گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

آیت الله مسعودی خمینی: حاج احمد آقا بی‌چون‌ و چرا از امام اطاعت می‌کرد/ با هرگونه تندروی درباره حجاب صد در صد مخالفم/ باید از اسلام خشن و سلیقه‌ای فاصله گرفت/ به تندروها نصیحت می‌کنم گول نخورید

تا به امروز، روش‌های سخت‌گیرانه در زمینه حجاب نتیجه مطلوبی نداشته است، بلکه در برخی مواقع، کشور را به تنش کشانده است. پس راه‌حل در بگیروببند و اجبار نیست! مخصوصا در ماه رمضان، باید چنین روش‌هایی را کنار گذاشت و به‌جای آن، از مسیر اخلاقی، خانوادگی و انسانی وارد شد. باید آیات و روایات در این زمینه بیان شود، اما نه فقط توسط یک نفر، بلکه توسط همه علما، ائمه جماعات و حتی مسئولان دانشگاه‌ها. در دانشگاه‌ها، از منظر اخلاقی درباره آن سخن گفت.

پایگاه خبری جماران: عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: درباره تجمعات خیابانی و کاروان‌هایی که به بهانه مقابله با قانون حجاب  به اشکال مختلف شکل‌گرفته‌ است، بنده از پشت پرده آن‌ها اطلاعی ندارم. اما با هرگونه تندروی درباره حجاب صد در صد مخالفم. زیرا ما هنوز مسائل شرعی، قرآنی و الهی را به‌درستی برای مردم بیان نکرده‌ایم. تا زمانی که این کار انجام نشود، نمی‌توان انتظار داشت که مردم این حکم را بپذیرند. 

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با آیت الله علی اکبر مسعودی خمینی در پی می آید:

 

از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید سپاسگزارم. در ابتدا علاقه‌مندیم درباره شخصیت مرحوم حاج احمد آقای خمینی (رحمت‌الله علیه) که این روزها مصادف با سی‌امین سالگرد رحلت ایشان است، بشنویم. ایشان دارای چه ویژگی‌هایی بودند و جایگاهشان نزد امام و مردم چگونه بود؟ 

خانواده حضرت امام، به‌طورکلی چه پسر و چه دختر از تربیت خاصی برخوردار بودند. زندگی امام نیز زندگی ویژه‌ای بود و فرزندانشان نیز شخصیت‌هایی متمایز داشتند. 

مرحوم حاج احمد آقا در ایامی که مدرسه می‌رفتند از افرادی بود که به مدرسه  می‌رفتند.  

روزی از مقابل منزلشان عبور می‌کردم که دیدم حاج احمد آقا از خانه بیرون آمد تا به مدرسه برود. در همان لحظه، امام نیز از منزل خارج شدند. حاج احمد آقا که متوجه حضور پدر شد، کنار جاده ایستاد، کاملاً خبردار، تا امام برسند. وقتی امام رسیدند، سلام کرد و امام نیز پاسخ سلامش را دادند. پس از آن، چند قدمی که امام حرکت کردند، حاج احمد آقا پشت سر ایشان راه افتاد. من چنین احترامی از سوی فرزندی نسبت به پدر کمتر دیده بودم اینکه کنار جاده بایستد، همچون فردی خبردار، تا پدرش برسد، سلام کند و سپس پشت سر او حرکت کند. 

تمام فرزندان و افراد خانواده امام، تربیت خاصی داشتند که من در جای دیگری ندیده بودم. حتی درباره حاج‌آقا مصطفی، فرزند ارشد امام که به شهادت رسید، خاطره‌ای دارم: یک روز دیدم حاج‌آقا مصطفی از کوچه‌ای عبور می‌کند. من نیز جلو رفتم و سلام و احوالپرسی کردم. در همان لحظه، پیرمردی از آن سمت کوچه می‌آمد که او را نمی‌شناختم. ناگهان پایش لغزید و به زمین خورد. حاج‌آقا مصطفی چنان با سرعت و نگرانی به سمت او دوید که برایم شگفت‌انگیز بود. او پیرمرد را بلند کرد و نگه داشت تا حالش بهتر شود. سپس دست در جیبش برد، یک اسکناس ده یا پنج‌تومانی (آن زمان) به او داد و پرسید: «حالت خوب است؟» پیرمرد پاسخ داد: «بله.» 

 این ویژگی‌های تربیتی و روحانی مختص خانواده امام بود. به‌عنوان‌مثال، دختران ایشان نیز چنین ویژگی‌هایی داشتند؛ هرگاه در منزل، مردان غریبه حضور داشتند، هرگز وارد یا خارج نمی‌شدند. تنها زمانی که همه رفته بودند و کسی در آنجا نبود، از اتاق خود خارج می‌شدند. 

آنچه من در مورد حاج احمد آقا مشاهده کردم، این بود که هرگاه امام سخنی می‌فرمودند، حاج احمد آقا همچون یک نظامی که مقابل فرمانده‌اش صاف و خبردار می‌ایستد، در برابر امام می‌ایستاد و گوش فرامی‌داد. امام دستورات خود را بیان می‌کردند، می‌فرمودند فلان کار را انجام بده، فلان چیز را بخر یا نخر، و حاج احمد آقا بی‌چون‌ و چرا اطاعت می‌کرد. این نوع تربیت، تربیتی الهی و انسانی بود که در بسیاری از خانواده‌ها یافت نمی‌شود. شاید در جای دیگری نیز وجود داشته باشد، اما آنچه در خانه امام بود، تربیتی بسیار عالی و کم‌نظیر بود.

 

در این روزها، برخی تلاش می‌کنند امانت‌داری مرحوم حاج احمد آقا را نسبت به امام و انقلاب زیر سؤال ببرند. به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب، برخی می‌گویند که بسیاری از تصمیمات، مخصوصاً در سال‌های پایانی عمر امام، به دست حاج احمد آقا گرفته می‌شد، نه خود امام. اما حقیقت چیست؟

تا زمانی که من حضور داشتم و شاهد ماجرا بودم، نه حاج‌آقا مصطفی و نه حاج احمد آقا هیچ‌گونه دخالتی در امور امام نداشتند. به‌هیچ‌عنوان! آن‌ها هرگز در کارهای امام دخالت نمی‌کردند و امام نیز چنین اجازه‌ای به آنان نمی‌داد. حتی ذره‌ای دخالت از سوی آنان مشاهده نشد. هر یک از اعضای خانواده امام مسیر خود را داشتند و امام نیز کارهای خود را انجام می‌دادند. 

من تا آنجا که دیدم، حتی دختران ایشان و سایر بستگان نیز به‌اندازه سر سوزنی در امور امام دخالت نداشتند. امام شخصیتی بود که هم اطرافیانش را به‌درستی مدیریت می‌کرد و هم به‌گونه‌ای رفتار می‌کرد که کسی جرئت نداشت به او بگوید: «آقا، این کار را انجام بده یا آن کار را نکن.»

در تمام مدتی که ما در آنجا حضور داشتیم، اگر کسی از بیرون به خانه امام می‌آمد، تنها برای پرسش‌وپاسخ بود. سؤالی مطرح می‌کردند، پاسخ می‌گرفتند و می‌رفتند. دستگاه تربیتی و روحیه امام خمینی،  بر اساس استقلال کامل شکل‌گرفته بود و هیچ‌کس جرئت نداشت در فرامین یا بیانات ایشان دخل و تصرفی کند. 

یکی از ویژگی‌های درس گفتن امام این بود که حاج‌آقا مصطفی نیز در جلسات تدریس ایشان حضور می‌یافت و مستشکل درس امام بود. او از دور سؤالات خود را مطرح می‌کرد و امام نیز با دقت پاسخ می‌دادند. در این گفت‌وگوها، گویی میان آن دو هیچ رابطه‌ای جز یک استاد و شاگرد نبود، اما امام با لحن خاصی خطاب به او می‌فرمودند: «مصطفی، درست گوش کن، بفهم که چه می‌گویم.»

 

حضرت  آیت‌الله با توجه به وضعیت کشور ارزیابی حضرتعالی درباره موضوع حجاب و عفاف و تجمعات خیابانی این روزها چیست؟

امروز شاهد برخی تجمعات خیابانی به بهانه اجرای قانون حجاب و عفاف  و فشار آوردن به رئیس‌جمهور هستیم. اما به نظر من، آنچه اکنون باید بر آن تأکید شود، فراتر از این مباحث است. در حال حاضر، ماه مبارک رمضان است؛ ماهی که در آن مردم، اعم از زن و مرد، بیشتر به مساجد می‌روند و به عبادات می‌پردازند. در چنین شرایطی، بحث درباره عفاف و حجاب باید از مسیر صحیح خود دنبال شود. پیشنهاد من این است که مقام معظم رهبری به تمام ائمه جمعه دستور دهند تا در خطبه‌های نمازجمعه، درباره عفاف و حجاب از منظر قرآن، روایات و اخلاق سخن بگویند. 

در این سخنرانی‌ها، نباید بحث‌های سیاسی، تهدیدها یا برخوردهای سخت‌گیرانه مطرح شود. بلکه تنها باید به آموزه‌های دینی، اخلاقی و تاریخی در این زمینه پرداخته شود. تمامی علما و ائمه جماعات که در مساجد نماز اقامه می‌کنند، بعد از نماز، حدود ۱۵ تا ۲۰ دقیقه درباره اهمیت حجاب از دیدگاه شرعی و اخلاقی سخن بگویند. 

حجاب نه برای کسب منافع مالی است، نه برای تحمیل قدرت، بلکه برای حفظ شخصیت زن و مرد در جامعه است؛ بنابراین، ضروری است که همه علما در مساجد سراسر ایران، این موضوع را به‌عنوان یک مسأله انسانی، اخلاقی و دینی مطرح کنند. 

لازم نیست در این ایام تهدید یا اجبار صورت گیرد. بلکه باید آگاهی‌بخشی شود که فرد خودش درک کند که رعایت حجاب چه ارزشی دارد. در سراسر ایران، مساجد و تکایا باید به مرکزی برای تبیین این موضوع از منظر قرآن، روایات و اخلاق تبدیل شوند تا مردم با شناخت و آگاهی به این مسأله بپردازند، نه از روی اجبار یا تهدید. 

عرض من این است که نخست، خدمت مقام معظم رهبری پیشنهاد می‌کنم که به‌تمامی ائمه جمعه که در نمازجمعه خطبه می‌خوانند، امر کنند که درباره موضوع عفاف و حجاب از منظر قرآن، روایات و مباحث اخلاقی سخن بگویند. در این سخنرانی‌ها، لازم نیست به شکایات یا مسائل دیگر پرداخته شود، بلکه تنها باید آیات، روایات و دیدگاه‌های اخلاقی در این زمینه مطرح گردد. 

 به تمام علمایی که در مساجد نماز می‌خوانند، توصیه کنند که پس از نماز، به مدت یک ربع تا بیست دقیقه درباره موضوع حجاب از دیدگاه شرعی صحبت نمایند. اما نه به این شکل که اگر کسی حجاب را رعایت نکرد، چه برخوردی با او خواهد شد؛ بلکه باید تبیین شود که فلسفه حجاب در اسلام چیست. 

سخن علما باید به‌گونه‌ای باشد که مردم خودشان به ارزش و اهمیت حجاب پی ببرند. در سراسر ایران، تمام مساجد، تکایا و منابر باید به مرکزی برای تبیین جایگاه حجاب از منظر اسلامی، اخلاقی و انسانی تبدیل شوند. این مسأله نباید به موضوعی تحمیلی یا سیاسی بدل شود. بلکه باید برای زنان، مردان و همه افراد جامعه روشن گردد که رعایت حجاب، در درجه نخست، یک مسئله شخصیتی و انسانی است. 

آنچه اهمیت دارد، این است که سخنرانان در سراسر کشور، به‌جای بیان تهدیدها یا مجازات‌ها، از آیات قرآن، روایات و مباحث اخلاقی برای روشنگری درباره حجاب بهره ببرند تا افراد از روی آگاهی و شناخت، این ارزش اسلامی را درک کنند. 

در حال حاضر، در سراسر ایران، ساعت ۲ بعدازظهر برنامه قرائت قرآن برقرار است. این سنتی است که از آستان مقدسه حضرت معصومه سلام الله علیها آغاز شد و به‌سرعت در سراسر کشور رواج یافت. حالا، لازم است که چنین سنتی در زمینه مسائل اخلاقی و حجاب نیز شکل بگیرد. همه علما، پس از نماز، به مدت ده دقیقه، یک روایت اخلاقی را برای مردم بیان کنند. باید روشن شود که وقتی می‌گوییم زن باید حجاب داشته باشد، این را برای حفظ شخصیت و کرامت خودش می‌گوییم، نه برای دیگران.

تا به امروز، روش‌های سخت‌گیرانه در زمینه حجاب نتیجه مطلوبی نداشته است، بلکه در برخی مواقع، کشور را به تنش کشانده است. پس  راه‌حل در بگیروببند و اجبار نیست! مخصوصا در ماه رمضان، باید چنین روش‌هایی را کنار گذاشت و به‌جای آن، از مسیر اخلاقی، خانوادگی و انسانی وارد شد. باید آیات و روایات در این زمینه بیان شود، اما نه فقط توسط یک نفر، بلکه توسط همه علما، ائمه جماعات و حتی مسئولان دانشگاه‌ها. در دانشگاه‌ها، از منظر اخلاقی درباره آن سخن گفت. 

برخی از افراد از من می‌خواهند که بگویم قانون حجاب باید اجرا شود، اما مسأله اصلی این است که قانون، همان حکم خداوند است. خداوند می‌فرماید: «مردم را آماده کنید، به آن‌ها بفهمانید، به آن‌ها بگویید که خدایی هست، قرآنی هست، پیامبری هست، و احکامی هست.» یکی از این احکام این است که زنان نباید به‌صورت مکشوفه در جامعه حاضر شوند، اما شیوه برخورد با این مسئله نباید بر پایه تهدید و اجبار باشد. 

در تمام مساجد ایران، از مسجدی که تنها ۱۰ نفر نمازگزار دارد تا مسجدی که ۱۰ هزار نفر در آن نماز می‌خوانند، باید پس از نماز ظهر و مغرب، حداقل ۱۰ دقیقه درباره این موضوع صحبت شود. این صحبت‌ها باید اخلاقی و معرفتی باشد، نه تهدیدآمیز و تحریکی. وظیفه علما این است که از طریق آیات قرآن، روایات و مباحث اخلاقی، اهمیت این مسأله را برای مردم روشن سازند.

درباره تجمعات خیابانی و کاروان‌هایی که به بهانه مقابله با قانون حجاب  به اشکال مختلف شکل‌گرفته‌ است، بنده از پشت پرده آن‌ها اطلاعی ندارم. اما با هرگونه تندروی درباره حجاب صد در صد مخالفم. زیرا ما هنوز مسائل شرعی، قرآنی و الهی را به‌درستی برای مردم بیان نکرده‌ایم. تا زمانی که این کار انجام نشود، نمی‌توان انتظار داشت که مردم این حکم را بپذیرند. 

در جامعه، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. اگر برخوردها تند و افراطی باشد، کشور نه‌تنها به دو قطب، بلکه به ده قطب تقسیم خواهد شد. اما اگر مسائل را بر پایه قرآن، روایات و اخلاق مطرح کنیم، می‌توانیم افکار گوناگون را به یک نقطه مشترک برسانیم و انسجام اجتماعی را حفظ کنیم. 

 

اما پرسشی که مطرح می‌شود این است که در شرایط کنونی، اولویت کشور ما مسائل اقتصادی و معیشتی است یا مسأله حجاب؟ 

 بنده نمی‌توانم این را تشخیص دهم، اما آنچه را که قرآن می‌فرماید، بیان می‌کنم. اسلام برای همه مسائل، از جمله حجاب، عفاف، تغذیه و سایر ابعاد زندگی، راهکارهایی دارد. علما باید روایات را بررسی کنند و آنچه را که ائمه علیهم‌السلام برای ما بیان کرده‌اند، به مردم منتقل نمایند. اما نباید فراموش کرد که برخوردهای نادرست می‌تواند لجاجت جوانان را تشدید کند. 

مسأله مهم‌تر، اخلاق است. اگر جوانی در جامعه با صحنه‌های نامناسب روبه‌رو شود، طبیعتاً احساس ناراحتی خواهد کرد و این نارضایتی را جامعه ایجاد کرده است؛ لذا، باید راه‌حلی ارائه داد که مبتنی بر اخلاق، قرآن و روایات باشد، نه بر اجبار و برخوردهای تند. 

از سوی دیگر، برخی برای تحت‌فشار قراردادن رئیس‌جمهور و دولت، این مسائل را دستاویز قرار داده‌اند. 

 بنده به این مباحث ورود نمی‌کنم، چراکه هر فردی تفکرات خاص خود را دارد. اما باید توجه داشت که اگر فردی ادعای مسلمانی دارد، باید تفکر و رفتار او نیز اسلامی باشد. اگر رئیس‌جمهور سخنی گفته، باید بررسی شود که آیا این سخن با قرآن، روایات، اخلاق و اصول اسلامی مطابقت دارد یا خیر. اگر مطابقت داشت، باید پذیرفت و اگر مغایرت داشت، باید با استناد به منابع دینی آن را اصلاح کرد. 

در این میان، برخی مسئولان اظهار داشته‌اند که اجرای قانون حجاب و عفاف به معنای قرارگرفتن دولت در برابر مردم و ایجاد آشوب است. این مسأله‌ای است که باید از منظر دینی بررسی شود. آیا اگر یک قانون در شرایطی قرار داشته باشد که اجرای آن باعث آسیب شدید به‌نظام شود، همچنان باید بر اجرای آن پافشاری کرد؟  آیا از نظر عقلانی و شرعی، در شرایط خاص نباید ملاحظات مقتضی را در نظر گرفت؟ این‌ها مباحثی است که باید بر مبنای قرآن، روایات و اصول اخلاقی بررسی و تحلیل شود، بدون آنکه وارد جنجال‌های سیاسی شد. 

بنده عرض می‌کنم که همه ما ادعا داریم مسلمان و شیعه هستیم، اما باید ببینیم که قرآن، روایات، اخلاقیات، تاریخ و سیره بزرگان دین چه می‌گویند. اگر واقعاً قرآنی هستیم، باید بر اساس آن عمل کنیم. اما اگر نیستیم، صریحاً اعلام کنیم که قرآن را قبول نداریم، نه اینکه ادعا کنیم قرآن را پذیرفته‌ایم؛ اما خلاف آن رفتار کنیم. متأسفانه، برخی افراد که خود را پایبند به قرآن و دین معرفی می‌کنند، در عمل برخلاف آن رفتار می‌نمایند. 

شما درباره دلایل لجاجت و عصبانیت برخی جوانان که می‌خواهند نارضایتی خود را از طریق بدحجابی نشان دهند، سؤال کردید. علت اصلی این است که ما از ابتدا تربیت صحیحی برای آنان فراهم نکرده‌ایم. از کودکی به آن‌ها نگفته‌ایم که مسلمان هستند و مسلمان چه ویژگی‌هایی دارد. آن‌ها را با قرآن، روایات و اخلاق اسلامی آشنا نکرده‌ایم و در نتیجه، رها شده‌اند.

این خلأ تربیتی باعث شده است که عوامل خارجی ذهن و فکر جوانان ما را تحت‌تأثیر قرار دهند. آن‌ها با تبلیغات و القائات خود، جوانان ما را به مسیرهای دیگری سوق داده‌اند، درحالی‌که ما در این زمینه کوتاهی کرده‌ایم و به‌درستی اسلام را به آن‌ها معرفی نکرده‌ایم. 

در کنار مسائل تربیتی، مشکلات اقتصادی نیز در این نارضایتی‌ها نقش دارند. آیا ما توانسته‌ایم برای جوانان خود زمینه اشتغال، ازدواج و زندگی مناسب را فراهم کنیم. 

 بدون شک، مسائل اقتصادی نیز بر این روند تأثیرگذار است، اما تمام مسأله این نیست. بخش مهمی از مشکل این است که ما نسبت به فرهنگ‌سازی و آگاه‌سازی جامعه اقدام مناسبی انجام نداده‌ایم، درحالی‌که دشمنان ما در این زمینه فعال بوده‌اند. ما گمان کرده‌ایم که صرفاً انجام عبادات فردی، مانند خواندن نماز، کافی است، درحالی‌که لازم است در کنار آن، به تبیین آیات، روایات و مبانی دینی برای مردم نیز بپردازیم. 

بنابراین، باید از اسلام خشن و سلیقه‌ای فاصله گرفت و اسلام واقعی را به‌درستی برای مردم بیان کرد. راه‌حل، تنها در حوزه فرهنگ و تربیت نهفته است. 

زمانی که این مسائل به‌درستی بیان شوند، مردم خودشان به درک صحیحی خواهند رسید و خواهند گفت: «چرا ما این کار را انجام دهیم؟» اما این امر باید از طریق گفت‌وگو، استدلال، قرآن و روایات تحقق یابد، نه با اجبار و برخوردهای نادرست. به زور که نمیشه ر سرشون‌ را پوشانید.

اما این‌که عده‌ای جلوی خانه آیت‌الله جوادی آملی اجتماع کردند، بدانند که اساسا این تند روی‌ها هیچ نتیجه‌ای نخواهد داشت؛ مخصوصا در مقابل خانه شخصیتی مثل آیت‌الله جوادی که باید حرمت ایشان و سایر مراجع معظم حفظ شود. مراجع معظم و آیت‌الله جوادی هرگز تحت تأثیر چنین القائاتی قرار نمی‌گیرند. بنده معتقدم چنین تجمعاتی از یک جاهایی آب می‌خورد. این فکر خوشان نیست، بلکه معتقدم کسانی این‌ها را تحریکش می‌کنند.

به تندروها نصیحت می‌کنم گول نخورید، ببینید کسانی‌که شماها را تحریک می‌کنند که به خیابان بیایید یا جلوی در خانه علما جمع بشوید، چه کسانی‌ هستند و چه اهدافی را دنبال می‌کنند. حتی اگر آن فرد تحریک کننده مثلا در مجلس باشد.

شما فکر می‌کنید این‌که عده‌ای برای بیرون کردن و استیضاح همتی کمر بستند، این‌ها کارشان روی اصول و به دور از حب و بغض‌های سیاسی و جناحی بود؟! در حالیکه آقای همتی یکی از شایسته‌ترین‌ افراد و متخصصان و بهترین فردی بود که در آن مسؤلیت خدمت می‌کرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.