کاظم قاضی زاده، عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس، گفت: اگر قرار باشد حق الناس را یک امر فراگیر بدانیم و معتقد باشیم که باید حاکمیت مستند به آراء واقعی مردم باشد، باید در اصل حاکمیت و جزئیات آن به این مسأله توجه کنیم. مرحوم امام کلماتی دارند که به زعم من از آنها استفاده می شود این دیدگاه را خصوصا پس از پیروزی انقلاب مورد توجه قرار می دادند.

نشست علمی «جایگاه رأی مردم از دیدگاه امام خمینی(س)» در آستانه سی و دومین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی از سوی دفتر قم مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) به صورت مجازی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین کاظم قاضی زاده در این نشست گفت: مرحوم آیت الله مصباح این دیدگاه را داشتند که اگر ولی فقیه مصلحت بداند می تواند نوع دیگری از حکومت را انتخاب کند که در آن چه بسا اصلا به رأی مردم مراجعه نشود. اگر قانون اساسی را تصویب کرد یعنی من دستور می دهم اینگونه عمل شود و قانون اساسی اعتبار پیدا می کند چون او امضا کرده است و اگر امضا نکرده بود هیچ اثری نداشت. این دیدگاه قانون اساسی را به حد یک حکم حکومتی فرو می کاهد و در این حد قبول دارد.

عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس تأکید کرد: بر اساس این دیدگاه انتخابات هست چون ولی امر صلاح دیده است که انتخابات باشد و لذا اگر صلاح دید که انتخابات نباشد، نیست. حتی دو روز مانده به انتخابات ولی امر نامه ای بنویسد که از امروز دیگر صلاح نمی دانم ادامه پیدا کند و یکی از این کاندیداها را خودم می گویم رئیس جمهور باشد. مرحوم آیت الله مؤمن هم همین دیدگاه را داشتند و در کتاب هایشان ذکر می کردند که اصولا تشکیل نهادهای حاکمیت در اختیار ولی امر است. ولی اگر ولی امر خوب دقت کند به نظرش می رسد که در این دوران خوب است چنین نهادهایی وجود داشته باشد.

وی اظهار داشت: دیدگاه دومی که من از میان کلمات بعضی از بزرگان برداشت کرده ام این است که ما به رأی مردم اعتماد می کنیم و اعتقاد داریم و رأی مردم را حق الناس می دانیم و نظر واقعی مردم باید حضور داشته باشد. لذا نه تنها رأی مردم حق الناس است، از قبل هم باید کاری کنیم که مردم بتوانند حضور واقعی در انتخابات داشته باشند. مثلا اگر خواستیم افرادی را به عنوان کاندیدا معرفی کنیم و مردم به آنها رأی بدهند، برای دیدگاه اول فرقی دارد که چه تعداد کاندیدا حضور داشته باشند.

قاضی زاده یادآور شد: در بعضی از انتخابات های مجلس خبرگان تعداد افرادی که تأیید صلاحیت می شدند دقیقا به مقداری بود که مردم باید انتخاب کنند و بعد می گفتند مردم رأی داده اند. مثل میوه فروشی است که شما می بینید یک نوع پرتقال بیشتر ندارد و همان را می خرید. یا اینکه فلان شهر می خواهد شش نفر نماینده خبرگان داشته باشد و هفت نفر را تأیید کرده ایم. شاید کسی بگوید این انتخاب واقعی آنها نیست؛ چون هرکسی را انتخاب کنند شش نفر از این هفت نفر در مجلس خبرگان است. کسی که دیدگاه اول را دارد می گوید مهم این است که مردم رأی بدهند و رأی هم داده اند.

وی تأکید کرد: اگر قرار باشد حق الناس را یک امر فراگیر بدانیم و معتقد باشیم که باید حاکمیت مستند به آراء واقعی مردم باشد، باید در اصل حاکمیت و جزئیات آن به این مسأله توجه کنیم. مرحوم امام کلماتی دارند که به زعم من از آنها استفاده می شود این دیدگاه را خصوصا پس از پیروزی انقلاب مورد توجه قرار می دادند. مثلا امام می فرمایند «از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد.»(صحیفه امام، جلد 4، صفحه 367) و یا «باید اختیار دست مردم باشد. این یک مساله عقلی [است‌]، هر عاقلی این مطلب را قبول دارد که مقدرات هر کسی باید دست خودش باشد.»(صحیفه امام، جلد 4، صفحه 493)

عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: حضرت امام در جمع نمایندگان اولین دوره مجلس خبرگان فرموده اند «شما آن مسائلی که مربوط به وکالتتان هست و آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه را بروید، ولو عقیده‌ تان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است. خوب، باشد ملت می ‌خواهد این طور بکند، به ما و شما چه کار دارد؟ خلاف صلاحش را می ‌خواهد. ملت رأی داده؛ رأیی که داده متَّبع است». این دیدگاه می خواهد که یک حضور واقعی مردم را در حاکمیت داشته باشد.

وی تأکید کرد: به نظر من این جملات می خواهد بگوید هم باید رأی مردم محترم شمرده شود و رأیشان حق الناس است، و هم باید اقتضای تمایلات مردم به توجهشان به حاکمیت تأمین شود. لذا اینکه بگوییم ما چهار نفر را انتخاب کنیم که مردم به سه نفر آنها رأی بدهند، درست است که مردم رأی می دهند ولی خیلی از این موارد ممکن است رأی خیلی پایین و یا رأی منفی داشته باشد و بگویند اقلا به سه نفری رأی بدهیم که از این یک نفر بهتر هستند و به این یک نفر که بدتر است رأی ندهیم. شاید این نحوه اقتضای حاکمیت کامل و واقعی مردم نباشد.

 

خسروپناه: مشارکت بیشتر شود به لحاظ جامعه شناختی حکومت کارآمدتر است

 

به گزارش جماران، حجت الاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه نیز در این نشست گفت: مسلما کسی نمی تواند اصل «مشارکت مردم» را در اندیشه امام انکار کند و شاید هیچ عالمی در طول تاریخ اسلام نداریم که این همه از واژه «مردم» استفاده کرده باشد. اصل مشارکت مردم و مشارکت حداکثری مردم جای تردید نیست اما این مشارکت به چه صورتی باشد؟ آیا رأی مستقیم مردم باشد یا رأی مستقیم احزاب باشد؟

امام جمعه موقت دزفول افزود: اگر مشارکت بیشتر شود به لحاظ جامعه شناختی حکومت کارآمدتر است و مشارکت کمتر باشد کارآمدی حکومت کمتر است. اما می شود از مشارکت بیشتر یا کمتر مردم مشروعیت و یا عدم مشروعیت فلسفی را استنتاج کرد؟ یعنی آیا می شود از یک تبیین جامعه شناختی یک تحلیل فلسفی درآورد؟! من می گویم باید این موضوع را تحلیل جامعه شناختی کنید.

وی تأکید کرد: گاهی اوقات دولت نسبتا موفقی بر سر کار است. مثلا هشت سال بر سر کار بوده و قیمت ها خیلی بالا نرفته، زمین خیلی گران نشده، ارزش پول خیلی تنزل پیدا نکرده و وضعیت اقتصادی مردم خیلی آسیب ندیده است. من یادم هست که در دوره آقای خاتمی نرخ دلار افزایش پیدا کرد ولی قیمت زمین خیلی افزایش پیدا نکرد. از بین دولت های مرحوم آقای هاشمی تا آقای روحانی بالاترین تورم به ترتیب مربوط به دولت آقایان هاشمی، روحانی، احمدی نژاد و بعد آقای خاتمی است. این طبق آمارهای علمی است که داده اند.

خسروپناه اظهار داشت: یک وقت مردم می بینند یک نان و پنیر هم نمی توانند سر سفره خود بخورند. ممکن است بحثشان این نباشد که ما حکومت جمهوری اسلامی را قبول نداریم و از نظر ما مشروعیت ندارد و به سراغ یک حکومت سوسیالیستی یا لیبرالیستی برویم؛ دولت ناکارآمد بوده است. چرا رأی بعضی از کسانی که ثبت نام کرده اند در نظرسنجی ها بیشتر است؟ در نظرسنجی های دقیق، نه نظرسازی، می بینید که بعضی از آقایان یک یا دو درصد رأی دارند و بعضی از آقایان که ممکن است از نظر شورای نگهبان هم تأیید نشوند مثلا 30 درصد رأی دارند.

 

قشر خاکستری جامعه به دعواهای اصولگرا و اصلاح طلب توجه ندارد

 

وی افزود: قشر خاکستری جامعه به دعواهای اصولگرا و اصلاح طلب توجه ندارد که مثلا می گویند از اینکه مردم به آقای روحانی رأی دادند معلوم می شود که اکثر مردم اصلاح طلب هستند و یا به آقای احمدی نژاد رأی دادند پس اکثر مردم اصولگرا هستند. اکثریت مردم نه اصولگرا و نه اصلاح طلب، نه چپ و نه راست، هستند. مردم می بینند چه کسی کارآمدتر است و چه کسی می تواند مشکلاتشان را حل کند. لذا گاهی اوقات مشارکت کم دلالت بر این دارد که ما دولتمردانی که سر کار هستند را قبول نداریم؛ نه اینکه اصل نظام را قبول نداریم و عوض کنیم و نظام دیگری را بر سر کار بیاوریم.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: ممکن است مردم به این نتیجه هم برسند که اصل نظام را قبول نکنند. اینها تحلیل جامعه شناختی دارد و از تحلیل جامعه شناختی نتیجه مشروعیت فلسفی یا فقهی نگیرید. ما می توانیم از مشارکت کم یا زیاد نتیجه مشروعیت جامعه شناختی بگیریم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
5 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.