غلامرضا ظریفیان در مراسم احیاء شب بیست و یکم ماه رمضان بنیاد خیریه زینب کبری(ع)، گفت: وقتی امیرالمؤمنین(ع) فرمود «فزت و رب الکعبه» شاید از این خوشحال بود که وعده خودش به مردم را عمل کرده است. شاید از این خشنود بودند که وقتی حکومت به دستشان رسید، بالای منبر رفتند و گفتند با من مثل مستکبرین رفتار نکنید و هرکس نقدی دارد بیان کند. شاید از این خشنود بودند که در چهار سال حکومتشان اجازه رانت‌خواری به هیچ کس نداد و رانت‌خواری دیگران را توجیه نکردند.

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه مشکلات دنیوی حیات معنوی جامعه ما را نیز به مخاطره انداخته است، گفت: امانتداری تنها این نیست که اگر چیزی به من دادید، همان را به شما بدهم؛ آن یک بخش امانتداری است. امانتداری این است که اگر من صلاحیت کاری را ندارم، آن کار را نپذیرم. من حق ندارم مسئولیتی را بپذیرم که جامعه را با فقر، ستم و مشکل روبرو کنم.

به گزارش خبرنگار جماران، غلامرضا ظریفیان در مراسم احیاء شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان بنیاد خیریه زینب کبری(ع)، با موضوع «زیست مسلمانی از منظر امام علی(ع)»، گفت: مشکلات دنیوی حیات معنوی جامعه ما را نیز به مخاطره انداخته است. ان شاء الله با رحمت واسعه الهی از این وضعیت عبور کنند و با بهره‌گیری از آموزه‌های حیات‌بخش امام علی(ع) زیستی انسانی، شرافتمندانه، عادلانه، همراه با آگاهی، آزادی و معنویت اخلاقی را رقم بزنند.

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: بدون تردید امیرالمؤمنین(ع) شاخص‌ترین و کامل‌ترین شاگرد مدرسه پیامبر گرامی اسلام است و به تعبیر عرفا، اگر پیامبر(ص) در طول رسالتش فقط امیرالمؤمنین(ع) را تربیت کرده بود، رسالتش را به اتمام رسانده بود. بی دلیل نیست که پیامبر باب ورود به مدینه دانشش را علی(ع) قرار داد. من مطمئنم اگر پیامبر را با قرآن بشناسید، با پیامبر متفاوتی نسبت به آنچه در روایات و تاریخ نقل می‌شود، رو به رو می‌شوید.

وی تأکید کرد: امشب که شب قدر است، کلاه خودمان را قاضی کنیم و ببینیم مناسبات جاری و ساری در جامعه ما اعم از مناسبات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چه نسبتی با آموزه‌های امیرالمؤمنین(ع) دارد؟ با معارف، منش، روش و کنش ایشان چقدر همخوانی و همراهی داریم؟ اساسا جامعه و حتی حوزه‌های علمیه ما چقدر با نهج البلاغه محشور هستند؟البته مستحضر هستید که نهج البلاغه یک دوازدهم فرمایشات امیرالمؤمنین(ع) است، ولی به هر حال یک مجموعه مهمی است که ما می‌توانیم به آن استناد کنیم و حکمت‌های بسیار زیادی را به ما می‌آموزد.

ظریفیان با اشاره به اینکه چهار شاخص بنیادین را می‌توانیم از آموزه‌های امام علی(ع) استخراج کنیم، تصریح کرد: اصل اول توحید و عبودیت است. من توصیه می‌کنم حتما یک بار خداشناسی خودمان را به قرآن و امیرالمؤمنین(ع) ارجاع بدهیم. بحث‌های ایجابی امیرالمؤمنین(ع) در مورد توحید، بی‌نظیر است. همه پیامبران آمده‌اند که یک نکته را به ما بگویند؛ خدا را بپرستید، اما خدای منهای طاغوت. با نگاه به آموزه‌های امیرالمؤمنین(ع) معتقدم بسیاری از انحرافاتی که در جوامع دینی رخ می‌دهد، بسیاری از فجایع و جنایت‌ها در بدفهمی توحید است. اگر توحید را بد بفهمیم از دل آن خوارج و داعش در می‌آید؛ از دل آن بندگی خدا در نمی‌آید و فرعونیت در می‌آید.

استاد تاریخ دانشگاه تهران افزود: اصول دوم در این منظومه «عدالت» است. با قرائت علی(ع)، عدالت به معنای برابری برای همه ابناء بشر است؛ نه فقط برای یک عده خاص، مسلمانان یا شیعیان. در یادداشت‌های آقای مطهری ذکر شده که برخی از ما مسلمانان فکر می‌کنیم فقط ما رستگار می‌شویم و به بهشت می‌رویم. اما امیرالمؤمنین(ع) در نامه‌ای که به مالک می‌دهد، نوشته که یا اینها هم‌دین تو هستند و یا هم‌نوع تو هستند. امیرالمؤمنین(ع) را با این اصول باید شناخت و بعد تبعیت کرد.

وی اظهار داشت: این نگاه امیرالؤمنین(ع) را با برخی مروجان دین در قرن بیست و یکم مقایسه کنید؛ که چگونه یک عده قلیلی را می‌گویند چون اینها متعبد به ما هستند، حق دارند و اکثریت حق ندارند؛ آراء آنها هم ارزش ندارد. اساسا پایه استنباط احکام از دیدگاه امیرالمؤمنین(ع) «عدالت» است. می‌گوید اگر می‌بینید احکام در جامعه سست و ضعیف شده به خاطر این است که عدالت نیست؛ اگر عدالت باشد احکام هم حیات پیدا می‌کند و اگر نباشد، احکام حیات پیدا نمی‌کند و یک مناسک ظاهری است.

ظریفیان افزود:اصل سوم آموزه‌های امیرالمؤمنین(ع) «حق انتخاب آزاد انسان» است. در این آموزه امیرالمؤمنین(ع) باید بپذیریم که خداوند انسان را آزاد آفریده و حق انتخاب داده و حتی پیامبران حق ندارند چیزی را به او تحمیل کنند. بعضی از دیدگاه‌ها می‌گویند افسار مردم باید دست ما باشد. مولوی می‌گوید «مولا» کسی است که ما را آزاد می‌کند و اصلا پیامبران آمده‌اند تا ما را از بندگی هرکس و هرچیز، حتی از بندگی خودمان، رها کنند. این اصل انتخاب و آزادی بر اصول دیگر حاکم است و حتی پیامبران نمی‌توانند این حق آزادی را از کسی سلب کنند.

وی با تأکید بر اینکه این معارف به هم تنیده است، گفت: اصل چهارم آموزه‌های امیرالمؤمنین(ع) «اخلاق و زیست اخلاقی» است. امیرالمؤمنین(ع) در حکمت 229 می‌گوید اگر می‌خواهید زیست مؤمنانه و زیست مسلمانی داشته باشید، اولین شاخص آن «صداقت و راستی» است؛ به خودتان و مردم دروغ نگویید. با همین شاخص می‌توانیم زیست مسلمانی خودمان را بسنجیم.

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: دومین شاخص «امانتداری» است. امانتداری تنها این نیست که اگر چیزی به من دادید، همان را به شما بدهم؛ آن یک بخش امانتداری است. امانتداری این است که اگر من صلاحیت کاری را ندارم، آن کار را نپذیرم. من حق ندارم مسئولیتی را بپذیرم که جامعه را با فقر، ستم و مشکل روبرو کنم.

وی با اشاره به اینکه شاخص بعدی «پایبندی به عهد و پیمان» است، تأکید کرد: شاخص بعدی «قناعت» است. وقتی اقتصاد در این جامعه خوب مدیریت نمی‌شود، حرص منفی و بعد فاصله طبقاتی و فقر و محرومیت در جامعه ایجاد می‌کند. بر این اساس از دیدگاه امیرالمؤمنین(ع) دو اصل «عدالت» و «اخلاق» فرادینی و حاکم بر دین هستند. دینی که اخلاقی نباشد، دین نیست؛ دینی که در آن عدالت نباشد، دین نیست و «شبه دین» است.

ظریفیان با تأکید بر اینکه اگر خدا را خوب نشناسیم، خطرناک می‌شویم، اظهار داشت: خدای برساخته درست می‌کنیم و به اعتبار آن خدای برساخته، به جای بهشت برای جامعه جهنم درست می‌کنیم. امیرالمؤمنین(ع) یک تعداد نبایدهای مهم و کلیدی دارد. مثل اینکه عبد و بنده هیچ کس نباش. تو حرّ و آزاد هستی و اگر آزاد بودی، آن موقع می‌توانی درست انتخاب کنی. اگر انسان بندگی خدا را پذیرفت، دیگر بندگی هیچ چیزی را نمی‌پذیرد. بر این اساس امیرالمؤمنین(ع) معتقد است که اگر جامعه‌ای آزاد نباشد، آن جامعه اساسا جامعه دینی نیست؛ جامعه‌ای که حق انتخاب نداشته باشد، جامعه دینی نیست و توهم دینداری دارد.

وی ادامه داد: حتی اندیشه‌هایی که در آنها عدالت هست، ولی آزادی نیست، خطرناک هستند. مگر ما تجربه مارکسیسم را ندیدیم که در آنها عدالت بود ولی آزادی نبود؟! دیدیم که چگونه استالین به خودش حق داد میلیون‌ها انسان را بکشد. خیلی وقت‌ها رشد اندیشه‌های عادلانه آزادی انسان‌ها را می‌گیرد. امیرالمؤمنین(ع) خودش را به کسی تحمیل کرد؟! یعنی حتی نصب الهی هم با آزادی متعین و محقق می‌شود. اگر من آزادانه و آگاهانه ولایت امیرالمؤمنین(ع) را پذیرفتم، این ولایت درست است.

استاد تاریخ دانشگاه تهران تأکید کرد: اینها آموزه‌های اساسی شیعه است و من نمی‌دانم چرا در سیستم سیاسی و اجتماعی ما آنها را فراموش کرده‌ایم. امیرالمؤمنین(ع) که از دیدگاه ما شیعیان منصوب خداوند است، فرمود این حکومت مال شما است و به هرکسی خواستید می‌توانید این حق را بدهید؛ البته اگر اشتباه کردید باید هزینه‌های آن را هم بپذیرید. اساسا امیرالمؤمنین(ع) حکومت را یک امر بشری می‌دانست و از دیدگاه امیرالمؤمنین(ع) حکومت مقدس نیست؛ عمل درست حکومت است که می‌تواند مقدس باشد. حاکم منتخب از طرف مردم است و البته اگر صلاحیت‌های مثل امیرالمؤمنین(ع) داشته باشد، طبیعی است که بشر از آثار مثبت او استفاده خواهد کرد.

وی افزود: امیرالمؤمنین(ع) فرمود بارها از پیامبر(ص) شنیدم که جامعه پاک نمی‌شود تا زمانی که ضعیف بدون لکنت بتواند حقش را از قوی بگیرد. با همین یک شاخص می‌توانیم خودمان را ارزیابی کنیم. بعد هم فرمودند اگر حکومت نتواند توضیح عادلانه ثروت، قدرت و کرامت کند و اگر نتواند حق مردم را بدهد، ارزش آن به اندازه آب بینی بز یا استخوان خوک در دست یک جذامی است. بعد فرمودند اگر می‌بینید که سرزمین شما آباد نیست، به این دلیل است که عدالت محقق نمی‌شود.

ظریفیان اظهار داشت: مسأله دیگری که امیرالمؤمنین(ع) هشدار می‌دهد مراقب باشید به شکل فردی، اجتماعی و سیاسی در میان شما رخ ندهد، مسأله «خودکامگی و استبداد» است. اساسا مسأله خودکامگی قبل از سیاسی باشد یک امر شخصی و روانشناسی است؛ اول درون انسان شکل می‌گیرد و بعد کم کم ممکن است تعین اجتماعی و سیاسی پیدا کند. روانشناسان توصیه می‌کنند مراقب باشید دچار خودشیفتگی و خود حق پنداری نشوید؛ اگر شدید، از بیماری‌هایی است که به راحتی از انسان کنده نمی‌شود.

وی با تأکید بر اینکه استبداد نوعی بیماری است، افزود: امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند خودبینی نشانه حماقت است. وقتی خودبینی بر جامعه‌ای حاکم شد، آثار حماقت در عرصه‌های مختلف آن جامعه دیده می‌شود. بعد فرمودند منفورترین مردم، شخص متکبر است. امیرالمؤمنین(ع) فرمود اگر جامعه‌ای دچار استبداد و خودکامگی شد، در آستانه هلاکت قرار می‌گیرد و شاخص‌های هلاکت در آن دیده می‌شود. اینها همان حرف‌هایی است که بزرگانی هشدار داده‌اند مراقب باشید جامعه ما به آنها دچار نشود ولی متأسفانه حرف‌های آنها مورد توجه قرار نگرفت و به کناری زده شدند.

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید فقر، بهداشت و استبداد بحران هستند، گفت: وقتی در بصره شورش شد، عبدالله بن عباس سرباز راه انداخت که با مردم امنیتی برخورد کند. امیرالمؤمنین(ع) خبردار شد و فرمود به جای این کارها دل مردم را به دست بیاور؛ چرا سعی می‌کنی با وحشت دل مردم را رام کنی؟ اعتماد اجتماعی و سرمایه اجتماعی را بالا ببر؛ با مردم مهربانی کن، بحران حل می‌شود؛ فقر را رفع کن، بحران حل می‌شود.

وی افزود: امیرالمؤمنین(ع) به حاکمش فرمود در هنگام امنیت و هنگامی که بحران در جامعه نیست، به سراغ نخبگان برو و نخبگان، فرهیختگان، دانشمندان و فاضلان را به خودت جلب کن. برای اینکه وقتی بحران شد، آنها کمک می‌کنند که از بحران بیرون بیایی؛ نه اینکه فاضل‌ها و باسوادها را کنار بگذاری.

ظریفیان در پایان اظهار داشت: وقتی امیرالمؤمنین(ع) فرمود «فزت و رب الکعبه» شاید از این خوشحال بود که وعده خودش به مردم را عمل کرده است. شاید از این خشنود بودند که وقتی حکومت به دستشان رسید، بالای منبر رفتند و گفتند با من مثل مستکبرین رفتار نکنید و هرکس نقدی دارد بیان کند. شاید از این خشنود بودند که در چهار سال حکومتشان اجازه رانت‌خواری به هیچ کس نداد و رانت‌خواری دیگران را توجیه نکرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.