گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

سیمای شاه خیالی/1

تحلیل یک مورخ از تصویرسازی های جدید از شاه مخلوع/ شاهی که در مواقع خطر فرار می کرد!

این مدرس دانشگاه افزود: اینها (سلطنت طلبان) در شرایطی که فشارهایی بر روی مردم است میدان را به دست گرفته اند وگرنه اگر به بحث علمی باشد برای آنکه ببینیم وضعیت آن دوره واقعا چگونه بوده است قادریم با خود آنها مناظره کنیم. البته این دوره نیز مسیر اصلاحات باید طی شود و نابسامانی هایی که در میان کارگزاران، قوانین و ارکان وجود دارد باید اصلاح شود. این خواست همه افراد سالم، صالح و فرهیخته است. اما مسیری که در تاریخ طی می شود به عقب برنمی گردد.

پایگاه خبری جماران: در هفته های گذشته رسانه های فارسی زبان که در خارج از کشور فعالیت می کنند به بهانه صدمین زادروز محمدرضا پهلوی شاه سابق ایران ویژه برنامه هایی را تولید کردند. در این برنامه ها، مخصوصا در بعضی شبکه ها که گرایش به سلطنت طلبی آنها روشن است، تلاش می شد فضایی نوستالوژیک از ایران قدیم به تصویر کشیده شود و محمدرضا پهلوی آخرین پادشاه ایران را فردی وطن دوست، خواهان ترقی، طرفدار حقوق زنان ترسیم می شد.
در همین رابطه محسن بهشتی سرشت، مدیر گروه تاریخ پژوهشکده امام خمینی (ره) به جماران گفت:  اگر حق با این دست رسانه ها بود و شاه چهره ای مترقی، وطن پرست و طرفدار حقوق زنان بود و روحانیون در نقطه مقابل قرار داشتند، اساسا مردم انقلاب نمی کردند.

وی ادامه داد: این بحث ها در همه جا معمول است؛ در همه کشورها و تاریخ انقلاب ها عواملی که قبلا بر سر کار بودند و شکست خوردند، دست و پا می زنند که به نوعی خودشان را محق و حق دار بدانند. لذا طبیعی است که بعد از 40 سال چنین حرفهایی بزنند. البته اوایل [انقلاب] چنین حرفهایی نمی زدند.

 

معنای انقلاب: ائتلاف همه ناراضیان سلطنت بود

بهشتی سرشت تاکید کرد: اگر انقلاب را بررسی کنید یک گروه سیاسی اپوزیسیون که موافق سلطنت پهلوی باشد پیدا نمی کنید. مارکسیست ها، مذهبی ها، بی حجاب ها و با حجاب ها، بازاری ها، کارگرها، روستایی ها و ... همه مخالف سلطنت بودند. معنا و مفهوم انقلاب همین بود؛ موجی از نارضایتی و ائتلاف همه ناراضیان که در نقطه ای به پیروزی رسید.

این مدرس دانشگاه افزود: بعد از 40 سال یک ناکارآمدی ها و پدیده های نوظهوری که در دو دهه اخیر ملاحظه کردیم مثل اختلاس ها و ... در داخل نظام وجود دارد. از سوی دیگر توطئه خارجی به ویژه از زمانی که ترامپ بر سر کار آمده و برجام را زیر پا گذاشته وجود دارد. سلطنت طلب ها احساس می کنند که الان که مردم ناراضی هستند فرصت خوبی است. در حالی که طبیعت مردم و نفس مردم ایران این گونه نیست.

 

یک قانون تاریخی

به اعتقاد بهشتی سرشت، «حافظه تاریخی هنوز زنده است»؛ وی گفت: نسلی که آن موقع زندگی می کرد هنوز آن دوران را درک می کند. در نسل های دیگر هم آگاهی های مردم به طرق مختلف زیاده شده است. ضمن آنکه به تاریخ هم نشان می دهد که وقتی شما از مرحله ای عبور می کنید دیگر به آن مرحله بازنمی گردید و این یک قانون تاریخی است؛ مردم از دوره پهلوی عبور کرده اند؛ مردم نابسامانی ها، فساد فراوان ، ظلم و ستم فراوان و از طرف دیگر وابستگی که به کشورهای خارجی داشتند را می فهمند.

این مدرس دانشگاه افزود: اینها (سلطنت طلبان) در شرایطی که فشارهایی بر روی مردم است میدان را به دست گرفته اند وگرنه اگر به بحث علمی باشد برای آنکه ببینیم وضعیت آن دوره واقعا چگونه بوده است قادریم با خود آنها مناظره کنیم. البته این دوره نیز مسیر اصلاحات باید طی شود و نابسامانی هایی که در میان کارگزاران، قوانین و ارکان وجود دارد باید اصلاح شود. این خواست همه افراد سالم، صالح و فرهیخته است. اما مسیری که در تاریخ طی می شود به عقب برنمی گردد.

 

«رضاشاه روحت شاد» شعار اکثریت مردم نیست

رسانه های وابسته به سلطنت طلبان مدتهاست با استناد به برخی شعارهایی که در ناآرامی های دی ماه 96 مثل رضا شاه روحت شاد سر داده می شد نتیجه گیری می کنند که ملت ناراضی ایران به دنبال بازگشت به گذشته هستند. 

بهشتی سرشت در همین رابطه گفت: در دو سه سال اخیر و بعد از حوادث دی ماه 96  بررسی های زیادی صورت گرفت. شعارهایی مثل رضاشاه روحت شاد شعار مردم ایران یا اکثریت مردم ایران نیست. تعدادی هواداران سلطنت وجود دارد که تعدادشان کم  است. یک عده هم از روی لجاجتی که با نظام یا با بخشی از ناکارآمدی های نظام دارند این شعار را عمدا مطرح می کنند که این سوی میدان به خود بیاید و بیشتر از خود مراقبت کند، کارآمدی خود را بالا ببرد و خلاءها را جبران کند.

این مدرس دانشگاه با اعتقاد به اینکه سلطنت طلبان بعد از گذشت 40 سال تقریبا منقرض شده اند افزود: الان نسل های جوانی وجود دارند که به آینده کشور و وضع موجود فکر می کنند؛ اتفاقا مسئولین نظام هم این نارضایتی ها را تایید کرده اند. به نظرم حرف نظام نارضایتی ها واقعی است و در بخش هایی ناکارآمدی داریم. نظام باید بتواند این خلاءها و نقصان ها را جبران کند که دیگر ما شاهد چنین شعارهای بی ریشه ای در کشور نباشیم.

 

در دهه 20 رجال وابسته به قاجار کشور را اداره می کردند

مدیر گروه تاریخ پژوهشکده امام خمینی در ارتباط به با روایت برخی سلطنت طلبان که سعی می کنند در ماجرای آزادی آذربایجان شاه را قهرمان جلوه دهند گفت: ماجرای آذربایجان در سالهای 25 شمسی رخ داد که شاه آن موقع 27 ساله بود. او آن زمان خیلی هم قدرتمند نبود. شاه در آن دهه ای به تدریج داشت تجربه می کرد که چگونه شاه شود و هنوز رجال گذشته و کسانی که به قاجار وابسته بودند مثل احمد قوام کشور را اداره می کردند.

وی با بیان اینکه دهه 20 دهه عجیبی است افزود: در این دهه سایر گروه های سیاسی و روزنامه ها آزاد بودند. جریان مذهبی مثل آیت الله کاشانی به صحنه آمده بود. فداییان اسلام و کمونیست ها هنوز در صحنه بودند. قصه آذربایجان بوی تجزیه می داد و همه ملت ایران متوجه قضیه شده بودند. به جز کمونیست ها و توده ای ها که با چراغ خاموش از فرقه دموکرات آذربایجان حمایت می کردند - چرا که حمایت از فرقه دموکرات قبح داشت – علما سهم زیادی داشتند.

 

نقش علما در آزادسازی آذربایجان

بهشتی سرشت ادامه داد: در متون تاریخی و گزارش های تاریخی آمده است که در همان ایام که آذربایحان تحت حکومت خودمختار سیدجعفر پیشه وری قرار داشت، آسید ابوالحسن اصفهانی مرجع اعلا فوت کرد. همه بازار تبریز بسته شد و یک هفته عزای عمومی برقرار شد. بعدا در گزارش های توده ای ها، کمونیست ها و دموکرات های آذربایجان آمده بود که ما از همین مذهب شکست خوردیم و فکر می کردیم وقتی آذربایجان دست ماست دیگر بوی مذهب نمی آید. اما با فوت یک مرجع بازار تعطیل شد و مساجد مجلس گذاشتند. در بخشی از خاطرات آیت الله طالقانی ملاحظه می کنید که خود ایشان در همان ایام در این رابطه تلاش داشتند و پیش نماز های مساجد را علیه دموکرات ها و حکومت خودمختار آذربایجان بسیج کرده بود.

این مدرس دانشگاه با یادآوری جدا شدن استان بحرین از ایران و تشکیل کشور مستقل در دوران پهلوی گفت: در ماجرای آذبایجان نمی توانیم بگوییم که شاه موفق شد. ارتش هم با حمایت ملت و روحانیت و سایر گروه ها حرکت کرد. ملت ایران تجزیه کشور را برنمی تابد و همه عناصر انقلابی، مصلح و روحانیت دنبال این مطلب هستند که ذره ای از خاک کشور جدا نشود. این ربطی به سلطنت و شاه نداشت. شاه تحت فشار علما، روحانیون و سایر گروه های سیاسی حرکت کرد اما هنوز نرسیده به میدان آنها فرار کردند. بحرین استانی از استان های ایران بود که شاه با انگلیسی ها معامله کرد.

 

اگر 28 مرداد قیام مردمی بود چرا شاه فرار کرد؟

مدیر گروه تاریخ پژوهشکده امام خمینی در ارتباط با کودتای 28 مرداد که سلطنت طلبان اساسا کودتا بودن آن را رد می کنند گفت: بحث کودتای 28 مرداد هم بحث عجیب و عبرت آموزی است. در یک جمله به محض شکاف افتادن بین بخش روحانیت (به رهبری آیت الله کاشانی) و ملی گرا (به رهبری دکتر مصدق) سلطنت و شاخک های اطلاعاتی و جاسوسی آمریکایی ها و انگلیسی ها متوجه جدایی شدند شروع کردند به دنبال کردن ماجرا.

وی با بیان اینکه در 28 مرداد آیت الله کاشانی کنار کشیده بود افزود: آیت الله کاشانی تحلیلی داشت و ترجیح می داد سلطنت شاه بماند اما حکومت مصدق نماند. خاطرات پسر دکتر مصدق نیز همین نکته را اذعان می کند. او می گوید 28 مرداد دیگر مردم در خیابان ها نبودند چون آیت الله کاشانی نبود و حتی می گوید به قول مرحوم امام خمینی مردم دیگر در صحنه نبودند. مردم که در صحنه نبودند سلطنت طلبان فائق شدند؛ در حالی که شاه تصور می کرد کار تمام است و از کشور فرار کرد. اگر شاه واقعا شاه واقعی بود که نباید در مواقع خطر فرار کند. اگر او واقعا احساس می کرد مردم پشت او هستند چرا فرار کرد؟ اگر سلطنت طلبان معتقدند 28 مرداد کودتا نبود، قیام مردمی بود و مردم طرفدار شاه بودند چرا شاه فرار کرد؟ او از ایتالیا با وسایل الکترونیکی با فرماندهانش در غار تلو  در تماس بودند. این را بعدها امثال زاهدی گفتند.

 

به آیت الله کاشانی این انتقاد وارد است که چرا 28 مرداد کنار کشید؟

وی افزود: پسر طیب از مادرش روایت می کند که شب 28 مرداد طیب را خواستند، او شب خارج شد و به غار تلو طرف لواسان رفتند. او دیده بود که زاهدی و فرماندهان نشسته اند و بی سیم ها را گذاشته اند. خلاصه اینکه با طیب هماهنگ کردند که باید فردا نیروهایت را وارد صحنه کنی. در داستان 28 مرداد طیب نیروهایش را وارد کرد. شعبان جعفری هنوز در زندان بود و بعد از ظهر 28 مرداد شعبان جعفری را از زندان آزاد کردند.

وی در پایان تاکید کرد: اگر مردم واقعا طرفدار شاه بودند شاه می ایستاد و با پشتیبانی مردم مصدق را خانه نشین می کرد. اما نیروهای نظامی با دلارهای آمریکا و انگلیس، اینتلجنس سرویس و سیا وارد شدند. در شرایطی که آیت الله کاشانی هم کنار کشیده بود. می شود به آیت الله کاشانی هم انتقاد کرد که شما نباید حکومت شاه را به دولت مصدق ترجیح می دادی. بلکه به اصلاح دولت مصدق اقدام می کردی.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
4 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.