امام خمینی در پیامی به مناسبت پذیرش قطعنامه؛

تأکید امام خمینی بر استقلال مسئولان جمهوری اسلامی در پذیرش قطعنامه 598

امام خمینی پذیرش قطعنامه را تکلیف الهی خود دانسته و خطاب به ملت ایران می فرماید: «شما مى ‏دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم؛ اما تصمیم امروز فقط براى تشخیص مصلحت بود؛ و تنها به امید رحمت و رضاى او از هر آنچه گفتم گذشتم؛ و اگر آبرویى داشته‏ ام با خدا معامله کرده ‏ام.»

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جامعه جی پلاس،  جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اگرچه در ابتدا با نویدهای ناپایدار پیروزی برای صدام جنایتکار همراه بود ولی این روند از سال 61 حالت معکوسی به خود گرفت. ارتش بعث عراق پس از عملیات خیبر در یک روند صعودی، پذیرای شکست شد و سرانجام، در عملیات والفجر 8 در عین ناباوری فاو را از دست داد. اما شکست نظامی در جبهه شلمچه طی عملیات کربلای 5 با هیچ یک از شکست های عراق قابل مقایسه نیست، زیرا این شکست، آن هم در سال هفتم جنگ و در حساس ترین منطقه نبرد، آینده حکومت عراق را در تاریکی فرو برد.

قطعنامه 598 شورای امنیت نتیجه تحولات عظیم در صحنه داخلی ایران و سیاست بین‌المللی و نیز حوادث و رویدادهای جبهه‌ های نبرد بود. پیشرفت‌ های نظامی عمده‌ ای که در رشته عملیات‌های والفجر، خیبر، قدس، ظفر، کربلا و نصر به دست آمد و تلفات و خسارات سنگینی که به نیروهای دشمن وارد شد و تصرف بخشی از اراضی در داخل عراق بخصوص نزدیک شدن ایران به بصره وضعیت بغرنجی برای عراق و حامیان جهانی‌ اش به وجود آورد.

این قطعنامه در تاریخ 29 تیر سال 66 از سوی شورای امنیت سازمان ملل برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد که از نظر کمی و تعداد واژه‌ های به کار گرفته شده، مفصل‌ترین و از نظر محتوا اساسی‌ ترین و از نظر ضمانت اجرایی قوی‌ترین قطعنامه شورای امنیت در مورد جنگ هشت ساله بود که بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد اما یک سال بعد یعنی در تاریخ بیست و هفتم تیرماه سال 67 به وسیله ایران مورد قبول واقع شد.

قطعنامه 598 اگر چه انتظار کامل جمهوری اسلامی ایران را برآورده نکرد ولی در مقایسه با قطعنامه‌ های قبلی سازمان ملل متحد از ویژگی های خاصی برخوردار بود. به ویژه بند 6 قطعنامه که در باب تعیین آغازگر جنگ بود و با توجه به نیت های جانبدارانه شورای امنیت در جنگ – مبنی بر عدم رسیدگی به تجاوز عراق و تعیین وی به عنوان عامل شروع جنگ و ایراد خسارات جانی و مالی- برای جمهوری اسلامی ایران پیروزی بزرگی به حساب آمد زیرا در سایه مقاومت رزمندگان و حرکت دیپلماسی فعال، ایران توانسته بود شورای امنیت را متقاعد کند که صلح بدون تعیین متجاوز برخلاف عدالت و امنیت و در واقع عین ظلم است.

امام خمینی (س) دو روز بعد از این قضیه یعنی در بیست و نهم تیرماه سال 67 در بخشی از پیام خود به مناسبت سالگرد شهادت حجاج در حج سال 66 به دست رژیم آل سعود به این قضیه اشاره کرده و نکات مهمی را با دلاوران عرصه نبرد و مردم مقاوم ایران و مسئولان مطرح کردند. بخش هایی از این پیام به شرح زیر است:

«و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگوارى براى همه و خصوصاً براى من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن مى ‏دیدم؛ ولى به واسطه حوادث و عواملى که از ذکر آن فعلًا خوددارى مى ‏کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور، که من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى‏ دانم. و خدا مى‏ داند که اگر نبود انگیزه‏ اى که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شود، هر گز راضى به این عمل نمى‏ بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالى گردن نهیم. و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود.

من در اینجا از همه فرزندان عزیزم در جبهه ‏هاى آتش و خون که از اول جنگ تا امروز به نحوى در ارتباط با جنگ تلاش و کوشش نموده ‏اند، تشکر و قدردانى مى‏ کنم. و همه ملت ایران را به هوشیارى و صبر و مقاومت دعوت مى‏ کنم. در آینده ممکن است افرادى آگاهانه یا از روى ناآگاهى در میان مردم این مسأله را مطرح نمایند که ثمره خونها و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفه شهادت بیخبرند و نمى ‏دانند کسى که فقط براى رضاى خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگى نهاده است حوادث زمان به جاودانگى و بقا و جایگاه رفیع آن لطمه ‏اى وارد نمى ‏سازد. و ما براى درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله طولانى را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان براى ابد درس مقاومت به جهانیان داده است. و خدا مى‏ داند که راه و رسم شهادت کور شدنى نیست؛ و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت‏ مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دار الشفاى آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایى که این گوهرها را در دامن خود پروراندند!

خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روى مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‏ اند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده‏ هاى معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز مانده ‏ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده‏ ام، و در برابر عظمت و فداکارى این ملت بزرگ احساس شرمسارى مى ‏کنم.

و بدا به حال آنانى که در این قافله نبودند! بدا به حال آنهایى که از کنار این معرکه بزرگِ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهى تا به حال ساکت و بى ‏تفاوت و یا انتقادکننده و پرخاشگر گذشتند!

آرى، دیروز روز امتحان الهى بود که گذشت. و فردا امتحان دیگرى است که پیش مى ‏آید. و همه ما نیز روز محاسبه بزرگترى را در پیش رو داریم. آنهایى که در این چند سالِ مبارزه و جنگ به هر دلیلى از اداى این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کرده ‏اند مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفته ‏اند، و خسارت و زیان و ضرر بزرگى کرده‏ اند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبه حق خواهند کشید. که من مجدداً به همه مردم و مسئولین عرض مى‏ کنم که حساب این گونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند؛ و نگذارند این مدعیان بى ‏هنر امروز و قاعدین کوته ‏نظر دیروز به صحنه‏ ها برگردند.

من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش مى‏ کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگى روزمره خود به فراموشى سپرده شوند. اکیداً به ملت عزیز ایران سفارش مى‏ کنم که هوشیار و مراقب باشید، قبول قطعنامه از طرف جمهورى اسلامى ایران به‏ معناى حل مسئله جنگ نیست. با اعلام این تصمیم، حربه تبلیغات جهانخواران علیه ما کند شده است؛ ولى دورنماى حوادث را نمى ‏توان به طور قطع و جدى پیش‏ بینى نمود. و هنوز دشمن از شرارتها دست برنداشته است؛ و چه بسا با بهانه ‏جوییها به همان شیوه‏ هاى تجاوزگرانه خود ادامه دهد. ما باید براى دفع تجاوز احتمالى دشمن آماده و مهیا باشیم.

و ملت ما هم نباید فعلًا مسأله را تمام شده بداند. البته ما رسماً اعلام مى ‏کنیم که هدف ما تاکتیک جدید در ادامه جنگ نیست. چه بسا دشمنان بخواهند با همین بهانه ‏ها حملات خود را دنبال کنند. نیروهاى نظامى ما هر گز نباید از کیْد و مکر دشمنان غافل بمانند. در هر شرایطى باید بنیه دفاعى کشور در بهترین وضعیت باشد. مردم ما، که در طول سالهاى جنگ و مبارزه ابعاد کینه و قساوت و عداوت دشمنان خدا و خود را لمس کرده‏ اند، باید خطر تهاجم جهانخواران در شیوه ‏ها و شکلهاى مختلف را جدیتر بدانند. و فعلًا چون گذشته تمامى نظامیان، اعم از ارتش و سپاه و بسیج در جبهه ‏ها براى دفاع در برابر شیطنت استکبار و عراق به مأموریتهاى خود ادامه دهند. در صورتى که این مرحله از حادثه انقلاب را با همان شکل خاص و مقررات مربوط به خود پشت سر گذاردیم براى بعد از آن و سازندگى کشور و سیاست کل نظام و انقلاب تذکراتى دارم که در وقت مناسب خواهم گفت. ولى در مقطع کنونى به طور جدّ از همه گویندگان و دست ‏اندرکاران و مسئولین کشور و مدیران رسانه ‏ها و مطبوعات مى‏ خواهم که خود را از معرکه ‏ها و معرکه ‏آفرینیها دور کنند؛ و مواظب باشند که ناخودآگاه آلت دست افکار و اندیشه‏ هاى تند نگردند؛ و با سعه صدر در کنار یکدیگر مترصد اوضاع دشمنان باشند.

در این روزها ممکن است بسیارى از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند. هر چند این مسأله به خودى خود یک ارزش بسیار زیباست، اما اکنون وقت پرداختن به آن نیست. چه بسا آنهایى که تا دیروز در برابر این نظام جبهه‏ گیرى کرده بودند و فقط به خاطر سقوط نظام و حکومت جمهورى اسلامى ایران از صلح و صلح طلبى به ظاهر دم مى ‏زدند، امروز نیز با همان هدف سخنان فریبنده دیگرى را مطرح نمایند؛ و جیره‏ خواران استکبار، همانها که تا دیروز در زیر نقاب دروغین صلح، خنجرشان را از پشت به قلب ملت فرو کرده بودند، امروز طرفدار جنگ شوند. و ملیگراهاى بى ‏فرهنگ براى از بین بردن خون شهداى عزیز و نابودى عزت و افتخار مردم، تبلیغات مسموم خویش را آغاز نمایند. که ان شاء اللَّه ملت عزیز ما با بصیرت و هوشیارى جواب همه فتنه‏ ها را خواهد داد.

من باز مى‏ گویم که قبول این مسأله براى من از زهر کشنده‏ تر است؛ ولى راضى به رضاى خدایم و براى رضایت او این جرعه را نوشیدم. و نکته ‏اى که تذکر آن لازم است این است که در قبول این قطعنامه فقط مسئولین کشور ایران به اتکاى خود تصمیم گرفته‏ اند. و کسى و کشورى در این امر مداخله نداشته است.

مردم عزیز و شریف ایران، من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش مى‏ دانم. و شما مى ‏دانید که من به شما عشق مى ‏ورزم؛ و شما را مى‏ شناسم؛ شما هم مرا مى ‏شناسید. در شرایط کنونى آنچه موجب امر شد تکلیف الهى ‏ام بود. شما مى ‏دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم؛ اما تصمیم امروز فقط براى تشخیص مصلحت بود؛ و تنها به امید رحمت و رضاى او از هر آنچه گفتم گذشتم؛ و اگر آبرویى داشته‏ ام با خدا معامله کرده ‏ام. عزیزانم، شما مى‏ دانید که تلاش کرده‏ ام که راحتى خود را بر رضایت حق و راحتى شما مقدّم ندارم. خداوندا، تو مى‏ دانى که ما سر سازش با کفر را نداریم.

خداوندا، تو مى ‏دانى که استکبار و امریکاى جهانخوار گلهاى باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویى، و ما تنهاى تنهاییم و غیر از تو کسى را نمى ‏شناسیم و غیر از تو نخواسته‏ ایم که کسى را بشناسیم. ما را یارى کن، که تو بهترین یارى کنندگانى. خداوندا، تلخى این روزها را به شیرینى فرج حضرت بقیة اللَّه- ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- و رسیدن به خودت جبران فرما.

فرزندان انقلابى ‏ام، اى کسانى که لحظه‏ اى حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید، شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما مى‏ گذرد.

مى‏ دانم که به شما سخت مى‏ گذرد؛ ولى مگر به پدر پیر شما سخت نمى‏ گذرد؟ مى‏ دانم که‏ شهادت شیرینتر از عسل در پیش شماست؛ مگر براى این خادمتان این گونه نیست؟ ولى تحمل کنید که خدا با صابران است. بغض و کینه انقلابى ‏تان را در سینه ‏ها نگه دارید؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید؛ و بدانید که پیروزى از آن شماست. و تأکید مى‏ کنم که گمان نکنید که من در جریان کار جنگ و مسئولان آن نیستم. مسئولین مورد اعتماد من مى ‏باشند. آنها را از این تصمیمى که گرفته‏ اند شماتت نکنید، که براى آنان نیز چنین پیشنهادى سخت و ناگوار بوده است. که ان شاء اللَّه خداوند همه ما را موفق به خدمت و رضایت خود فرماید.»

صحیفه امام، ج 21، ص 92-96

 

 

دیدگاه تان را بنویسید