یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

یادداشت؛

جمهوری اسلامی، الگویی نوآورانه

پایگاه خبری جماران: نظام جمهوری اسلامی که از دو رکن اسلامیت و جمهوریت شکل گرفت، چند ماه قبل از پیروزی انقلاب از سوی امام خمینی در نوفل لوشاتو ارائه شد. ایشان گفتمان حکومت اسلامی ‌را به جمهوری اسلامی تبدیل کردند و در برابر سؤالات مکرر خبرنگاران در پاریس که دولت مطلوب و مورد نظر شما پس از سقوط حکومت سلطنتی چیست، پاسخ ایشان نظام جمهوری اسلامی است. امام با  این مهم موجب نوآوری در اندیشه ‌سیاسی اسلام گردید. ایشان در سال 1358 در آستانه برگزاری رفراندم جمهوری اسلامی که همراه با طرح  و نظریات متعدد از سوی گروه‌ها و جریان‎های مختلف بود، می فرماید:

«دعوت کنید مردم را، دعوت کنید همه را به اینکه در این رفراندم به جمهورى اسلامى: «فقط جمهورى اسلامى» یک کلمه این ور یک کلمه آن ور نباید باشد. نه از آن اسقاط بشود نه به آن زیاد بشود» (صحیفه امام، جلد 6، ص 348).

ایشان با طرح نظریه «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش» مدل جدیدی را طراحی نمود. جمهوری اسلامی مورد نظر امام مترقی، به روز و نوآورانه بود که هم مشارکت جدی و حضور پر رنگ عموم جامعه با انواع گوناگون سلایق سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در چارچوب کلیات نظام سیاسی را تضمین می‌نمود و هم مجموعه اعتقادات جامعه دینی ایران را، لذا در تعریف آن فرمود:

«یک حکومت جمهورى اسلامى. اما جمهورى است براى اینکه به آراى اکثریت مردم متکى است. و اما اسلامى، براى اینکه قانون اساسى‌اش عبارت است از قانون اسلام. اسلام در همه ابعاد قانون دارد و به همین جهت احتیاج به قوانین دیگرى نداریم» ‌(صحیفه امام، ج 5، ص170).

ترکیب جمهوری اسلامی مورد نظر امام مرکب از دو کلمه جمهوری و اسلامی است، کلمه جمهوری شکل حکومت را مشخص می‌کند و اما کلمه اسلامی محتوای این حکومت را بیان می‌کند، یعنی پیشنهاد می کند که این حکومت با اصول و مقررات اسلامی اداره شود و در مدار اصول اسلامی حرکت کند، پس جمهوری اسلامی یعنی حکومتی که شکل آن انتخاب عامه مردم است و محتوای آن هم اسلامی است 

در نظام معرفتی امام تعریف جدیدی از جمهوریت و اساساً مفهوم حاکم و فرمانبردار ارائه شده که متکی بر مبانی اندیشه سیاسی اسلام است. دراین‌تعریف، پاسداری از جمهوریت فلسفه جدیدی برای مدیریت نظام است. جمهوری اسلامی به لحاظ مفهومی یک ترکیب غیر قابل انفکاک و برگرفته از فلسفه سیاسی اسلام است که نوعی سازگاری میان حکومت دینی و مشارکت همه جانبه مردم است که نشان دهنده نوعی حکومت دموکراسی است که مردم در آن حق تعیین سرنوشت خود را دارند و درواقع حق انتخاب با مردم است و عموم مردم در مسائل کشور شریک هستند. امام درباره رابطه اسلام و دموکراسی می‌فرماید:

 «در اسلام، دموکراسى‌ مندرج‌ است و مردم آزادند در اسلام، هم در بیان عقاید و هم در اعمال» (صحیفه امام، ج 5، ص 468). 

اگر در جوامع به اصطلاح دموکراتیک از مردم تعبیر به توده می شود اما در نظام مردم‌سالار دینی، مردم ولی نعمتان مسئولان هستند و حاکمان خدمت‌گذار. امام در این‌باره می‌فرماید:

«شما باید توجه به این معنا بکنید که ما را اینها آورده‌اند و وکیل کرده‌اند، آورده‌اند و وزیر کرده‌اند، رئیس جمهور کرده‌اند. اینها ولى نعمت ما هستند، و ما باید ولى نعمت خودمان را از آن قدردانى کنیم و خدمت کنیم به او »(صحیفه امام، ، ج16، ص 25). 

امام با این عمل به احیای تفکر دینی در جهت تحریف‌زدایی از دین و کشف افق‌های تازه پرداخته و حقایق دین را تبیین و جانی دوباره می بخشد. درواقع هدف امام به روز کردن حقایقی از اسلام است که بر اساس متن اولیه و متناسب با مقتضیات زمان و خواسته‌ها و نیازهای جامعه می‌باشد که الگویی نوآورانه و بر اساس سیره عقلایی روزگار خویش مبنی بر اینکه جمهوری بهترین شکل جابجایی و نظارت بر قدرت سیاسی است،  را می پذیرد، این، به این معناست که امام معتقد است اسلام مدل خاصی برای نظام سیاسی خود از قبل تعیین ننموده است بلکه آن را در اختیار علوم و عقل بشر، با اجتهاد پویای فقیهان زمان قرار داده است که می‌تواند بر حسب شرایط و مقتضیات زمان، شکل نوینی به خود بگیرد که این مهم دقیقاً همان مفهوم نوآوری است که بر اساس مقتضیات زمان و در پاسخ به نیازها و پرسش‌های جدید بر اساس متون اولیه است. ایشان در این رابطه می‌فرماید:

«ما خواهان استقرار یک جمهورى اسلامى هستیم و آن حکومتى است متکى به آراى عمومى. شکل نهایى حکومت با توجه به شرایط و مقتضیات کنونى جامعه ما، توسط خود مردم تعیین خواهد شد (صحیفه امام ، ج4، ص248). 

این مطلب مؤید این است که امام با توجه به شرایط و مقتضیات زمان، مبانی دینی و بنای عقلا، این نوع مدل از حکومت را (جمهوری اسلامی) مطرح کرد و مردم آن را پسندیدند و انتخاب کردند. امام به عنوان یک متفکر و احیاگر، اسلام را موافق با دموکراسی می‌داند و با مقایسه آن با صدر اسلام، آن را منطبق با متن اسلام می‌داند و در این رابطه می‌گوید‌:

«مى‌گویند که ما مى‌خواهیم که یک مملکتى باشد دموکراسى باشد. شما حساب بکنید که، ببینید که اسلام- ما حساب صدر اسلام را مى‌خواهیم بکنیم که متن اسلام است، ... اسلام و متن اسلام است- ببینیم که آیا این حکومت اسلام و این رژیم اسلام یک رژیم دموکراسى بوده یا یک رژیم قلدرى و استبداد بوده»؟ (صحیفه امام ، ج4، ص 325). 

امام دموکراسی اسلامی ‌را علی رغم تشابهات، کامل‌تر از دموکراسی غربی می‌داند:

«رژیمى که به جاى رژیم ظالمانه شاه خواهد نشست، رژیم عادلانه‌اى است که شبیه آن رژیم در دموکراسى غرب نیست و پیدا نخواهد شد. ممکن است دموکراسى مطلوب ما با دموکراسیهایى که در غرب هست مشابه باشد، اما آن دموکراسى‌اى که ما مى‌خواهیم به وجود آوریم در غرب وجود ندارد. دموکراسى اسلام، کاملتر از دموکراسى غرب است »(صحیفه امام ، ، ج4، ص 314).

در اندیشه سیاسی امام، دموکراسی از اسلام جدا نیست. لذا بر اساس این دیدگاه، نظام حکومتی ایران جمهوری اسلامی، حافظ اسلام و متکی به آرای ملت است. امام در این خصوص می‌‌گوید:

«شکل حکومت ما، جمهورى اسلامى است. جمهورى به معناى اینکه متکى بر آراى اکثریت است و اسلامى براى اینکه متکى به قانون اسلام است. و دیگر حکومتها این طور نیستند که تکیه بر قانون اسلام داشته باشند» (صحیفه امام، ، ج5، ص181).

«دمکراسى این است که ... اکثریت هر چه گفتند آراى ایشان معتبر است و لو به خلاف، به ضرر خودشان باشد »(صحیفه امام،  ج9، ص304).

جمهوری اسلامی مورد نظر امام متکی بر مردم و آرای آنان بوده و ویژگی‌هایی چون: امکان تصمیم گیری و مشارکت مردم در اداره امور حکومت، آزادی، نفی استبداد و دیکتاتوری، حق انتقاد و اظهارنظر، استقلال و عدم وابستگی، اسلام خواهی، بیداری و رشد دینی و سیاسی، مردمی بودن، خیرخواهی و خدمت‌گزاری و ... دارد و طبق قانون اساسی بر پایه‌هایی چون کرامت و ارزش والای انسانی و اصول اساسی دین استوار است و وظایف متعددی را به عهده دارد.

با این نگاه، امام  اسلام را از محدودیت و از حالت انزوا و غربت در جهان خارج ساخت و به آن سیاست و حکومت بخشید و به فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی رونق تازه‌ای بخشید. این شاهکار امام نشان داد، وجود رهبری با اندیشه صحیح، خردمند و با هدف روشن و با صلاحیت و لیاقت کامل، می‌تواند جامعه را در مسیر توسعه و پیشرفت و رسیدن به قله سعادت یاری و هدایت نماید. به تعبیر دیگر، امام معتقد به‌ نوعی دموکراسی ایرانی در چارچوب کلیت نظام سیاسی کشور بود. امام یک سیاست‌مدار اخلاق‌مدار بود که توانست با پیوند عرفان و سیاست جایگاه ممتازی برای همیشه در تاریخ سیاست داشته باشد. ایشان شخصیتی فرهمند (دارای جاذبه ‌کاریزماتیک) و ذوابعاد بود و شخصیت این بزرگ‌ مرد تاریخ معاصر ایران را می‌توان از مناظر گوناگون تحلیل کرد. بااین‌وصف، این موضوع قابل توجه و مهم به جهت اهمیت و نو بودن آن، بعد از رحلت امام کمتر مورد توجه قرار گرفت و انتظار می‌رود عالمان روشن‌بین بیش از گذشته به این مقوله بپردازند. 

امام در رفراندوم جمهوری اسلامی آینده را می دیدند 

بعد از تبیین و تشریح کامل و جامع مفهوم جمهوری اسلامی و ابعاد مختلف آن نوبت به برگزاری رفراندوم برای تأیید آن توسط مردم می‌رسد. امام درخصوص رفراندم به مواردی همچون: تأکید بر برگزاری، ضرورت شرکت همگان در آن، مراقبت نسبت به توطئه‌ها و شلوغ کاری‌ها، عدم اهمال در برگزاری و صحیح انجام دادن آن، از رفراندم به‌عنوان تعیین کننده سرنوشت مردم تعبیر می‌کند و می‌گوید:

«این رفراندم سرنوشت ملت ما را تعیین مى‌کند. این رفراندم یا شما را به آزادى و استقلال مى‌کشد و یا مثل سابق به اختناق و پیوستگى. این رفراندم چیزى است که همه ملت ما باید در آن شرکت کنند. من توصیه مى‌کنم به همه ملت که در این رفراندم، که سرنوشت ملت ما و کشور ما و مذهب ما را تعیین مى‌کند، شرکت کنید. اهمال نکنید» (صحیفه امام، ج6، ص433).

سرانجام همه پرسی در دهم و یازدهم فروردین 1358 برگزار گردید و با 2/98 درصد آرای شرکت کنندگان جمهوری اسلامی به تصویب رسید و مستقر گردید. 

جمهوری اسلامی حرکتی نوآورانه

امام در سخنان خود انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را به‌عنوان نوآوری قلمداد می‌کند و می‌گوید:

«همین بعضى از این روشنفکرهاى ما هم همین جور هستند که فقط اسلامش را نمى‌خواهند. شما بگویید که «جمهورى» همه قبول دارند؛ جمهورى خوب است، به غیر سلطنت طلبها [که دوست دارند] بگویید که «جمهورى دمکراتیک»؛ این راهم همه قبول دارند، جمهورى اسلامى یعنى چه؟ جمهورى اسلامى، یک چیزى تازه‌اى است، بدعت است، این یک چیز تازه‌اى است، تازه آورده‌اى است »(صحیفه امام، ج17، ص 48).

ایشان ارکان جدیدالتأسیس نظام جمهوری اسلامی را نیز به‌عنوان نوآوری در اداره امور برمی‌شمرد:

«بعد از انقلاب یک گروههایى پیدا شدند و یک جمعیتهایى که نظیر اینها در تاریخ گمان ندارم سابقه داشته باشد. همین گروه امداد و کمیته امداد، من نشنیده‌ام که در یک کشورى یک همچو کمیته‌اى باشد که همّتشان صرف رسیدگى به فقرا و مستمندان و دهقانانى که در دور افتاده شهرها قرار گرفته‌اند و محرومان جامعه و همین طور نهادهاى دیگر از قبیل پاسدار، کمیته و امثال اینها، بسیج، اینها یک نوآوردهایى است که به برکت اسلام و تعهد ملت ما به اسلام پیدا شده است و بیسابقه است.بیسابقه است که به مجرد اینکه انقلاب مى‌شود یک عده‌اى به نام پاسدار، یک عده‌اى به نام کمیته، یک عده‌اى به نام بسیج براى امنیت داخلى و مرزها از خود مردم جوشش کنند؛ و بیسابقه است که در یک کشورى خود مردم و خود علما و مؤمنین یک کمیته‌اى به اسم کمیته‌اى براى امداد داشته باشند که همّشان این باشد که فقرا و مستمندان را در سراسر کشور رسیدگى کنند و امداد کنند. اینها برکات اسلام است »(صحیفه امام، ج17، ص 424).

 

* پژوهشگر و مدرس دانشگاه

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.