جی پلاس؛

روایت دکتر عارفی از روز هجرت امام به قم/اولین مکانی که امام به آنجا وارد شد

امام خمینی در دهم اسفند ماه سال ۵۷ تصمیم به ترک تهران و هجرت به قم گرفتند.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، هنوز بیست روزی از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که امام خمینی(س) تصمیم به ترک تهران و اقامت در قم گرفتند. دکتر سید حسن عارفی، پزشک ایشان در خاطرات خود درباره آن روز تاریخی اینگونه نقل خاطره کرده است:

 

حضرت امام صبح روز دهم اسفندماه ۵۷، طبق تصمیم قبلی از مدرسه علوی به طرف قم حرکت کردند. ما هم طبق برنامه ریزی قبلی همراه با یک آمبولانس بزرگ و مجهز به وسایل پزشکی در معیت ایشان بودیم. در مسیر تهران ـ قم، روستائیان مسیر حضرت امام را آب و جارو و تزیین کرده بودند و با دود کردن اسپند، خیر مقدم گفتند و قدوم پر برکت آن حضرت را گرامی داشتند. سر درب ورودی پادگان منظریه (بین جاده تهران ـ قم) با آرایش جالب و خاصی تزیین شده بود. حضرت امام خمینی به داخل پادگان در میان سربازان و درجه داران رفته آنها را مورد محبت خود قرار دادند.

 

 حضرت امام خمینی به اتفاق فرزندشان حاج سید احمد آقا و چند تن از برادران و محافظین توسط یک ماشین سواری در جلو و ما هم توسط آمبولانس بزرگ و مجهز در معیت ایشان در حرکت بودیم. مردم قم در فاصله چند کیلومتری شهر در دو طرف جاده با انتظار قدوم پر برکت رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ایستاده بودند. ازدحام به قدری بود که ماشین حضرت امام از جاده اصلی قادر به جلو رفتن نبود. شور و هیجان و ابراز محبت و علاقه عاشقان دیدار امام به قدری زیاد بود که ماشین حامل حضرت امام را چون نگین انگشتری در میان خود قرار داده و پروانه وار دور آن حلقه زده بودند.

 

در این لحظات روی سقف ماشین عده ای نشسته، روی قسمت جلو و عقب عده ای ایستاده و جمعیت کثیری در اطراف ماشین با علاقه خاصی خواهان دیدار عزیزشان از نزدیک بودند. ولی راننده که جمعیت فراوان در خیابان را مانع حرکت خود می دید، به جاده خاکی منحرف شد تا شاید از جاده فرعی به طرف قم حرکت کند. اما مجدداً راه عبور امام توسط عاشقان دیدارش مسدود شد. ما هم در داخل آمبولانس ناظر تمام جریانات بودیم. در این لحظات آقای حاج مهدی عراقی که مورد اطمینان و علاقه مخصوص حضرت امام بود با حالتی پر از نگرانی و اضطراب به ما دستور داد تا در صندلی جلو محلی آماده و حضرت امام را با آمبولانس به قم منتقل کنیم. ما هم با آغوش باز پذیرا شدیم. در لحظه ای بعد حضرت امام خمینی و جناب آقای سید احمد در صندلی جلوی آمبولانس قرار داشتند و حقیر هم در خدمتشان بودم. آمبولانس در میان جمعیت میلیونی و پرشور به حرکت خود به طرف قم ادامه داد.

 

 

برشی از کتاب طبیب دل ها؛ ص ۴۴-۴۵

دیدگاه تان را بنویسید