جی پلاس/ به مناسبت سالروز شهادت؛

واکنش حاج قاسم نسبت به زمین خوردن مادر یک شهید+فیلم

مادر شهید و جانباز بود اما یک شهید نه چندین پسرش را در راه خدا داده بود و حالا روز عاشورا زمین خورده بود تا اینکه خبر به گوش حاج قاسم رسید...

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس: محمدرضا حسنی سعدی همو که سال ها افتخار خدمت به خانواده شهدای کرمان را داشت و در مجاورت حاج قاسم نفس کشیده است، از مهربانی های حاجی با خانواده شهدا خاطرات بسیاری دارد. او در یکی از خاطراتش درباره زمین خوردن مادر یکی از شهدا در روز عاشورا و رسیدن این خبر به گوش حاج قاسم اینگونه نقل کرده است:

 

«یک‌ بار وقتی سردار سلیمانی در کرمان نبود، ما طبق برنامه همیشگی دیدار با خانواده معظم شهدا، به منزل مادر شهیدان "محمدعلی و اصغر محمد آبادی"(۱) رفتیم. این مادر شهید در میان صحبت‌ هایش گفت: "امسال روز عاشورا، زمین خوردم. اگر حاج قاسم می‌ دانست، حتماً می‌ آمد دیدنم." تا این موضوع را شنیدیم، تصمیم گرفتیم از این مادر فیلم بگیریم و این درد دلش را ثبت کنیم. همان موقع، با شهید حسین پورجعفری که همیشه همراه سردار بود، تماس گرفتم و ماجرا را گفتم. او گفت: "10 دقیقه بعد زنگ بزن." این بار که تماس گرفتم، حاج قاسم جواب داد و گفت: "چادر این مادر شهید را ببوس. دستش را ببوس..." اما انگار راضی نشده‌ باشد، گفت: "گوشی را بده به مادر." نمی‌ دانید مادر شهید وقتی فهمید سردار آن طرف خط است، از خوشحالی چه کار می‌ کرد. گوشی تلفنی که صدای سردار را به او رسانده‌ بود، می‌ بوسید و می‌ گفت: "مادر کجایی قربانت بروم؟ دورت بگردم. کجایی؟ کربلایی؟..."»

 

۱.بانو طاهره مهدی آبادی که دو فرزندش به شهادت رسیده و سه فرزند دیگرش جانباز شده بودند؛ او همچنین دو فرزند خواهرش به نام های علی و محمد هژبری را که در کودکی یتیم شده بودند، خود بزرگ کرد و هر دوی آنها نیز به شهادت رسیدند. 

 

علی پاسدار بود و محمد در آموزش و پرورش خدمت می‌ کرد که با آغاز جنگ تحمیلی، عازم جبهه حق علیه باطل شدند و در این راه  به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

 

شهید «محمد علی محمد آبادی» در بیست و هفتم فروردین‌ماه سال 1336 در ماهان کرمان به دنیا آمد. پس از پایان تحصیلات به خدمت سربازی فرا خوانده شد.

 

همزمان با شروع انقلاب شکوهمند اسلامی و فرمان حضرت امام خمینی (ره) از پادگان فرار کرد.

 

با شروع جنگ تحمیلی جزو اولین گروهی بود که به جبهه عزیمت کرد و در دشوارترین عملیات‌ های هجومی دشمن مقاومت‌ ها و رشادت‌ های فراوانی از خود نشان داد.

 

در یکی از جبهه‌های آبادان با ترکش خمپاره روانه بیمارستان‌ شد.

 

پس از برگشت از جبهه در تابستان سال 62 ازدواج کرد و بعد از مدتی دوباره عازم جبهه شد. یادگار ازدواجش فرزند پسری بود که هفت ماه پس از شهادت پدر به دنیا آمد و بنا به سفارش شهید، او را حمزه نامگذاری کردند.

 

 

 

دیدگاه تان را بنویسید