بوشهر؛ جزیره خوشبختی شهید دوران و همسر

هوا گرم بود اما زندگی من گرمتر؛ بوشهر جزیره خوشبختی من بود و...

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: پایگاه بوشهر شد خانه و کاشانه من، خانه ای ویلایی با گل های کاغذی و فضایی سبز و دل انگیز، برایم فرقی نمی کرد کجا باشم همین که کنار عباس[۱] بودم بی هیچ فاصله ای، برایم کافی بود؛ همین بود که بوشهر شد جزیره خوشبختی من.

هنوز جنگ شروع نشده بود و زندگی روال عادی خود را داشت. هر وقت کار به انتها می رسید عباس با خوشحالی به خانه بر می گشت و من با غذاهایی که او دوست داشت، انتظارش را می کشیدم. گاهی هم این شکارچی آسمان ها می شد سرآشپز خانه و من نیز وردست او. همه اینها زندگی ام را گرم کرده بود حتی از هوای بوشهر هم گرم تر. [۲]

  1. شهید عباس دوران، خلبان تیزپروازی که در سحرگاه روز سی ام تیر ماه سال ۶۱ به سالن برگزاری اجلاس سران غیرمتعهدها در بغداد حمله کرد و بقایای پیکرش در تاریخ تیرماه ۸۱ به کشور بازگشت و در مراسمی ویژه در شیراز به خاک سپرده شد.
  2. برگرفته از خاطرات نرگس خاتون (مهناز) دلیر روی فرد، همسر شهید.

دیدگاه تان را بنویسید