چند روزی همقدم با شهید ترحمی-۶

چرا ناصر وقتی برای نماز شب بلند می شد، سر و صدا راه می انداخت؟

نماز شبم را در گوشه ای دور از چشم ها می خوانم که نکند شیطان با من در نمازم شریک شود.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: جوری نماز شب می خواند که هیچ کس او(1) را نبیند اما وقتی که می خواست برای نماز بیدار شود و وضویی بگیرد کارهایی می کرد که عجیب بود یا بلند «یا الله» می گفت یا... اما هر چه مهدی(2) به او اصرار می کرد که خوب حسین جان چرا تو نمازت را پنهانی می خوانی اما بیدار شدنت اینهمه با سر و صداست فقط لبخند بود که تحویلش می داد.

تا اینکه یک روز مهدی دیگر کوتاه نیامد و گفت باید به من بگویی که فلسفه این کارت چیست؟

حسین خنده ای کرد و گفت: وقتی من با سر و صدا از خواب بیدار می شوم جمعی از بچه ها هم برای نماز شب بیدار می شوند و از فیضش بهره مند ولی نماز شبم را گوشه ای دور از چشم ها می خوانم که نکند شیطان به سراغم بیاید و بخواهد در نماز شبم شریک شود. نمی خواهم نمازم را مفت بفروشم.(3)

 

 

1. شهید ناصر (حسین) ترحمی، قائم مقام فرمانده گردان سلمان فارسی لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع) که در عملیات بدر و در اسفند ماه سال 63 به شهادت رسید.

2. مهدی مهدوی نژاد از همرزمان شهید.

3. برگرفته از خاطره مهدی مهدوی نژاد.

 

 

 

دیدگاه تان را بنویسید