سفرنامه منبعی پرارزش است که تاریخ و وقایع مهمی را از پشت صفحات تقویم نمایان می‌کند که این امر دریچه‌ای تازه به سوی شناخت فرهنگ، آداب و رسوم انسان‌هایی باز می‌کند که دیگر هیچ نشانی در کوچه و پس کوچه‌های شهرها از آنان نیست.

سفرنامه ها به هر نیتی که نوشته شده باشند، اطلاعات فراوان و ارزشمندی در مورد جغرافیا، تاریخ و آداب و رسوم مناطق و نواحی گوناگون به دست می‌دهند. هرچند معمولا این سفرها به صورت کوتاه مدت انجام می‌شده است و البته از آن هم مهم‌تر آن که سیاحان با قشری خاص و از طبقه‌ای معمولا ممتاز ارتباط برقرار می‌کرده‌اند.

برای نمونه اطلاعاتی که سیاحان در مورد عادات رفتاری و خصوصیات اخلاقی ایرانیان ارائه می‌دهند، معمولا چندان قابل اعتناء و توجه نیست، چرا که جامعه‌ آماری آن‌ها بسیار محدود بوده است و از طرف دیگر آن‌ها تنها طبقه‌ای خاص از ایرانیان را دیده‌اند و قضاوت چندان درستی نمی‌توانند داشته باشند.

با این حال گاهی نکاتی در سفرنامه‌ها ثبت و ضبط شده که هیج جای دیگری نشانی از آن باقی نیست و از این جهت بسیار پر ارزش هستند.

رسول گلپایگانی از همین رو چندین جلد سفرنامه سیاحان خارجی که از ایران دیدن کرده‌اند، را مورد مطالعه قرار داده و مواردی که در آن نشانی از سمنان و سایر شهرهای این استان آمده است را در کتاب «استان سمنان در سفرنامه سیاحان خارجی» گردآوری کرده است.

در این کتاب ۱۵۲ صفحه‌ای، استان سمنان از دیدگاه سیاحانی که از این منطقه کویری عبور کرده‌اند، مورد واکاوی قرار گرفته است.

استان سمنان به جهت شرایط اقلیمی خاصی که داشته، همواره منطقه‌ای در گذر سیاحان بوده است. به همین دلیل در موارد معدودی سیاح، تنها به قصد سفر به این استان پا در رکاب برده است. در این میان آرتور کریستن سن نمونه‌ای بارز است که برای تهیه یادداشت‌هایی از گویش سمنانی به صورت ویژه به این منطقه سفر کرده است.

گلپایگانی در کتابش آورده است: در موارد دیگر و بیشتر در زمان قاجار، سیاحان برای سفر به پایتخت یعنی تهران، از این منطقه عبور کرده اند و از دیگر سوی به دلیل همجواری این استان با خراسان پهناور، مسافران خارجی توقف کوتاهی در این استان داشته‌اند و پس از آن راهی مناطق سوق الجیشی هرات، افغانستان و ترکستان شده‌اند.

این نویسنده برای نگارش کتابش، چندین جلد سفرنامه سیاحان خارجی که از ایران دیدن کرده‌اند را مورد مطالعه و مداقه قرار داده است و مواردی که در آن‌ها نشانی از سمنان و سایر شهرهای این استان یافت شد، یادداشت و مورد تحلیل قرار داده است. به صورتی که نخست سفرنامه های انتخاب شده بر اساس زمان نوشته شدن آن‌ها، از دورترین زمان به این سوی، منظم شده و سپس اطلاعاتی در مورد سیاحان مورد نظر ارائه شده است.

«سفرنامه ابودلف در ایران»، «سفرنامه کلاویخو»، «سفر زمستانی»، «سفرنامه ترکستان و ایران»، «سفرنامه خراسان»، «سیاحت درویش دروغین»، «هانری رنه آلمانی»، «کویرهای ایران»، «زیرآفتاب سوزان ایران»، «ایران و قضیه ایران» و «گویش سمنانی و فراسوی دریای خزر» عنوان های اصلی کتاب «استان سمنان در سفرنامه‌های سیاحان خارجی» را تشکیل می‌دهند.


وقتی ابودلف به سمنان آمد

مسمر بن المهلهل الخزرجی ابودلف، شاعر و جهانگرد عرب در اوایل قرن چهارم هجری به ایران سفر کرد. حاصل این سفر ابودلف کتابی با عنوان «الرساله الثانیه» است که در آن اطلاعات جغرافیایی و تاریخی و نکات مردم‌شناسانه ارزشمندی ارایه می‌شود. این سیاح مسلمان در کتاب خود، به سمنان نیز اشاره می‌کند.

کتاب «استان سمنان در سفرنامه‌های سیاحان خارجی» در این بخش از کتاب قسمتی از سفرنامه ابودلف را که به سمنان پرداخته است می‌آورد: «سمنان شهر کوچک و پرجمعیت است. میوه و خواربار در آن‌جا فراوان و آب آن گوارا می‌باشد. در این شهر دستمال‌هایی با نقش و نگار می‌بافند که بسیار گرانبها و بهای هر دانه آن‌ها به پنجاه دینار می‌رسد. و نیز در آن‌جا پارچه‌های چادری بسیار هنرمندانه می‌بافند و هر قواره آن دویست دینار و بیشتر فروخته می‌شود. می‌گویند زن‌هایی که این چادر را می‌بافند در نتیجه دقت و زیبایی پارچه و به واسطه کار زیاد روی آن نابینا می‌شوند.»


گفت‌وگوی جیمز بیلی فریزر با فتحعلی‌شاه و قائم مقام فراهانی
جیمز بیلی فریزر، سیاح اسکاتلندی دو بار در پوشش دیپلماتیک به ایران سفر کرد و سفرنامه‌های ارزشمندی از خود برجای گذاشت. یکی از این سفرنامه‌ها «سفرنامه زمستانی» نام داشت که حاصل سفر دوم فریزر به ایران بود.
سفرنامه زمستانی در قالب هفده نامه به یک دوست نوشته شده و در هر نامه شرح ماجراهای سفر ذکر شده است. یکی از نکات جالب ‌توجه در این سفرنامه متن گفت‌وگوهایی است که فریزر با مقامات عالی‌رتبه قاجار مانند فتحعلی‌شاه، محمدشاه و قائم مقام فراهانی داشته است.
فریزر نخستین کسی است که به حوالی شاهرود می‌رسد و از ناامنی‌ها و قتل و غارت ترکمن‌ها در این منطقه گزارش می‌دهد.
قسمتی از یادداشت‌های فریزر: «تصور می‌کنم...عزیز که دوازده سال قبل یا بیشتر از این‌جا نامه‌ای برایت نوشته باشم. در آن هنگام در سر راه خود به مشهد دو هفته ملال‌انگیز را در این‌جا گذراندم. از این نقطه به بعد است که راه به واسطه تاخت و تاز ترکمانان ناامن شمرده می‌شود و متاسفانه می‌بینم که اکنون نیز حال بدین منوال است. پس از درگذشت عباس‌میرزا که این قوم نیمه وحشی را منکوب و مرعوب کرده بود دوباره دل و جرات پیدا کرده‌اند و به این‌جا تا دو سه منزل بعد یورش می‌برند. سخن کوتاه اوضاع خراسان سخت مغشوش است و دیگر روی آرامش نخواهد دید مگر تحت فرمان حکومتی قوی و شدید باشد.»

مناره بسطام و بخاری‌های بزرگ کارخانه‌های فرنگستان
سفرنامه بعدی که مولف در این کتاب به آن می‌پردازد، سفرنامه «ترکستان و ایران» نوشته هنری موزر، جهانگرد سوئیسی است. موزر در بخش‌هایی از این سفرنامه به سمنان اشاره می‌کند و مطالب ارزشمندی را درباره این استان و باورها و اعتقادات مردمان آن بیان می‌کند.

مولف بخشی از سفرنامه موزر که درباره مناره بسطام است را در کتاب خود می‌آورد: «آن روز پس از خستگی زیاد به مناره معروف بسطام رفتیم. و این برجی است که شباهت به بخاری‌های بزرگ کارخانه‌های فرنگستان دارد. چهل و دو پله می‌خورد تا به بالا می‌رود از رونق سابق این شهر به همه جهت برجی است و کتیبه‌ها به خط کوفی روی آن ملاحظه می‌شود و مسجدی هست که بعد از احداث این برج ساخته شده و برج‌های مخروطی شکل از سنگ‌های کاشی مینایی دارد.»

درباره نویسنده

رسول گلپایگانی، نویسنده و پژوهشگر، در سال ۱۳۶۵ در اصفهان به دنیا آمد. تنش‌های جنگ تحمیلی سبب شد خانواده‌اش، سمنان را به دلیل نزدیکی به زادگاهشان، بیابانک، برای مهاجرت انتخاب کنند. او در سال ۱۳۸۳ جهت اخذ مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی وارد دانشگاه سمنان شد و از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۸۹ به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی مشغول بود.

در سال‌های ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ به عنوان پژوهشگر، جهت جمع‌آوری مدخل برای بخش مردم‌شناسی در مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی فعالیت کرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.