخابات بتوانیم هم در سطح حکمرانی و هم در سطح جامعه ایران تأثیرگذار باشیم.
منصوری اظهار داشت: واقعیت این است که با آمدن اصلاحطلبان به این انتخابات، تصور و تحلیل ما از شرایط حکمرانی در کشور این بود که اگر قرار باشد انتخابات به سمت معناداری، رقابتی شدن و مشارکت هرچه بیشتر شهروندان برود، قاعدتا باید شرایط برای حضور اصلاحطلبان فراهم شود. چون در انتخابات 1400 همه اصلاحطلبان رد صلاحیت شدند. با انتخابات آزاد خیلی فاصله داریم، ولی حداقل معیار این است که انتخابات معنادار، اثربخش و رقابتی باشد.
وی یادآور شد: از سال 96 حاکمیت گام به گام داشت به سمت یکدست شدن میرفت و به اعتقاد من، اتفاقی که سال 1403 رخ داد، شاید نقطه پایانی بر پروژه یکدستسازی یا شکست پروژه یکدستسازی در ساختار حکمرانی ایران بود. به هر دلیلی، یا انباشتی از مطالبات جامعه، شکاف بین حاکمیت و ملت و یا میزان مشارکت مردم این واقعیت را پیش روی مجموعه حکمرانی در ایران قرار داده که لازمه مشروعیت سیاسی افزایش مشارکت مردم و حضور مؤثر مردم در انتخابات است. بنابراین اصلاحطلبان همه تلاششان را کردند که مشارکت مردم افزایش پیدا کند و رئیس جمهوری بر سر کار آمد که مورد حمایت اصلاحطلبان بود.
رئیس جبهه اصلاحات افزود: انتظار و تلقی ما این بود که با همان روند توقف یکدستسازی در ساختار حکمرانی، و اینکه موفقیت آقای پزشکیان موفقیت نظام و شکست ایشان شکست نظام است، این دولت بتواند سرمایه اجتماعی که در انتخابات جمع کرده را حفظ کند. به عبارتی وقتی به این سختی میشود مشارکت مردم در انتخابات را جلب کرد که بیایند و به صندوق رأی امید ببندند، حفظ این امید و اعتماد نه فقط دغدغه دولت و اصلاحطلبان بلکه باید دغدغه مجموعه حاکمیت باشد. بهرغم تلاشهای دولت پزشکیان این امید کاهش پیدا کرده که هشداری برای مجموعه حاکمیت است.
وی تأکید کرد: وقتی انتخاباتی شکل میگیرد و یک جریان با وعدههایی که داده پیروز این انتخابات میشود، جریان شکست خورده نباید خودش را جای جریان پیروز انتخابات قلمداد کند. به اعتقاد من وفاق یعنی تفاهمی برای حل مشکلات شکل بگیرد و روی راهحلها توافق کنیم. سالها است آقای خاتمی از گفتوگوی ملی، آشتی ملی و وفاق در جامعه صحبت میکند. یعنی معنی وفاق کاملا روشن است و متأسفانه عدهای تصویرشان این است که وفاق یعنی استاندار، فرماندار یا وزیر از آنها انتخاب شود. این که وفاق نیست؛ اتفاقا این در تعارض و تقابل با وفاق است و اصل رقابت را نفی میکند؛ این نابود کننده وفاق است.
منصوری گفت: ما نه تنها به آقای پزشکیان بلکه به مجموعه حاکمیت این را هشدار میدهیم که این رقابتی که شکل گرفته و مؤلفههای اثربخشی انتخابات باید تواند کارکرد خودش را داشته باشد. به هر حال یک جریان در این انتخابات پیروز شده و شما حداقل باید حامیان این جریان پیروز را حفظ و ترغیب و تشویق کنید که در انتخابات بعدی هم انگیزه مشارکت داشته باشند. اما با جریانی مواجه هستیم که با اینکه میداند اقلیت است، خودش را در جایگاه اکثریت میبیند. یک انتخابات برگزار شده و مردم باید تأثیر آن در تغییر رویکردها احساس کنند. در برابر بحث حجاب و فیلترینگ داریم میبینیم چه واکنشهایی نشان میدهد.
وی تأکید کرد: اگر تحریمها برداشته نشود، اقتصاد ما چگونه میتواند پا بر جا بداند؟ با این نوع اعمال فشار اقلیت تمامیتخواه و این قانون به کارگیری مشاغل حساس امید نداشته باشید که انتخابات بعدی مردم پای صندوق بیایند. خود این قانون ایجاد مفسده کرده است. وقتی چند نفر در یک نهاد میتوانند بگویند یک نفر میتواند وزیر شود یا نشود، دولت چه اختیاری میتواند داشته باشد؟! این امید مردم را هدف گرفته است. با این وضعیت اگر جنگ هم نشود، باید نگران فروپاشی جامعه باشیم.
رئیس جبهه اصلاحات افزود: تلاشهای آقای پزشکیان قابل تقدیر و نقدهای ما هم حمایت نقادانه است. اما قرار بود نظرات کارشناسی مبنای تصمیمگیریها باشد. به هر حال اینکه مذاکرات شکل گرفته حرکتی مبارک است؛ ولی باید به رفع تحریمها منجر شود. ما اصلاحطلبان دنبال مچگیری نبوده و نیستیم. مهم این است که کشور در ریلی قرار بگیرد که به سمت حاکمیت خوب برود.
وی ادامه داد: آرزوی ما این است که اصلاحطلبان در یک حزب بزرگ و فراگیر جای بگیرند. ولی الآن شرایط برای تحقق این رؤیا فراهم نیست. اصولگرایان هم باید به یک ساختار منسجم برسند تا رقابت معنای بهتری پیدا کند. کسی که کار اجماع سازی در یک نهاد اجماع ساز انجام میدهد باید بتواند همه ظرفیتها را گرد هم بیاورد. خیلی از استانها دلیل اینکه گزینه مطلوب آنها نتوانست منسوب شود، اختلاف نظر خود اصلاحطلبان بود و کسانی که دنبال این بودند که گزینه اصلاحطلبان استاندار نشود، از این وضعیت خوشحال بودند.
منصوری اظهار داشت: برنامه جبهه اصلاحات این بوده که این تشکیلات را گسترش بدهیم. این به معنای قدرتمند شدن جامعه مدنی ایران است. خودتان را دست کم نگیرید؛ شما بزرگترین و تأثیرگذارترین تشکیلات سیاسی کشور هستید. چیزی که ما میخواهیم عملکردها و تقویت گفتمان دولت است. ما باید مجموعهای از برنامهها را داشته باشیم تا بتوانیم برای تقویت جامعه مدنی حرکت کنیم. هیچ راهی جز اصلاحات پیش روی ما نیست تا بتوانیم حکمرانی را اصلاح کنیم.
وی افزود: به هر حال حرکت آقای پزشکیان در عدم اجرای شبه قانون اتفاق خوبی بود. تشخیص ایشان این بود که این قانون نمیتواند به جامعه کمک کند. رفع حصر مهندس موسوی و خانم رهنورد هم میتواند اثرگذار باشد. امیدوارم فضای سیاسی کشور به سمتی برود که هیچ منتقد مصلحی با حبس مواجه نشود. حاکمیت به سطحی از رواداری برسد که این افراد مصلح را بیشتر از اینکه تهدید بداند، ظرفیت بداند.