پایگاه خبری جماران: عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها با تأکید بر اینکه همه دستگاههای حاکمیتی در حادثه اخیر دانشگاه تهران مسئول هستند و باید در این خصوص چارهاندیشی کنند، گفت: باید به متغیرهای گوناگون این گونه از جرمها و جنایتها بیشتر توجه کرد و با کار فرهنگی، اجتماعی و به ویژه اقتصادی و توجه به معیشت مردم و همچنین بهسازی بسترهای فرهنگی و اجتماعی امنیتساز مثل ایجاد شغل و درآمد سالم و... به سراغ درمان مؤثر رفت.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با داوود سلمیانی را در ادامه میخوانید:
ارزیابی شما از نحوه برخورد دولت با قضیه اخیر دانشگاه تهران چیست؟
این امر نشانگر کاهش ضریب امنیتی شهروندان در داخل کشور طی چند دهه گذشته است که نیازمند بررسی کالبد شناسانه است و همه دستگاههای حاکمیتی اعم از دولت و سایر قوا و نهادها در آن مسئول هستند و باید در این خصوص چارهاندیشی کنند.
البته سخنگوی دولت با اشاره به قتل امیرمحمد خالقی گفتهاند که آقای رئیسجمهور محترم و وزیر محترم عتف اقدامات به موقعی را انجام دادند، هرچند که این اقدامات فرزند ما را به ما بازنمیگرداند، اما ایشان مدعی شده که این آغاز مطالبهگری وزیر علوم برای حفاظت از مطالبات مردمی و دانشجویان بود. ولی به نظر می رسد، زورگیری و قتلهای اینچنینی ریشه در نوع مناسبات جاری در جامعه دارد. گزارش پیمایش وزارت ارشاد در چند نوبت گذشته وضعیت شاخصهای سلامت مادی و معنوی جامعه را اسفبار توصیف میکند . ما میدانیم که جرم و جنایت عموما از منظر روانشناختی اجتماعی در جامعه به عوامل و متغیرهای گوناگون اقتصادی، اجتماعی از جمله فقر و نابرابری و تبعیض و کاهش اعتماد اجتماعی و امثال آن بستگی دارد که مسئولیت دولت یکی از اضلاع آن است.
البته این امر به هیچ وجه از مسئولیت وی نمی کاهد. از این رو اگرچه عذرخواهی وزیر علوم و استعفای رئیس خوابگاهها از اقدامات خوب و همدلانه با دانشجویان معترض بود، ولی چنانکه گفتم این امر اگر به ریشهیابی و به تبع آن چارهجوییهایی در جهت کاهش این بزهها در کالبد فرهنگی جامعه نیانجامد کافی نخواهد بود و چه بسا نه در مسیر خوابگاه، بلکه در مسیر کار و منزل در کمین هر شهروند دیگری باشد. این کار صرفا در کار قضایی و قصاص مجرم نباید خلاصه شود، بلکه شورای عالی انقلاب فرهنگی و قوه مقننه و نهادهای اجتماعی همه باید با اقدامات به موقع، ریشهای و سامانساز، نسبت به این امر پیگیری های لازم را داشته باشند؛ و این سامانیابی امنیت شهروندان به شکل پایدار است که معنای واقعی پاسخگویی به مطالبات مردم است.
به نظر شما اینکه وزیر علوم در ساعات اولیه در جمع دانشجویان حاضر شد و عذرخواهی کرد، چقدر به کاهش تنش کمک کرد؟
همانطور که گفتم این امر بسیار کار پسندیده و نیکویی است و امیدوارم در این دولت و در میان همه مسئولان به یک سنت تبدیل شود، ولی به هیچ وجه کافی نیست. باید به متغیرهای گوناگون این گونه از جرمها و جنایتها بیشتر توجه کرد و با کار فرهنگی، اجتماعی و به ویژه اقتصادی و توجه به معیشت مردم و همچنین بهسازی بسترهای فرهنگی و اجتماعی امنیتساز مثل ایجاد شغل و درآمد سالم و... به سراغ درمان مؤثر رفت.
سرپرست دانشگاه تهران فصل مشترک این واقعه و 18 تیر را موضوع لباس شخصیها دانست. اما این بار شاهد بودیم که با رویه دولت وقایع آرام شد. بر اساس تجربه خودتان بگویید پدیده لباس شخصیها چگونه اعتراضات را به تشنج میکشاند و تبدیل به بحران میکند؟ با این پدیده چه باید کرد؟
بنده موضع رئیس محترم دانشکاه تهران را موضعی مثبت ارزیابی میکنم. او مانند یک پدر نشان داد که درد دانشجویان را درک میکند، ولی ماهیت این اتفاق به نظر میرسد با ماهیت ورود لباس شخصیها به کوی دانشگاه در 18 تیرماه 1378 و سکوت، بلکه همراهی نیروی انتظامی و فرمانده میدان در آن زمان، که به ضرب و جرح دانشجویان و تخریب اموال آنها و به ویژه آسیب به حرمت دانشگاه و جایگاه علم در کشور انجامید، ماهیتا متفاوت است. ولی در هر دو یک وجه مشترک میتوان سراغ گرفت و آن مظلومیت دانشجو در این نوع از مناسبات اجتماعی و تهدید امنیت آنان است.
من در رابطه با لباس شخصیها در کوی دانشگاه قبلا مفصل صحبت کردهام و نمی خواهم وارد تکرار مکررات بشوم، ولی مهم این است که علیرغم شناسایی آنان و در دسترس بودنشان توسط مراجع ذیربط اقدام خاصی نشد و یا حداقل در این زمینه اطلاعرسانی نشده است. امیدوارم پس از گذشت حدود 25 سال از آن ماجرا دیگر این مسأله حل شده باشد.
امروز لباس گروههای فشار عوض شده است، دیگر لباس آنها الزاما شخصی نیست. میتواند لباس خدمت و یا لباس دولت و حکومت هم باشد، مثلا مسئول یا فلان جریان و یا بنگاه، با چپاول اموال ملت فشار مضاعفی را بر مردم وارد کند یا فلان نهاد از انجام تعهدات خود طفره برود و موجب مثلا کاهش ارزش پول و جهش دلار بشود، و حتی گاه یک سیاست در عرصه خارجی و بین المللی به فقر و فلاکت و ویرانی یک کشور و یا ملت بیانجامد، همه اینها و بلکه سیاست های اتخاذ شده میتواند امروزه بدیل لباس شخصی ها باشد و در نتیجه تدبیر و مدیریت بخشهایی از جامعه را طوری تحت تاثیر قرار دهد که منجر به نارضایتی و فشار بر مردم شود.