فتحعلی اویسی درگذشت

فتحعلی اویسی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون پس از پشت سر گذاشتن یک دوره بیماری در بیمارستان درگذشت.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس؛ فتحعلی اویسی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون پس از پشت سر گذاشتن یک دوره بیماری در بیمارستانی در تهران درگذشت.

 

بیوگرافی فتحعلی اویسی

فتحعلی اویسی متولد 21 دی 1324 در فردو قم ، بازیگر و خواننده بود.

فارغ التحصیل لیسانس رشته کارگردانی و بازیگری از دانشگاه ایالتی تگزاس می باشد که بعد انقلاب از 33 سالگی با فیلم «قدغن» جلوی دوربین رفت

 

کودکی و دوچرخه

ما هفت ، هشت برادر بودیم ، در زمان بچگی هم دوچرخه وسیله خیلی جذابی به حساب می آید ، اما پدرم نمی توانست برای همه ما دوچرخه بخرد.

اگر هم یه دوچرخه می خرید بطور حتم پشت سر هم دعوا بود ، من گاهی به پدرم می گفتم ، برایم دوچرخه نمی خری، آن خدا بیامرز می گفت : «دوچرخه ام کجا بود»

 

مدرسه و ریاضیات

در ریاضیات همیشه ضعیف بودم اما صفر نگرفتم ، پایین ترین نمره هایم شش ، هفت و هشت بوده است و همیشه یکی دو سوال ریاضی را جواب می دادم

درس های طبیعی ام خیلی خوب بود چون پزشکی را خیلی دوست داشتم

از تله تئاتر تا مهاجرت

سال 1345 در 21 سالگی با حمید سمندریان یک تله تئاتر کار کردم تا اینکه سال 48 – 1347 دو سال پیاپی در دانشکده هنرهای زیبا در امتحان کتبی رد شدم

در نهایت تصمیم گرفتم برای ادامه تحصیل به آمریکا بروم و به این ترتیب تا سال 1355 به مدت 8 سال آنجا درس خواندم

 

شروع از سینما تا تلویزیون

در سال 1357 با فیلم «قدغن» به کارگردانی علیرضا داوودنژاد اولین بار بازی در جلوی دوربین را تجربه کرد و سال 1359 هم در فیلم «راهی به سوی خدا» بازی کرد

وی سال 1363 با سریال «سربداران» در نقش «ایلچی طغای» بازی در قاب تلویزیون را تجربه کرد.

 

فتحعلی اویسی سال 1379 در سریال «ولایت عشق» در نقش «رجاء ابن ابی ضحاک» خوش درخشید و سال 1380 در سریال «چمدان های بسته» هم موفق بود.

اوج شهرت وی سال 1381 با سریال «بدون شرح» شروع شد و با سریال «کمربندها را ببندیم» و «زیرزمین» ادامه یافت

با آقای کاووسی می شناسنم

می گوید بعد از سال ها از بازی در سریال «بدون شرح» هنوز هم مردم او را به اسم آقای کاووسی، همان مدیر بامزه نشریه وزین شهر قشنگ می شناسند

نخستین نکته ای که به محض شنیدن اسمش به ذهن هر مخاطبی خطور کند، تکیه کلام ها و خنده های معروف و بامزه اش باشد.

«دیجیتالم کجا بود؟» یا «دوگوله» یا «توجه نکردی چی گفتم» از آن دسته کلماتی بودند که تا مدت ها بین مردم دهان به دهان می چرخیدند و کهنه هم نمی شدند

ازدواج

فتحعلی اویسی سال ها پیش با خانم «مهرانگیز بهرامی» ازدواج کرده که ثمره این زندگی یک دختر و یک پسر بنام های «کتایون» و «علیرضا» است.

در این چند سال از «زهره صفوی» به عنوان همسر و از خانم «زهرا» اویسی بعنوان دختر ایشان یاد شده که صحت ندارد و زهرا اویسی دختر زهره صفوی است.

با توجه به حرفه ای که دارم، متاسفانه نتوانسته ام تا امروز آن طور که دلم می خواسته در کنار خانواده و فرزندانم باشم.

از آنجا که در کارم نیز با عشق جلو رفته ام و از طرفی عاشق خانواده ام هم هستم، حرفه ام هوو یا رقیب عشقی سختی برای خانواده ام به حساب می آید.

تجربه خوانندگی

داستان تهیه آلبوم موسیقی با پسرم علیرضا از زمانی شروع شد که او یک ترانه با نام «پسرم» را برای من ساخت و وقتی آن را گوش کردم، یک جورهایی تشویق شدیم 

بعدها یک آلبوم کار کردیم که بعد از مدت ها بالاخره مجوز انتشارش صادر شد ، قبل از این که بخواهم در تیتراژ پایانی سریال ها ترانه بخوانم، می خواندم

تصادف رانندگی

28 اسفند 1395 در جاده متل قو به سمت نمک آبرود به همراه همسرم مشغول رانندگی بودم که ناهمگون بودن جاده و ماسه‌ های کف آن باعث واژگونی خودرو شد

بعد از واژگونی خودرو ، هشت بار به دور خود چرخید و خدا خواست تا زنده بمانیم

والیبال و فوتبال

والیبالیست بودم البته حرفه ای نه ، پنج شش ماه هم رفتم کشتی آزاد که آن موقع کلاس نهم بودم ، دیدم قد من برای کشتی بلندتر از حد معمول است ، ادامه ندادم

فوتبال هم بازی کرده اما چون قدم بلند بود فوتبالیست خوبی نشدم و مرتب زمین می خوردم

بازیکنان مورد علاقه

برزیل و فوتبال این کشور را دوست دارم ، از «پله» خیلی خوشم می آمد ، آن هم به شدت ، همایون بهزادی هم از بازیکنان مورد علاقه من بود

 

فیلم سینمایی

 

*بازگشت لوک خوش‌ شانس – 1393

* دریا کنار – 1393

*بازنشسته‌ ها – 1391

* بازگشت به آینده – 1390

*ساعت شلوغی – 1390

*چگونه میلیاردر شدم – 1389

* داماد خجالتی – 1389

*دردسر بزرگ – 1389

* دزدان خیابان جردن – 1389

* سه نفر روی یک خط – 1389

* افراطی‌ ها – 1388

*شیر و عسل – 1388

* چار چنگولی – 1387

*کلاهی برای باران – 1385

* مادر زن سلام – 1385

* مسیح – 1384

*انتخاب – 1383

*بشارت منجی – 1383

* بله‌ برون – 1382

*دوشیزه – 1381

* زندانی 707 – 1381

* مومیایی 3 – 1378

* خط‌ ها و سایه‌ ها – 1377

* لژیون – 1377

*جهان‌ پهلوان تختی – 1376

* گاومیش‌ ها – 1375

*پاتک – 1374

*حادثه در کندوان – 1374

*مرضیه – 1373

* می‌ خواهم زنده بمانم – 1373

* آخرین خون – 1372

* بدل – 1372

* پرواز را به خاطر بسپار – 1371

* بانو – 1370

* پرنده آهنین – 1370

* دلشدگان – 1370

* قرق – 1370

* مسافران دره انار – 1370

* حکایت آن مرد خوشبخت – 1369

*سایه خیال – 1369

*دستمزد – 1368

* ریحانه – 1368

* گل سرخ – 1368

* هامون – 1368

* تفنگ‌های سحرگاه – 1367

* سرب – 1367

* هی جو – 1367

*پرنده کوچک خوشبختی – 1366

*ناخدا خورشید – 1365

* سردار جنگل – 1363

* راهی به‌سوی خدا – 1359

* قدغن – 1357 

کارگردانی

*سربلند – 1373 

* مریم و میتیل – 1371

* باو – 1367

* مادر – 1363 

*تله تئاتر و سریال

* چمدان – 1391

* دست بالای دست – 1391

*کسی خوابه؟ – 1390

* سایه روشن – 1390

* دارا و ندار – 1389–1388

* زیرزمین – 1385

* بایرام – 1385

* کمربندها را ببندیم – 1383

* باغچه مینو – 1382

* در کنار هم – 1381

* بدون شرح – 1381

* فرمان – 1381

* تله تئاتر به سوی دمشق – 1381–1380

* تفنگ سرپر – 1381–1377

* چمدان‌ های بسته – 1380

*تله تئاتر زارع شیکاگو – 1380

*تصمیم نهایی – 1380

* خورشید و ماه – 1380–1379

* چراغ جادو – 1380–1379

* ولایت عشق – 1379

* کاکتوس – سری دوم – 1379

* آبدارشاه – 1379

*تله تئاتر در پوست شیر – 1379

* خانه ما – 1379

* پس از باران – 1379–1378

*به او بگوئید دوستش دارم – 1377

* تله تئاتر قضیه رابرت اوپنهایمر – 1376

* قصه‌ ها – 1377–1375

* عملیات فوق سری – 1376–1375

* تهران 11–595 ج 48 – 1375

*تنهاترین سردار – 1375–1373

* مش خیرالله صندوقچه اسرار – 1372–1370

* مسافران دره انار – 1370–1369

* سردار جنگل – 1366–1363

*سربداران – 1363 

 

علت درگذشت فتحعلی اویسی و زمان تشییع پیکر وی

دیدگاه تان را بنویسید