گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

آیت‌الله سید محمد هاشمی: آیت الله صانعی از اصحاب سرّ امام بود/ ایشان منشأ خدمات زیادی به فقرا و مستضعفین بود/ آدم صریحی بود؛ عصبانیت‌هایش برای دفاع از امام و انقلاب و مسائل مختلف بود

آیت‌الله سید محمد هاشمی عضو دفتر امام خمینی به جماران گفت: آیت الله شیخ حسن صانعی شهر به شهر می‌رفت، وجوهات را تهیه می‌کرد و قبض‌های آن را به سختی و دور از دید ساواک به افراد می‌رساند. ایشان کارهای زیادی کرد و در بنیاد 15 خرداد منشأ خدمات زیادی به فقرا و مستضعفین بود و مدرسه، حوزه علمیه و دانشگاه‌های زیادی ساخت.

پایگاه خبری جماران: یک عضو دفتر امام خمینی با اشاره به سوابق مرحوم آیت الله شیخ حسن صانعی می گوید: ایشان خاطرات زیادی از امام داشت، زندگی امام را می‌دانست و امام به وی علاقه زیادی داشت. مدت‌ها بی‌ریا به امام خدمت کرد و مدتی هم به نجف خدمت امام رفت. 

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با آیت الله سید محمد هاشمی در پی می آید:

لطفا از سوابق مرحوم آیت الله شیخ حسن صانعی و نحوه آشنایی با ایشان بگویید.

از روزی که امام چیزی به عنوان بیت داشتند، آقا شیخ حسن صانعی در منزل امام بود، همراه امام بود و یک لحظه از امام غافل نبود تا اینکه امام از دنیا رفت.

آن مرحوم از اصحاب سرّ امام بود و امام هم به ایشان بسیار علاقه مند بود. همچنین ایشان کاملاً به خصوصیات اخلاقی امام واقف بود. وقتی امام نگاه می‌کر،د شیخ حسن صانعی می‌فهمید که امام چه می‌خواهد. لذا بلافاصله می‌رفت و اقدام می‌کرد. 

سال 42، وقتی نیروهای رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه ریخته بودند، من وارد بیت امام شدم و دیدم شیخ حسن تنها پشت تلفن نشسته و به افرادی که تماس می‌گرفتند جواب می‌دهد. 

یک وقت بحثی پیش آمد، امام از ایشان ناراحت شد، لذا فرمود: «آشیخ حسن تو آخر من را می‌کشی!» شیخ حسن جواب داد: «آقا من از بیت شما می‌روم تا این ننگ بر دامن ما ننشیند که خدای نکرده شما از دست ما آسیبی دیده باشید.» امام گفت: «آشیخ حسن، اگر بروی هم من را می‌کشی!» یعنی فراقت من را می‌کشد.

ایشان خاطرات زیادی از امام داشت، زندگی امام را می‌دانست و امام به وی علاقه زیادی داشت. مدت‌ها بی‌ریا به امام خدمت کرد و مدتی هم به نجف خدمت امام رفت. 

شما چه سالی با ایشان آشنا شدید؟

سال 42 که به قم آمدیم با ایشان آشنا شدم.

از آن زمان وارد بیت امام شدید؟

نه، ولی به بیت امام رفت‌وآمد می‌کردیم چون حضرت امام مرجع تقلید ما بود و علقه‌ای غیر بیت امام نداشتیم و فقط به آنجا می‌رفتیم.

به نظر شما مهمترین ویژگی‌های مرحوم شیخ حسن صانعی چه بود؟

‌ حاج حسن آقا در پیام تسلیت خود به محورهای مهمی از شخصیت ایشان اشاره کرده است. ارادت و اخلاص به امام و ترویج ایشان، مهمترین ویژگی آیت الله صانعی بود. ایشان درباره مسائل شهریه امام بسیار کوشا بود. عده‌ای بودند که به تهران و شهرهای مختلف می‌رفتند، شهریه امام را تهیه می‌کردند و در دوران اختناق به طلاب می‌رساندند. 

آیت الله شیخ حسن صانعی شهر به شهر می‌رفت، وجوهات را تهیه می‌کرد و قبض‌های آن را به سختی و دور از دید ساواک به افراد می‌رساند. ایشان کارهای زیادی کرد و در بنیاد 15 خرداد منشأ خدمات زیادی به فقرا و مستضعفین بود و مدرسه، حوزه علمیه و دانشگاه‌های زیادی ساخت.

شخصیتِ قبل و بعد از انقلابِ ایشان تغییر کرد یا نه؟ 

ما فقط چهارده معصوم داریم، اما آقا شیخ حسن خصوصیات اخلاقی خوب زیادی داشت، در راه امام بسیار فداکاری کرد؛ اما مقداری تند بود.

ارتباط کاری با ایشان داشتید؟

بله، ما هفت یا هشت سال در دفتر امام با هم بودیم و به من هم خیلی لطف داشت. به من می‌گفت: «تو از کسانی هستی که خدا هدایتت کرد، از ظواهر بیوتات کنار کشیدی، به قم رفتی و راه خودت را پیدا کردی». خیلی به من لطف داشت و با هم مأنوس بودیم. 

مرحوم آیت الله صانعی از لحاظ علمی چه جایگاهی داشت؟

از لحاظ علمی هم خوب بود. سطوح را خوب خوانده بود و چندین سال درس خارج امام رفته بود. یادم است که اصول فقه هم تدریس می‌کرد. به هر حال، همۀ وقت خود را صرف بیت امام کند.

رابطه ایشان با مرحوم حاج احمد آقا و بیت هم خوب بود.

بله خیلی خوب بود البته گاهی با هم اختلاف نظر داشتند، اما بالاخره نمره قبولی داشت.

آدم صریحی بود و گاهی در برخورد با افراد تند و عصبانی می‌شد. عصبانیت‌های وی برای دفاع از امام و انقلاب و مسائل مختلف بود.

خاطرات فراوانی از آن مرحوم دارم. از جمله این‌که شنیده بودم امام از چهار طریق اجازه روایتی دارد که یک طریق آن با پدر آقای شبیری مشترک است. این اجازه روایتی به آقاسید ابوالقاسم دهکردی می‌رسید و با یک واسطه به شیخ انصاری می‌رسید. من به آشیخ حسن گفتم به امام عرض کنید که اجازه روایتی را به من بدهند. آشیخ حسن به امام گفت که فلانی می‌گوید: اجازه روایتی را به من بدهید. امام قبول کردند و به من اجازه دادند. شیخ حسن گفته بود، به ایشان که اجازه روایت داده‌اید به من هم بدهید که امام به ایشان هم اجازه روایتی دادند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.