شاید بتوان گروهی از اصولگرایان را که امروز با ورود به مجلس، صدای بلندی پیدا کرده‌اند، جزو کسانی دانست که به شدت از رئیس سابق مجلس عصبانی هستند.

پایگاه خبری جماران، سعید گیتی آرا: متنی که از نظر می گذرانید، صرفا یک گزارش نیست بلکه نگاهی به چرایی هجمه های اخیر به علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس است. دیروز که مجلس یازدهم بدون حضور او آغاز به کار می کرد، دو نگاه یا تلقی نسبت به عملکردش وجود دارد؛ نخست  نگاهی که لاریجانی را فردی «معامله گر» و «حامی دولت روحانی» معرفی می کند و دیگر نگاهی که او را «اهل تعامل» و «اعتدال» می‌داند.

 

عصبانیت از لاریجانی

شاید بتوان گروهی از اصولگرایان را که امروز با ورود به مجلس، صدای بلندی پیدا کرده‌اند، جزو کسانی دانست که به شدت از رئیس سابق مجلس عصبانی هستند. عصبانیت آنها نیز به این دلیل است که سال‌ها لاریجانی را فردی صبور دیده اند که آرام به صندلی ریاست مجلس تکیه زده است. به نظر می رسد انتظار آنها این بود که وقتی قرارداد «برجام» با موافقت رهبر انقلاب ظرف 20 دقیقه در مجلس به تصویب رسید، لاریجانی نیز مانند یکی از نمایندگان در میانه مجلس فندکی روشن کرده و آن را به آتش بکشد. یا زمانی که لوایح چهارگانه FATF پس از بررسی در کمیسیون های تخصصی با اکثریت آرای نمایندگان مجلس دهم به تصویب رسید، او آن را مردود اعلام کند.

فارغ از این مسائل، همانطور که در ابتدای این گزارش به آن اشاره شد، قرار است به دور از هر هیاهو، نگاهی به چرایی افزایش انتقادات نسبت به عملکرد علی لاریجانی بیندازیم. شاید با بررسی دقیق تر رفتارهای لاریجانی بتوان به دلایل اصلی هجمه ها به او پی برد. برخی بر این باورند که امروز بخش قابل توجهی از انتقادات و هجمه هایی که به لاریجانی می شود یکی به دلیل اختلاف قدیمی او با احمدی نژاد و دیگر حمایتش از دولت روحانی است. 

 

استعفا از شورای عالی امنیت ملی و ورود به مجلس

علی لاریجانی در سال 84 «دبیر شورای عالی امنیت ملی» شد. اما پس از گذشت نزدیک به 2 سال، از سمت خود استعفا داد. با اینکه همان زمان نیز دلیل استعفاء او بسیار مهم بود، ولی او بعدها درباره علت آن چنین گفت: «حس می‌کردم یک نوع اختلاف جدی مدیریتی با آقای احمدی‌نژاد دارم». تصمیم او برای ورود به مجلس هشتم نیز دارای اهمیت فراوانی بود. چرا که می توان از راهیابی لاریجانی به مجلس هشتم و انتخابش به عنوان رییس آن نهاد آنهم با اکثریت آراء نمایندگان، به مثابه شروعی دیگر برای او نام بُرد. 

مجلسی که بررسی عملکرد آن به ریاست علی لاریجانی، نشان دهنده نارضایتی تدریجی نمایندگان از شیوه مدیریتی «وزیران کابینه» کسی است که لاریجانی به خاطرش استعفا داده بود. یعنی با اینکه اغلب نمایندگان آن مجلس مانند دوره فعلی«اصولگرا» بودند، ولی با چراغ سبز رئیس مورد وثوق خود، اقدام به فراخواندن وزیران به مجلس و یا طرح استیضاح آنها می کردند.

 

ادامه دار شدن اختلافات لاریجانی و احمدی نژاد

دامنه اختلافات مجلس و دولت در آن مقطع منحصر به موارد بالا نماند و در حوزه برخی مصوبات نیز ادامه پیدا کرد. به نحوی که برخی مجلسی ها در طرح  موسوم به «حذف یارانه ها» که باید از سوی دولت به اجرا درمی آمد، دولت احمدی نژاد را «حرف نشنو» خواندند. یکی دیگر از چالش های دولت و مجلس در آن زمان، جدال بر سر سرنوشت دانشگاه آزاد بود. در آن برهه که مجلس مصوبه ای را تصویب کرده بود که تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی را بلا اثر می کرد، حامیان دولت که همه مخالفت ها را زیر سر لاریجانی می دانستند با تجمع در مقابل مجلس، خطاب به رئیس آن نوشتند:«تو غلط کردی که نظر ولی فقیه را به رأی گذاشتی.»

اما اختلاف میان حامیان احمدی نژاد و لاریجانی بازهم محدود به موارد ذکر شده نماند و در قالب افشاگری های رسانه ای ادامه یافت. شاید یکی دیگر از موارد فاحش رویارویی لفظی لاریجانی با احمدی نژاد را بتوان در موضوع ادغام وزارت خانه ها و برکناری برخی وزرا از سوی دولت دانست که در پی آن، رییس مجلس با انتقادی تند از دولت در یک نشست علنی گفت «مملکت حساب و کتاب دارد و این برکناری ها باید به تایید مجلس برسد.»

 

علنی شدن اختلافات روسای دو قوه

مجلس نهم نیز در حالی آغاز به کار کرد که لاریجانی بازهم حائز اکثریت آراء برای ریاست شد و اختلافات با احمدی نژاد در آن هم ادامه پیدا کرد. تا جایی که این اختلافات در ۱۵ بهمن ۹۱ و در جریان استیضاح وزیر کار به اوج خود رسید. احمدی نژاد در آن جلسه و در دفاع از وزیر خود که به خاطر عدم برکناری سعید مرتضوی از مدیرعاملی سازمان تامین اجتماعی استیضاح می‌شد، فیلمی از جلسه مرتضوی با یکی از برادران لاریجانی پخش کرد تا بگوید اقدامات اخوان لاریجانی اجازه نمی‌دهد چرخ مملکت بچرخد.

هرچند لاریجانی در آن جلسه و حتی سال ها بعد از «بگم بگم» های احمدی نژاد انتقاد کرد و این روش را شیوه درستی برای بیان اثبات حقانیت ندانست. اما آن جلسه باعث شد که دیگر کسی نتواند منکر اختلاف میان روسای دو قوه مقننه و مجریه در کشور شود.

 

انتخاب رویکرد تعاملی با دولت، نتیجه 6 سال تجربه مدیریتی در مجلس

پس از آن، هجمه به علی لاریجانی در برخی محافل شدت بیشتری به خود گرفت و حتی در  یک مورد سخنرانی او در قم نیز با اخلال و سردادن شعار از سوی عده ای مواجه شد. در پی آن ماجرا بود که برخی رسانه ها با انتشار تصاویری نوشتند؛«سخنرانی علی لاریجانی با حمله هواداران احمدی‌نژاد ناتمام ماند»

لاریجانی یکسال بعد، با روی کار آمدن دولت روحانی تلاش کرد تا رابطه ای تعاملی با رئیس جمهور برقرار کند و همین رابطه توانست تاثیر به سزایی در پیشبرد امور کشور بگذارد. شاید تجربه 6 سال بگومگوی سیاسی میان روسای دو قوه، او را به این نتیجه رسانده بود که کشور دیگر با درگیری لفظی قادر به اداره نخواهد بود. شیوه مدیریتی لاریجانی بر مجلس به ویژه در 6 سال اخیر نشان داد که او اهل لجاجت و ناسازگاری نبوده، بلکه اغلب موانع از سوی رئیس جمهور پیشین ایجاد می شده است. 

 

پخش شیرینی و خوشحالی از بابت رفتن لاریجانی

تجربه لاریجانی در انتخاب شیوه تعاملی با سایر قوا بسیار گران بها است. به ویژه برای رئیس آینده مجلس که ممکن است این شیوه را خفت بار و شرم آور بخواند. با توجه به قرائن موجود، به نظر می رسد که شاید بازهم سال ها زمان لازم باشد که رئیس بعدی مجلس نیز به نتیجه ای مشابه علی لاریجانی رسیده و رویکرد تعاملی با دولت را بهترین روش برای اداره امور کشور بداند.

در روزهای اخیر که لاریجانی آخرین نشست خبری خود را به عنوان رئیس مجلس برگزار و در آن از عملکرد چهارساله مجلس دهم تقدیر کرد، افراد ناشناسی در قم با پخش شیرینی و شربت نسبت به آنچه پایان لاریجانی خوانده اند، ابراز خوشحالی کردند. آنها در کاغذ نوشته هایی عبارت کنایه آمیز«لاریجانی رفت» را به کار بردند. از سوی دیگر، تعدادی از نمایندگان مجلس یازدهم نیز در مصاحبه هایی با انتقاد از عملکرد علی لاریجانی در طول سال های مسئولیت، حرف هایی را تکرار می کنند که پیش تر از سوی اطرافیان محمود احمدی نژاد نسبت به او مطرح می شد.

 

اشاره مجدد لاریجانی به بگم بگم و کاهش نفوذ تدریجی

این موضوع باعث شد تا علی لاریجانی در آخرین نطق خود باز هم به اصطلاح «بگم بگم» اشاره کند. موضوعی که برخی رسانه ها آن را کنایه مجدد لاریجانی به احمدی نژاد دانسته اند. لاریجانی در بخشی از نطق پایانی خود گفته است: «این همه مصاحبه و تکرار فساد فساد نسبت به نمایندگان چیزی جز ورژن جدید همان بگم، بگم‌های سابق به ذهن متبادر نمی‌کند.»

برخی تحلیلگران معتقدند که در سال های اخیر علی لاریجانی به دلیل حمایت از دولت روحانی مورد خشم و غضب گروهی از اصولگرایان قرار گرفته است، به نحوی که شاید مجبور باشد مدتی را در انزوا سپری کند. در همین حال، عده ای بر این باورند که سمت و سوی سیاست در ایران به سمتی می رود که دیگر امثال لاریجانی‌ ها در آن نفوذ کمتری نسبت به منتقدان شرایط موجود پیدا می کنند.  

 

اول هاشمی، بعد ناطق و روحانی حالا هم لاریجانی

اما این نخستین بار نیست که دست کم بخشی از اصولگرایان به چهره های معروف جناح خود پشت می کنند. پیش‌تر نیز مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر ناطق نوری و همچنین حسن روحانی با بی مهری بخشی از بدنه اصولگرایی و هجمه های رسانه ای آنها مواجه شده بودند. از قرار معلوم حالا نیز نوبت به علی لاریجانی رسیده است.

به نظر می رسد طیفی خاص که برخی سیاسیون از آنها به عنوان «تازه از راه رسیده ها» نام می برند، با هجمه به شخصیت های تاثیرگذار و معتدل اصولگرا تلاش می کنند عرصه ای بی رقیب برای خود مهیا سازند تا شاید با تصاحب قدرت در عرصه های مختلف بتوانند از نفوذ و تاثیرگذاری بیشتری برخوردار شده و با گرفتن برخی تصمیمات آنی و نسنجیده کشور را با بحران های تازه ای روبه رو سازند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
31 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.