علیرضا علویتبار در اولین نشست تشکیلاتی حزب توسعه ملی ایران اسلامی، گفت: استراتژی دولت باید شروع از تغییراتی باشد که کمترین چالش را ایجاد میکنند
یک فعال سیاسی اصلاحطلب با تأکید بر اینکه استراتژی دولت باید شروع از تغییراتی باشد که کمترین چالش را ایجاد میکنند، گفت: بخشهای عمدهای از جامعه ما نامتشکل است و باید کمک کنیم متشکل شود. ما باید برای نزدیک کردن دیدگاهها به همدیگر وقت بگذاریم. در مورد نسل جدید هم اصلا نباید منفعل عمل کنیم؛ نسل جدید باید وارد «گفتوگوی انتقادی» با ما شود. حزب سیاسی و تشکلی که خط قرمز نداشته باشد، دوام نمیآورد؛ از ایدههایمان دفاع کنیم. ما باید از آزادی سبک زندگی دفاع کنیم، اما همه میدانیم که نظم اجتماعی به محدودیتهایی منجر میشود و باید برای آن هم برنامه داشته باشیم.
به گزارش خبرنگار جماران، علیرضا علویتبار طی سخنانی در اولین نشست تشکیلاتی حزب توسعه ملی ایران اسلامی، گفت: فرض کنید بخواهیم که فهرستی از مشکلات ایران را ارائه دهیم. همه ما میدانیم که برخی موارد از آستانه مشکل گذشته و تبدیل به بحران شدهاند. میدانیم که مشکلات مردم، عمیق و جدی هستند؛ به این معنا که پشت این مشکلات منافع مادی وجود دارد که مانع از تغییر میشود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: سیاست را باید بر اساس ستیز تحلیل کرد. اگرچه وفاق آرمان خوبی است، اما در دنیای واقعی، مبنای سیاست مبارزه و کشمکش بر سر منافع است. ما نباید بین آرمانهایمان و واقعیتها فاصله بیندازیم؛ بلکه باید آرمانگرای واقعبین باشیم. ضمن اینکه به دنبال وحدت و رفاه هستیم، باید به یاد داشته باشیم که واقعیت سیاست چیزی جز کشمکش نیست.
وی با تأکید بر اینکه مشکلات ایران عمیق، در هم پیچیده و کهنه شدهاند، اظهار داشت: نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که این مشکلات حاصل خطمشیهایی است که در سالهای بعد از انقلاب اجرا کردهایم. این مشکلات هم قابل پیشبینی بوده، هم قابل پیشگیری و هم قابل درمان. وقتی مشکلات به این شکل هستند، یعنی قابل پیشبینی، قابل پیشگیری و قابل درمان، ریشههای آنها را باید در نحوه اداره امور عمومی و حکمرانی جستوجو کنیم.
علویتبار با بیان اینکه در جایی از خطمشیگذاری ما، یک مشکل وجود دارد که باعث میشود ما دائماً این خطاها را در عرصه سیاست تکرار کنیم، تصریح کرد: بعید میدانم که شما حتی با کسانی غیر از خودتان هم اختلاف داشته باشید، آنها هم با شما همراه خواهند شد که ما مشکلات زیادی داریم. ریشه مشکلات ما به خط مشی برمیگردد. اما سؤالی که هیچکدام از ما نمیتوانیم به آن پاسخ دهیم این است که چرا علیرغم اینکه همه ما میدانیم ریشه مشکلات ما به خطمشیهایی که در کشور اجرا شده برمیگردد، نمیتوانیم این خطمشیها را تغییر دهیم؟ چرا امکان تغییر خطای نادرست وجود ندارد؟ در واقع، میخواهم یک چهارچوب را خدمت شما مطرح کنم که در مباحث مربوط به خطمشیگذاری عمومی مطرح میشود. به این موضوع نگاه جریانهای چندگانه میگویند.
وی افزود: از این الهام میگیرم تا این سؤال را با شما مطرح کنم که چه چیزی به ما امکان میدهد که یک خطمشی را عوض کنیم یا جلوی تغییر یک خطمشی را بگیریم. بیایید بهطور کلی و سپس جزئیتر بررسی کنیم که چرا برخی خطمشیها قابل تغییر به نظر میرسند و برخی دیگر با این همه مقاومت مواجه میشوند.
این استاد دانشگاه با طرح این پرسش که امکانپذیری تغییر یک خطمشی را چه چیزی تعیین میکند، گفت: این را از یک خط شروع کنید و به کل سیاستها و خطمشیها تعمیم دهید. چه چیز تعیین میکند که تغییر یک خطمشی ممکن باشد؟ چرا اینقدر در مورد تغییر برخی خطمشی ها مقاومت میشود؟ در حالی که خطمشی ما در بعضی زمینههای دیگر خیلی راحتتر تغییر میکند؟
وی تصریح کرد: به عنوان مثال، ببینید که خطمشی ما در مورد سازماندهی اقتصادمان بر اساس بخش دولتی، بخش خصوصی و بخش تعاونی بعد از مدتی تغییر کرد. اگرچه عملاً اجرا نشد، ولی حداقل به لحاظ صوری آن خطمشی تغییر کرد. در مورد دولتی بودن بانکها، با وجود اینکه در قانون اساسی هم آمده بود، تغییر کرد و بانکهای خصوصی را پذیرفتیم. اما در برخی جاها تغییر نمیپذیریم. اگر ما بتوانیم از این زاویه به مسائل نگاه کنیم، افقهای تازهای ممکن است در مقابل ما گشوده شود که به ما امکان تحلیل بیشتری در برخی زمینهها بدهد.
علویتبار گفت: برای درک بهتر وضعیت خود و بحث در مورد خطمشیهای مختلف داخلی و خارجی، ابتدا باید به نوع مسأله توجه کنیم. موضوعاتی که قرار است خطمشیها در مورد آنها شکل بگیرند، از اهمیت ویژهای برخوردارند. معمولاً مسائل ارزشی، ایدئولوژیک و سیاسی تغییرات سختتری نسبت به مسائل فنی دارند. هرگاه با مسألهای مواجه میشویم که رنگ و بوی ایدئولوژیک یا هویت سیاسی یک گروه را به خود گرفته است، باید مطمئن باشیم که در برابر تغییر آن مقاومت وجود خواهد داشت. در مقابل، اگر موضوع فنی باشد و در چهارچوب علوم جاری مورد بحث قرار گیرد، این مسائل قابل حل و گفتوگو خواهند بود.
وی عدم اعتماد دولتها به علم اقتصاد را یکی از مهمترین دلایل حل نشدن مسائل اقتصادی در ایران دانست و گفت: به عنوان مثال، در مورد تورم، ما میتوانیم به چند تئوری مختلف از جمله تئوری «فشار هزینه» اشاره کنیم. این تئوری بر این اساس است که افزایش هزینهها باعث تورم میشود. دوم، تئوری «فراکش تقاضا» است؛ این تئوری به افزایش تقاضا و تأثیر آن بر قیمتها اشاره دارد. هر یک از این تئوریها دو قرائت متفاوت دارند؛ یک قرائت عینی و یک قرائت پولی. بنابراین، تحلیل ما از تورم ایران میتواند بسته به اینکه کدام یک از این تئوریها را مد نظر قرار دهیم، متفاوت باشد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: اختلاف نظر بین دکتر نیلی و آقای مؤمنی در تحلیل تورم ایران به همین مسأله برمیگردد. آقای مؤمنی و همکارانشان بر این باورند که تورم ناشی از فشار هزینهها است؛ در حالی که دکتر نیلی آن را ناشی از فراکش تقاضا و از زاویه دید پولی تحلیل میکند. این تفاوت در زاویه دید، به طور مستقیم بر راهحلهایی که برای این مشکل پیشنهاد میشود تأثیر میگذارد. بنابراین، در بحثهای مربوط به خطمشی، توجه به نوع مسأله و زاویه دید تحلیلگران از اهمیت بسزایی برخوردار است.
وی با تأکید بر اینکه استراتژی دولت باید شروع از تغییراتی باشد که کمترین چالش را ایجاد میکنند، اظهار داشت: در حال حاضر دولتی هست که معتقد است نسبتی با اصلاحطلبان دارد و ما هم حمایت کردیم. اولین کار این است که این دولت «برنامه تغییر» تدوین کند. دولت باید نماد تغییر باشد و الّا همه باختهاند؛ ولی میتواند از جایی شروع کند که تغییر امکانپذیر است.
علویتبار با بیان اینکه مسأله «تجمع احزاب» را باید جدی گرفت، افزود: بخشهای عمدهای از جامعه ما نامتشکل است و باید کمک کنیم متشکل شوند. ما باید برای نزدیک کردن دیدگاهها به همدیگر وقت بگذاریم. در مورد نسل جدید هم اصلا نباید منفعل عمل کنیم؛ نسل جدید باید وارد «گفتوگوی انتقادی» با ما شود. حزب سیاسی و تشکلی که خط قرمز نداشته باشد، دوام نمیآورد؛ از ایدههایمان دفاع کنیم. ما باید از آزادی سبک زندگی دفاع کنیم اما همه میدانیم که نظم اجتماعی به محدودیتهایی منجر میشود و باید برای آن هم برنامه داشته باشیم. یعنی ما به عنوان حزب نباید با دلمشغولیها همراه باشیم و باید برای خروج از بحرانها برنامه داشته باشیم.
وی با بیان اینکه منفعت بنزین ارزان فقط برای رانتخوارها نیست و کسانی هم معیشتشان وابسته به آن است چون مسافرکشی میکنند، اظهار داشت: تا نتوانید مسائل بودجه دولت را حل کنید، تورم قابل حل نیست. برای این کار باید به سراغ نهادهایی بروید که مالیات کافی نمیدهند.
این استاد دانشگاه افزود: انتقاد از مردم خیلی مشکلتر از انتقاد از دولت است. اما انتقاد از نسل جدید ما را به آنها نزدیک میکند. سلیقه هنری این نسل اصلا قابل دفاع نیست؛ بیایند، بنشینند و گفتوگو کنیم. اگر با اینها گفتوگوی انتقادی کنید، به سود خودشان است.