اعتراض مردم را (حتی اگر با تندی همراه باشد) نباید حمل بر تقابل یا تعارض سیاسی و امنیتی کرد، به تعبیر دیگر شایسته نیست مطالبات اجتماعی مردم را سیاسی کرد و یا رفتار معترضان را با تعابیر امنیتی تفسیر نمود، حتی اگر معدودی از افراد با تندروی و فرصت‌طلبی درصدد سوء استفاده از موقعیت برآیند.
در مورد واقعه خرمشهر، اگر چه اعتراضات مردم به تنش‌هایی هم انجامید، ولی هیچ کس نمی‌تواند مردمی را که بیشترین هزینه را در انقلاب و دفاع مقدس داده‌اند، متهم به بی مهری با نظام و انقلاب کند یا حق مسلم آنان برای برخورداری از حداقل امکانات لازم مثل آب سالم را نادیده بگیرد.
با ریشه‌یابی مطالبات مردم خرمشهر که به سال‌ها و دولت‌های قبل برمی‌گردد، زمینه‌های ناراحتی و حتی عصبانیت معترضان را می‌توان تحلیل و برای جلوگیری از موارد مشابه آن تدبیر کرد. آنچه در این خصوص مهم و قابل توجه است، ضرورت تسریع در فرآیند حل مسأله از طریق طراحی پروژه های مرتبط (در اینجا پروژه عمرانی آب‌رسانی) و اجرای آن است. روند کند پیشرفت کار و بروز موانع مختلف مالی، مدیریتی و نظارتی که در بسیاری از فعالیت‌ها و پروژه‌های اجتماعی، اقتصادی، قضایی و عمرانی قابل مشاهده است، عوارض و پیامدهایی دارد که بعضاً بسیار خسارت‌بار و چه بسا جبران ناپذیر خواهد شد. بنابراین با آسیب‌شناسی این قبیل موضوعات می‌توان از آنها عبرت گرفت و درصدد رفع اشکالات در موارد مشابه برآمد. بی گمان عموم دست‌اندرکاران اعم از مدیران، پیمانکاران، دستگاه‌های نظارتی و... در این رابطه باید پاسخگو باشند و با مسئولیت پذیری نسبت به رفع اشکالات موجود اهتمام ورزند. ناگفته پیداست که هماهنگی و هم‌افزایی بخش‌ها و دستگاه‌های مختلف و پرهیز از کارشکنی و فرافکنی بسیار مهم و تعیین کننده است.
مواجهه شایسته با پدیده‌هایی از این دست مستلزم مراعات دو اصل مهم و تعیین کننده است؛ اول اینکه، وجود مساله و معضل باید پذیرفته و به رسمیت شناخته شود. هر گونه توجیه مساله و کتمان آن نه تنها کمکی به حل هیچ یک از مسائل اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی، سیاسی و... نخواهد کرد بلکه به مثابه استخوان لای زخم گذاشتن می‌تواند وخامت مساله را بیشتر کند. اتفاقا نخستین شرط حل یک مساله واقعی یا پیشگیری از شکل‌گیری و رشد معضل، پذیرش و جدی گرفتن آن است. دوم اینکه ، فرافکنی و مقصریابی هم راهکار مناسبی برای رویارویی با معضلات نیست، پیدا کردن متهمان یا مقصران واقعی یا خیالی برای یک مساله کار سختی نیست ولی لزوما به حل مساله کمک نمی‌کند. وقتی یک مشکل در عرصه اجتماعی سر باز کرده و آشکار می‌شود می‌توان به استقبال آن رفت و با مسئولیت پذیری و جلب همدلی و همکاری جمعی، آن را به عنوان فرصتی برای حل مساله تلقی کرد، چون در واقع اولین قدم برای حل مساله کشف و شناخت دقیق آن است. برای حل مسایل نباید منتظر بحرانی شدن آن شد بلکه می‌توان با درایت لازم و پذیرش واقعیت، مسئولانه به شناسایی مسایل و زمینه‌های بحران پرداخت و با اولویت بندی مناسب و به‌کارگیری همه امکانات و ظرفیت‌ها درصدد یافتن راه حل و اقدام برای رفع مشکل برآمد. این کار البته در شرایط ویژه و پیچیده اجتماعی مستلزم همدلی و اعتماد متقابل بویژه در میان نخبگان سیاسی و متولیان امر و هم‌افزایی آنهاست. البته عنصر سرعت در تصمیم‌گیری بهنگام و هماهنگی میان اولیای امر در این شرایط بسیار مهم و سرنوشت‌ساز خواهد بود.
نتیجه: از آنچه گفته شد، نتیجه می‌گیرم که «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.» مساله آب خرمشهر تنها مساله ایران زمین نیست و مدیران و پیمانکاران حوزه آب هم تنها متولیان پاسخگو نیستند. جامعه ما در معرض مشکلات گوناگونی قرار دارد که حل آنها نیازمند عزم جدی، هوشمندی و سرعت لازم است. امروز، حکایت خرمشهر حکایت ایران است. مساله آب، خشکسالی، گرد و خاک و امثال آنها تنها نمونه‌هایی از مسایلی هستند که مدیریت شایسته آنها نیازمند عزم ملی همراه با شجاعت، درایت، مسئولیت پذیری و سرعت عمل است و علاج آنها قبل از وقوع کم هزینه تر و البته پرثمرتر خواهد بود. پذیرش مسئولیت و عزم بر حل مساله البته بدون هزینه و زحمت هم نیست ولی تردید نمی‌توان کرد که هر امر واجبی اگر به موقع ادا نشود، قضای آن زحمت بیشتر، هزینه بالاتر و در مقابل رضایت بخشی و اجر کمتری در پی خواهد داشت.
*مدیرعامل ایرنا
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.