جی پلاس/ به مناسبت سالروز رحلت؛

سید علی اکبر ابوترابی فرد که بود؟/چرا زندانی شد؟/وی به هنگام اسارت صاحب چه منصبی بود؟/به چه علت رحلت کرد؟

حجت الاسلام والمسلمین سید علی اکبر ابوترابی فرد در سال ۱۳۱۸ در قم به دنیا آمد. وی از محضر اساتیدی همچون ادیب نیشابوری، شیخ مجتبی قزوینی و امام خمینی بهره برد. او در اوایل جنگ تحمیلی به اسارت درآمد و پس از سال ها اسارت، به همراه سایر آزادگان به وطن باز گشت.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر ابوترابی فرد اختصاص دارد.

 

زندگینامه سید علی اکبر ابوترابی فرد

ولادت و نسب

حجت الاسلام و المسلمین سید على اکبر ابوترابی فرد در سال ۱۳۱۸ در شهر مقدس قم متولد شد.

پدر بزرگوارش آیت الله سید عباس ابوترابی، فرزند آیت الله سید ابوتراب و مادرش دختر آیت الله سید محمد باقر علوى قزوینى است.

 

در همین رابطه بخوانید:

نصرالله فلسفی که بود؟/از وی چه آثاری برجا مانده؟/چه شد که به ترجمه روی آورد؟/وی در چه مناصبی خدمت کرد؟

میرزا حسین خلیلی تهرانی که بود؟/چرا امین السلطان را تکفیر کرد؟/چرا وی را ذبیح اعظم خواندند؟

آیت الله سید محمدحسین شهرستانی که بود؟/علت شهرتش به شهرستانی چیست؟/چرا امامت جماعت مدرسه مروی به وی داده شد؟/چرا به وی شهرستانی ثانی می گویند؟

شیخ محمدرضا کلباسی کیست؟/وی چه نسبتی با میرداماد دارد؟/ماجرای نماز باران و ساخت مسجد رکن الملک چه بود؟/به چه علت تبعید شد؟

حسن احمدی گیوی کیست؟/علت تاخیر ۴۰ ساله چاپ کتابش چه بود؟/او شاگرد کدام اساتید برجسته بود؟

سید ابوالقاسم دهکردی که بود؟/او و جمعی از علما چگونه از کالای ایرانی حمایت کردند؟/نقش وی در تشکیل هیات علمیه اصفهان چه بود؟/او بجز امام خمینی به چه افراد دیگری اجازه روایت داد؟

 

تحصیلات

وی تحصیلات ابتدایى تا پایان دوره دبیرستان را با موفقیت سپرى کرد و در سال ۱۳۳۶، موفق به اخذ دیپلم ریاضى شد.

پس از اخذ دیپلم با توصیه پدر بزرگوارش به تحصیل دروس دینى علاقمند شد و در سال ۱۳۳۷ به مشهد مقدس عزیمت کرد و در مدرسه نواب اقامت گزید.

دروس مقدماتى و دوره سطح را با جدیت و تلاش شبانه روزى و استعدادى شگرف در حوزه علمیه مشهد گذراند و از اساتید بزرگى چون ادیب نیشابورى و مرحوم آیت الله شیخ مجتبى قزوینى بهره‌ هاى فراوانى برد.

 

همراهی با نهضت امام خمینی

با آغاز نهضت امام خمینى (س) در سال ۴۲، همراه با حاج آقا مصطفى وارد جریان های سیاسى شد و در تظاهرات مردم قم در ۱۵ خرداد سال ۴۲، حضور فعالی داشت. در هجوم عوامل رژیم ستمشاهى به مدرسه فیضیه، مورد ضرب و شتم مأمورین شاه قرار گرفت.

 

سفر به نجف

در پى تبعید حضرت امام (ره) به نجف اشرف، ایشان نیز به نجف مشرف و مشغول تحصیل شد و در محضر امام راحل(ره) از درس خارج فقه و اصول معظم له بهره مند شد.

 

اسیر در زندان ساواک

پس از حدود شش سال تحصیل در نجف، هنگامى که اعلامیه هاى امام خمینى (ره) را در کیف خود جاسازى کرده بود تا به ایران بیاورد، در مرز خسروى بازداشت شد و ساواک ایشان را به زندان قصر شیرین، سپس به زندان کرمانشاه و زندان کمیته مشترک و پس از آن به زندان اوین منتقل کرد و او را مورد شکنجه و بازجویى قرار داد.

 

همراهی با شهید اندرزگو

پس از آزادى از زندان، فصل جدیدى در فعالیت هاى سیاسى ایشان آغاز شد و همراه با شهید مجاهد، سید على اندرزگو علاوه بر مبارزات سیاسی، به سازماندهى جهاد مسلحانه همت گماشتند و در این دوره بارها مورد تعقیب ساواک قرار گرفتند.

مرحوم ابوترابى به واسطه حشر و نشر فراوان با شهید اندرزگو، عمیقاً با خصوصیات اخلاقى و صفات حسنه آن مجاهد فى سبیل الله آشنا شده بود و خاطرات بسیارى از او به یاد داشت.

در توصیف شهید اندرزگو فرموده است که: "شهید سید على اندرزگو، از یک اخلاق اسلامى در سطح بسیار بالا برخوردار بود و آن گونه بود که قرآن مى فرماید: "اشداء على الکفار و رحماء بینهم".

 

مرحوم ابوترابی، با افرادى چون شهید رجایى ارتباط نزدیک و همکارى تنگاتنگى داشت و در جلسات ماهانه شهید آیت الله بهشتى شرکت مى کرد و از نزدیک با آن شهید عزیز در زمینه جذب نیروهاى فعال و تحصیلکرده همکارى داشت.

 

وى همچنین با سایر مبارزان و علماى مجاهد دوران ستمشاهی، از جمله رهبر معظم انقلاب همکارى و ارتباط داشت.

 

همراه با اعتصابات مردم

با آغاز مبارزات انقلابى مردم ایران، او سر از پا نمى شناخت و خواب را بر خویش حرام کرده بود به طورى که خود ایشان مى گفت: "در آن روزهاى پر التهاب، کار ما سنگین بود و بسیار اتفاق مى افتاد که در طول شبانه روز کمتر از یک ساعت مى خوابیدیم".

 

در جریان پیروزى انقلاب، فرماندهى گروهى از مردم که کاخ سعدآباد را به تصرف در آوردند به عهده داشت و امکانات و وسایل موجود در کاخ را مورد حفاظت قرار داده و تحویل مقامات ذى صلاح داد.

 

ایشان همچنین با همکارى برادرشان حجت الاسلام سید محمد حسن ابوترابی، در تصرف پادگان لشکر قزوین نقش کلیدى داشتند و از خروج اسلحه و ادوات و تجهیزات جنگى ممانعت کردند.

 

فعالیت های پس از پیروزی انقلاب اسلامی

حجت الاسلام و المسلمین ابوترابی پس از پیروزى انقلاب اسلامی، به عنوان رئیس کمیته انقلاب اسلامى قزوین به خدمت محرومان و مستضعفان پرداخت و پس از آن با رأى مردم، به عضویت شوراى شهر قزوین انتخاب و رئیس شورا شد.

 

ورود به عرصه دفاع مقدس

همزمان با آغاز جنگ تحمیلی، با لباس رزم به سوى جبهه رفت و در کنار شهید دکتر مصطفى چمران در ستاد جنگ هاى نامنظم به سازماندهى نیروهاى مردمى پرداخت و شخصاً به ماموریت‌ هاى شناسایى رزمى و دشوار مى‌ رفت.

 

آزادى منطقه پر حادثه و خطرناک دب حردان به فرماندهى وى و در رأس یک گروه متشکل از یکصد رزمنده فداکار، یکى از اقدامات ایشان است.

 

اسارت

مرحوم ابوترابى سرانجام در روز ۲۶ آذر ماه سال ۵۹ در جریان یکى از مأموریت هاى شناسایى که براى تکمیل شناسایى قبلى خویش انجام داد تا نیروهاى ستاد جنگ هاى نامنظم آماده یک عملیات گسترده شوند، بر اثر اشتباه یکى از همراهان خود، در حالى که هفت کیلومتر از نیروهاى خودى دور شده و تا ۲۰۰ مترى دشمن پیشروى کرده بود، هنگام بازگشت مورد شناسایى بعثى ها قرار گرفت و گرچه مى توانست خود را از دام آنان برهاند، اما چون قصد داشت همراهان خود را نجات دهد، با تانک و نفربر به تعقیب وى پرداختند و نهایتاً به اسارت دشمن در آمد.

 

مرحوم ابوترابى پانزده ماه اول اسارت را در سلول هاى زندان هاى بغداد و تحت شدیدترین شکنجه‌ها گذراند و در اراده پولادین این مرد خدا خللى ایجاد نشد تا پس از سپرى کردن سختى‌ هاى فراوان و دو بار تا پاى چوبه‌دار رفتن با لطف و رحمت الهى و امدادهاى غیبی، ایشان به اردوگاه و جمع اسیران ایرانى منتقل شد.

 

حجت الاسلام ابوترابى پس از حضور در جمع سایر اسیران، با رهبرى حکیمانه خود و با تمسک به ائمه معصومین (ع) و با معنویت و سعه صدر و حلم و بردبارى فوق العاده، مکر و حیله دشمنان بعثى را بى تأثیر کرد و شمع محفل ایران شد و برای تقویت روحیه مقاومت و ایمان آنان از هیچ اقدام و ایثارى دریغ نورزید. هدف و راه را به آنان نشان مى داد و چون ابرى فیاض، امید و ایمان را بر آنان مى بارید.

 

اردوگاه هاى عنبر، موصل ۱، ۳، ۴ و رمادیه و تکریت ۵، ۱۷، ۱۸، و نیز سلول هاى زندان هاى بغداد شاهد خوبی ها و مجاهدت هاى خستگى ناپذیر آن عارف حکیم هستند.

 

رهایی از اسارت و بازگشت به وطن

این عارف مجاهد پس از ده سال اسارت سرانجام در سال ۱۳۶۹، همراه با خیل آزادگان سرافراز به میهن اسلامى بازگشت و به جاى آنکه پس از سى سال مبارزه و تلاش طاقت فرسا به استراحت بپردازد، راهى دشوارتر را در پیش گرفت و همراهى آزادگان و پى گیرى مشکلات آنان را وظیفه خود مى دانست و در این راه تمام تلاش و توان خود را صرف کرد.

 

وی در تاریخ ۷/۷/۶۹ با حکم رهبر معظم انقلاب در جایگاه نماینده ولى فقیه در امور آزادگان قرار گرفت و تمام سعى خویش را به کار بست تا آزادگان، مایه عزت و تقویت نظام جمهورى اسلامى باشند.

 

در دوره هاى چهارم و پنجم مجلس شوراى اسلامی، با رأى بالاى مردم قدرشناس تهران به عنوان نفر دوم و سوم به مجلس راه یافت و در خانه ملت، با نطق هاى خود، مسئولین و کارگزاران نظام را به رعایت عدالت، توجه به توده مردم و حفظ ارزش هاى دینى رهنمون شد.

 

آن مجاهد خستگى ناپذیر، سرانجام در تاریخ دوازدهم خرداد ۷۹ در حالى که همراه پدر بزرگوارشان عازم مشهد مقدس و زیارت حضرت ثامن الحجج (ع) بودند، در جاده بین سبزوار و نیشابور، براثر تصادف جان به جان آفرین تسلیم کرد و ارواح آن عالمان وارسته از خاک به افلاک پر کشیده و به لقاء الله پیوستند.

این بزرگوار در صحن آزادی حرم مطهر امام رضا (ع) غرفه ۲۴ به خاک سپرده شد.

 

دیدگاه تان را بنویسید