چرا علی دایی جانش را به خطر انداخت؟

گروه ورزشی جی پلاس؛ مرتضی یعقوبی- سرقت از علی دایی یکی از اخبار مهم روزهای گذشته بود که واکنش‌ها و اظهارنظرهای گوناگونی را به دنبال داشت. مواجهه با سارقانی که برای دزدین اموال کسی، قَمه به دست گرفته و ممکن است برای چند میلیون تومان، جانتان را هم به خطر بیندازند، کمتر از یک کابوس نیست.

بارها دیده و شنیده شده که سارقانِ به اصطلاح «خفت‌گیر» چطور برای سرقت اموال نسبتا قیمتی مانند موبایل، طلا، کیف و حتی خودرو جان صاحبانشان را گرفته‌اند و جامعه‌ای را در شوک فرو‌ برده‌اند. در نتیجه یکی از موارد مهم در مواجهه با چنین افرادی خودداری از درگیری با سارقان مسلح است که در سال‌های گذشته قتل روح‌الله داداشی، قهرمان پرورش اندام ایران به دست یک نوجوان را به دنبال داشت.

با این وجود، علی دایی در هنگام حمله سارقان، عصبانی می‌شود و قصد درگیری با آن‌ها را دارد که ممکن بود تبعات فاجعه‌باری برای او و حتی دختر نوجوانش داشته باشد. برخی به در عین دلسوزی برای آقای گل جهان، به سرزنش او پرداختند که مگر یک گردبند طلا برای علی دایی چقدر ارزش دارد؟ چرا که ممکن بود سارقان در چنین شرایطی سلامتی وی را با خطر رو به رو کنند.

کما اینکه همیشه علی دایی را در قامت یک انسان مبارزه طلب و جنگنده در دوران فوتبال و حتی در عرصه مربیگری به یاد داریم، در خلال بررسی داده‌های دوربین مداربسته می‌گوید «من به خاطر نورا کوتاه آمدم».

*ضربه روحی و روانی پس از سرقت مسلحانه

سرقت اموال افراد در هر جایگاهی، فارغ از مسائل مالی که در اکثر مواقع برای طبقه متوسط و رو به پایین جامعه تبعات سنگینی را به دنبال دارد، ضربه روحی و روانی سنگینی را به هر کسی وارد می‌کند. اینکه در برابر چشم، سارقان با استفاده از زور و تهدید، اموال مردم را به سرقت ببرند، تا مدت‌ها بار روانی سنگینی را روی افراد مختلف ایجاد می‌کند که چطور در شرایط نابرابر و ناجوانمردانه کسی برای سرقت اموالش قصد کرده و از دست او و حتی در مواقعی از دستان قانون هم کاری بر نیامده است.

اگر در شرایط مشابه با علی دایی باشید، وقتی دخترتان شاهد این صحنه باشد ماجرا سنگین تر خواهد بود. چرا که ممکن بود فرزند علی دایی هم با خطر جسمی رو به رو شود اما همچنان بار روانی سنگین این حمله مسلحانه تا مدت‌ها در افکار دایی و دخترش نورا نقش خواهد بست و احساس ناامنی را برای او و حتی مردم جامعه هم به دنبال خواهد داشت.

در واقع برای دسته‌ای از مردم که تا پیش از این شاهد زورگیری از مردم عادی بودند، پس از مشاهده حمله به علی دایی، سوالات زیادی در ذهنشان به وجود می‌آید که چقدر امنیت دارند؟ در دورانی که به اسطوره ورزش ایران حمله می‌شود و او را در حالی که اموالش مورد سرقت قرار گرفته، نقش زمین می‌کنند، نمی‌توان بار روانی سنگین این قبیل اتفاقات را بر روی عموم جامعه نادیده گرفت.

قطعا او اولین نفری نیست که طعمه زورگیرها می‌شود و حتی بعد از این اتفاق سیامک نعمتی هم اعلام کرد چند روز پیش چنین موضوعی را تجربه کرده است. همه اندازه دایی خوش شانس نیستند و گاهی با قمه و تیزی آسیب می بینند یا فوت می کنند. این شکل سرقت خشونت‌آمیز اتفاق دردناکی است که تا مدت‌ها اثر آن روی روان آدم می‌ماند. یک گردنبند طلا احتمالاً پَرکاهی است در میان خرمن دارایی‌های او و علی دایی برخلاف دانشجو و کارگری که گوشی‌اش را به همین شکل می‌دزدند و ورشکست می‌شود، بعید است غصه‌اش را بخورد اما نکته آزاردهنده برای اکثر مردم، تبعات روانی سنگین این اتفاق است.

آسیبی که از این اتفاقات به روح و روان افراد وارد می‌شود، قابل قیاس با ضرر مالی آن نیست و اگر سارقان توسط پلیس هم دستگیر و به وسیله قانون تنبیه شوند، همچنان خطر مواجهه مجدد با این اتفاقات ذهن هر کسی را به خود مشغول خواهد کرد.