چند روزی همقدم با شهید احمد حاتمی-۳

ماجرای ویزا گرفتن از سفارت کانادا برای ادامه تحصیل چه بود؟

شرط سفارت کانادا برای دادن ویزا معاینه فرشته بانو به وسیله پزشک مرد بود که احمد نپذیرفت و گفت من حاضر نیستم به خاطر درس خواندن، همسرم را نامحرم معاینه کند فردای قیامت چه پاسخی به امام حسین(ع) بدهم؟

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: روزگار جنگ به اتمام رسید و چون احمد[1] مدرک کارشناسی ارشدش را هم گرفته بود تصمیم گرفت هیات علمی شود اما فرشته[2] اصرار داشت که او خود را برای تحصیل در خارج از کشور آماده کند اما احمد مدام مسائل و مشکلات مالی را بهانه می کرد و فرشته هم می گفت تو می توانی اپلای کنی و بورس بگیری، خلاصه اصرارهای فرشته کار خود را کرد و او برای یکی از بهترین دانشگاه های کانادا اپلای کرد و ژاپن هم برای او پذیرش فرستاد اما به دلیل دوری ژاپن، او خود کانادا را انتخاب کرد و با بانو راهی سفارت کانادا شدند تا ویزایشان را بگیرند. از شرایط سفارت این بود که پزشک معتمد سفارت آنها را معاینه کند (گفتند فقط گوش و قلب و نبض و... معاینه می شود) و چون پزشک مرد بود احمد چنین اجازه ای به او نداد و گفت نه نمی شود توی دین ما برای زیارت امام حسین(ع) دستشان را داده اند آن وقت من اجازه بدهم که نامحرم به ناموسم دست بزند برای درس خواندن؟! من چنین درس خواندنی نمی خواهم با اینکه همه شرایط فراهم شده بود حتی خانه هم جور شده بود. با این صحبت احمد، آنها هم به لج افتادند و گفتند حتی اگر از کشور دیگری هم برای درس خواندن در کانادا اقدام کنی باز هم به تو اجازه نخواهیم داد و این نکته برای احمد بسیار بی اهمیت بود و می گفت فردای قیامت چگونه جواب امام حسین(ع) را بدهم خدا بخواهد موقعیت درس خواندن را برایم فراهم می کند و اگر هم نخواهد که هیچ.

آن زمان سفارت انگلیس در ایران تعطیل بود اما احمد برای انگستان اقدام کرد و ویزا گرفت. دانشگاه منچستر او را بورس کرد و چون آن موقع 150 تن از دانشجویان ایرانی آنجا بورس شده بودند، تعداد فرزندان ایرانی زیاد بود و بانو هم در مدرسه ایرانی ها به تدریس ریاضی برای بچه ها اقدام کرد. دوره دکترای احمد به پایان رسید و فرشته هم پذیرشش را برای دکترا گرفت و چون او بچه کوچک داشت نمی توانست آنجا تنها بماند و مساله را با ایران در میان گذاشتند و با مرخصی احمد هم موافقت کردند و هر دو آنجا ماندند فرشته دکترا و احمد در دو رشته فوق دکترای خود را گرفت و چندین اختراع به ثبت رساند.

سال 74 فاطمه و سال 79 علیرضا به دنیا آمد و احمد با اتمام درسش در سال 80 به کشور بازگشت اما چون فرشته به خاطر بچه ها از درس خواندن عقب مانده بود و اولویتش بچه ها بودند آنجا ماند تا اینکه به مرحله نوشتن رسید و بعد به ایران بازگشت و برای امتحانات راهی انگلیس شد.

اختراعات احمد در زمینه های مختلف او را میان جامعه علمی اروپا و امریکا مطرح کرده بود تا جایی که ناسا بسیار تلاش کرد تا اختراع وی در زمینه بدنه هواپیما را از او بخرد و آفرهای فراوانی هم برایش در نظر گرفت اما احمد حاضر به فروش نشد.[3]

 

ادامه دارد...

 
  1. شهید دکتر سید احمد حاتمی، دانشمند فضایی کشور و عضو هیات علمی پژوهشگاه فضایی کشور که در بیستم شهریور سال 94 در مکه مکرمه به شهادت رسید.
  2. دکتر فرشته روح افزا، فارغ التحصیل رشته الکترونیک از دانشگاه منچستر انگلستان و پژوهشگر و محقق.
  3. برگرفته از گفت و گوی همسر شهید.

 

دیدگاه تان را بنویسید