پروانه معصومی: جذابیت را فقط در ظاهر و رنگ چشم خلاصه می کنند/ بازیگران زن میانسال را نمی بینند

پروانه معصومی بازیگر پیشکسوت کشورمان گفت: متأسفانه گاهی جذابیت یک زن را در ظاهر و رنگ چشم خلاصه می‌کنند و می‌بینند. در دنیا هنوز فیلم‌ها و سریال‌های خیلی خوبی ساخته می‌شود که زنان میانسال و حتی پیر در آن‌ها قهرمان قصه‌اند و نقش اصلی را بازی می‌کنند، متأسفانه در ایران چنین تفکر و طرز نگاهی وجود ندارد.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس، بازیگر سینما و تلویزیون اعتقاد دارد که همیشه جای پرداختن به نقش زنان در دفاع مقدس خالی بوده است و باید بیشتر از حضور زنان در جبهه و جنگ گفت. متأسفانه خیلی کم در فیلم و سریال‌هایی که تاکنون ساخته شده به نقش زنان آن‌گونه که باید و شاید پرداخته شده است.

تسنیم نوشت: با پروانه معصومی به گفت‌وگو نشستیم و او از دغدغه‌هایش نسبت به پرداختن به نقش زنان در دفاع مقدس صحبت کرد.

پروانه معصومی از جمله بازیگرانی است که کاری پرباری از حضور در سریال‌ها و فیلم‌های شاخص را در کارنامه هنری خود دارد. کوچک جنگلی، امام علی(ع)، همشاگردی‌ها، مسافر ری، پلیس جوان، یوسف پیامبر، دریایی‌ها و ملکوت از جمله سریال‌هایی است که معصومی در آن‌ها به ایفای نقش پرداخته است. این بازیگر پیشکسوت در سریال «مینو» و در قالب شخصیت فخری حضور دارد. فخری زن میانسالی است که به‌همراه همسرش از شیراز به خرمشهر آمده و در این شهر ساکن شده‌اند.

معصومی علت اصلی بازی‌اش در سریال مینو را پرداخت این مجموعه نمایشی به روزهای ابتدایی آغاز جنگ و محاصره خرمشهر مرتبط می‌داند. وی تأکید می‌کند که بازی در سکانسی که فخری خانه‌اش را ترک می‌کند به این امید که به‌زودی باز خواهد گشت برایش دردآور و متأثرکننده بوده است. این بازیگر پیشکسوت حضور شاخص و تأثیرگذار زنان در قصه را یکی دیگر از ویژگی‌ها و نقاط تمایز این سریال ذکر می‌کند و گلایه می‌کند که در آثار نمایشی دفاع مقدس آن‌چنان که باید و شاید به نقش زنان توجه نشده است. معصومی همچنین از نوشته نشدن نقش‌های خوب برای بازیگران زن میانسال در فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی شکایت دارد.

*شما اصولا ًبازیگر گزیده‌کاری هستید، سریال مینو به‌عنوان کار جنگی چه ویژگی‌ها و جذابیت‌هایی برای خودتان به‌عنوان بازیگر داشت که پذیرفتید در آن ایفای نقش کنید؟

جذابیت سریال مینو برای خودم در ابتدا به پرداخت به روزهای ابتدایی جنگ بازمی‌گشت. اگر از مردم خرمشهر و شهرهای مرزی خوزستان سؤال کنید می‌بینید که یک ماه قبل از شروع رسمی جنگ با آن درگیر بوده‌اند. جاسوس‌های عراقی پیش از جنگ در این شهرها جولان می‌داده‌اند، دقیقاً شبیه همین چیزی که در سریال مینو می‌بینیم. زمانی که دیدم یک کارگردان جوان دست روی این موضوع گذاشته است و با بضاعت خیلی اندک قرار است سریالی درباره مقاومت مردم خرمشهر بسازد واقعاً برایم جالب بود. آقای پوروزیری تمام فاکتورهای یک کارگردان خلاق را داشت، با ساخت دکورهایی در منطقه خاوران در شرق تهران خرمشهر را بازسازی کرده بودند. قصه سریال را هم خیلی دوست داشتم.

* چرا برای بازیگران زن میانسال نقش‌های جذاب و فراز و فروددار نوشته نمی‌شود و معمولاً نقش‌هایی خنثی و یکنواخت دارند؟

متأسفانه گاهی جذابیت یک زن را در ظاهر و رنگ چشم خلاصه می‌کنند و می‌بینند. در دنیا هنوز فیلم‌ها و سریال‌های خیلی خوبی ساخته می‌شود که زنان میانسال و حتی پیر در آن‌ها قهرمان قصه‌اند و نقش اصلی را بازی می‌کنند، متأسفانه در ایران چنین تفکر و طرز نگاهی وجود ندارد.

* یکی از نقاط شاخص سریال مینو حضور پررنگ و تأثیرگذار زنان در قصه است، این موضوع چقدر برایتان اهمیت داشت؟

خیلی زیاد. برایم خیلی اهمیت داشت که کارگردان سریال به نقش زنان در دفاع مقدس هم پرداخته است. نگاهی به خاطرات زنان خرمشهری مثل کتاب «دا» نشان می‌دهد که زنان چقدر در مقاومت این شهر تأثیرگذار بوده و نقش‌آفرینی کرده‌اند. شاید خیلی از مردم از این نقش‌آفرینی‌ها بی‌اطلاع باشند و وظیفه نویسندگان و کارگردانان است که به این مسائل بپردازند. متأسفانه خیلی کم در فیلم‌ها و سریال‌هایی که تاکنون ساخته شده به نقش زنان آن‌گونه که باید و شاید پرداخته شده است، به‌نظرم مینو یکی از بهترین سریال‌هایی است که تاکنون در حوزه دفاع مقدس و مقاومت خرمشهر ساخته شده است.

* این اواخر کم‌کار شده‌اید؟

اتفاقاً دیروز به یکی از دوستانم می‌گفتم که "نمی‌دانم چرا از موقعی که کرونا آمده است این‌قدر پیشنهاد کار می‌شود(!!) در حالی که سابقاً این‌گونه نبود."، همه پیشنهادات را رد کردم و گفتم که "تا زمانی که کرونا وجود دارد از خانه بیرون نمی‌آیم". ان‌شاءالله هروقت کرونا تمام شد دوباره به بازیگری فکر خواهم کرد.

* این روزها مشغول چه‌کاری هستید؟

فعلاً که خانه‌نشینم و مطالعه می‌کنم، گاهی هم تلویزیون نگاه می‌کنم، الآن هم پشت پنجره نشسته‌ام و منتظر بارش بارانم. سه روز است که چشم‌انتظار آمدن بارانم. من در این روستای کوچک واقعاً به‌معنی واقعی کلمه زندگی می‌کنم. البته ۷ ماه است خواهرانم را ندیده‌ام و واقعاً دلتنگ‌شانم، این دوری خیلی خیلی برایم سخت است، امیدوارم این کرونا هرچه زودتر تمام شود.

 

دیدگاه تان را بنویسید