جی پلاس/روایتی کوتاه از حماسه اربعین؛

ام جابر؛ پیرزنی بهشتی که از نداشته هایش برای اربعین داشته می سازد!

چند وقتی است که مردم عراق از گوشه گوشه این دیار برای زیارت امام شهیدان به راه افتاده اند و ام جابر پیرزنی است که با اندک بضاعتش بساطی از صمیمیت راه انداخته است.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس _ منصوره جاسبی: حکایت ام جابر، حکایت صدها تن از پیرزنان عراقی است که با حداقل ها روزگار می گذرانند اما بخشی از درآمد ناچیزشان را از همان فردای جمع شدن بساط زیبای پیاده روی اربعین، ذره ذره کنار می گذارند تا سال آینده در میزبانی از زائران امام شهیدمان حسین بن علی علیه السلام شریک باشند.

 

ام جابر موکب کوچکی دارد و اکنون سال هاست که هنگامه پیاده روی اربعین آن را بنا می کند؛  زیرانداز موکبش زیلو و فرش های مندرسی است که با پتوها پوشانده شده است و همه حکایت از فقر مالی این پیرزن و دل دریایی اش دارد. 

 

گوشه ای از چادری که ستون هایش چوب های درختان است و دیوارها و سقفش، پارچه های جوراجوری که به هم وصل شده اند، کولری دستی کار گذاشته که زائران به هنگام استراحت روزانه، گرما را از خود دور کنند و گوشه دیگر اجاقی برپا کرده تا خورشتی به دستپخت خوشگوار پیرزنان عرب فراهم آورد.

 

اما او همه این صفایی را که در این موکب کوچک جمع کرده از همان مستمری ناچیزی است که ماهانه بهزیستی به حسابش واریز می کند و شاید که نه صد البته همین است که زائران را پاگیر موکبش می کند.

 

ام جابر می دانم که تو از اهالی چبایش از استان ذی قار هستی و در یکی از مناطق جنوبی عراق زندگی می کنی و من دختری از اهالی ایرانم که امسال بسیار محتاج دعایت هستم تا جای خالی من و هموطنانم را در این نبودنهایمان جبران کنی.

 

ام جابر خوشا به حالت که این گونه خادمی کردن را آموخته ای و من نیز می خواهم از تو بیاموزم و درس پس دهم، پس دعایم کن.

 

ام جابر چشم به راهم بمان تا سال آینده.

 

ام جابر پیاده روی اربعین

 

ام جابر پیاده روی اربعین

 

 

دیدگاه تان را بنویسید