در ادامه این مطلب آمده است : کیفیت هوا و رنگ آسمان هر کشوری، شاهد صادقی است بر کارآمدی و ناکارآمدی مدیران آن کشور؛ گرچه مطابق بررسی‌های مراکز پژوهشی، آلودگی هوا تابعی است از منابع متحرک و منابع ثابت پیش‌گفته، اما
برکسی پوشیده نیست که میزان وگسترش این منابع،خودتابعی هستندازاستراتژی‌ها،راهبردها،رویکردهاواقدامات مدیریتی.
مشکلات محیط زیست و آلودگی هوا پدیده خاص کشور ایران نبوده و نیست، بلکه غالب کشورها طی ده‌ها سال با این پدیده درگیر بوده و با راهکارهای علمی و عملی مناسب این مشکل را در دوره زمانی مشخص حل کرده‌اند و تجارب موفق این کشورها نیز می‌توانست و می‌تواند راهنمای اندیشه و عمل مدیران ما در حل این بحران باشد.
بحران آلودگی هوا و آثار زیان‌بار آن در حالی این کشور را در باتلاق خود گرفتار کرده است که منشأ آلودگی هوا در تهران و کلان‌شهرهای ایران از سوی ده‌ها مرکز علمی و پژوهشی روشن و تبیین شده است و در صورت‌مسئله و شناخت علل و عوامل آلودگی هوا، ابهامی وجود ندارد.
بر اساس گزارش شرکت کنترل کیفیت هوای شهرداری تهران؛ «در سال‌های اخیر، آلاینده اصلی شهر تهران که موجب قرارگیری وضعیت هوا در شرایط ناسالم بوده، ذرات معلق با قطر کمتر از ٥/٢ میکرون بوده است و منابع آلاینده اصلی شهر تهران در دو دسته «منابع متحرک» (به ترتیب میزان آلودگی هوا: خودروهای فرسوده، اتوبوس، کامیون، موتورسیکلت، تاکسی‌ها و خودروهای شخصی) و «منابع ساکن» (شامل صنایع آلاینده، نیروگاه‌ها و پالایشگاه‌ها، پایانه‌های اتوبوس‌رانی، فرودگاه، راه‌‌آهن، جایگاه‌های سوخت‌رسانی و شوفاژها و موتورخانه‌های منازل و منابع خانگی و تجاری) مورد بررسی قرار گرفته است که سهم منابع ساکن و متحرک در تولید آلاینده‌های گازی به‌ترتیب برابر ١٥ و ٨٥ درصد و در تولید ذرات معلق به‌ترتیب ٣٠ و ٧٠ درصد است.
در منابع متحرک، کامیون‌ها، اتوبوس‌های سرویس ادارات، اتوبوس‌های شرکت واحد، موتورسیکلت‌ها و مینی‌بوس‌ها و خودروهای فرسوده مهم‌ترین منابع تولید ذرات هستند و نیروگاه، پالایشگاه و صنایع، اصلی‌ترین منابع تولید ذرات در طیف منابع ساکن هستند».
براین‌اساس، سیاست‌ها و برنامه‌های فوری، کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت برای پیشگیری و بهبود کیفیت هوا، باید براساس نوع و میزان منابع تولید آلایندگی هوا اتخاذ شوند و قاعدتا رویکرد غالب سیاست‌ها، باید معطوف به مدیریت منابعی باشد که بیشترین سهم را در آلودگی هوا دارند از قبیل خودروهای فرسوده، اتوبوس‌ها، کامیون‌ها و موتورسیکلت‌ها؛ ولی در سال‌های اخیر مهم‌ترین و البته راحت‌ترین اقدام کمیته اضطرار شهر تهران در مواجهه با بحران آلودگی هوا، گسترش محدوده طرح زوج و فرد خودروها به در منازل و تعطیلی مدارس بوده است؛ این در حالی است که ممکن است خودرویی پاک، اما پلاکش زوج باشد و خودرویی آلوده، اما پلاکش فرد باشد و مهم‌تر اینکه مطابق آمارهای رسمی، تاکسی‌ها و خودروهای سواری کمترین نقش و سهم را در آلودگی هوا دارند؛ از منظری دیگر، این بی‌تدبیری‌ها و تصمیمات غیرعلمی موجبات افزایش آلودگی هوا را نیز فراهم کرده است؛ به‌دلیل اینکه اجرای طرح محدوده زوج و فرد به در منازل، باعث افزایش استفاده از اتوبوس‌ها می‌شود و افزایش استفاده از اتوبوس‌ها، موجب تردد بیشتر و افزایش زمان روشن‌ماندن موتور آنها خواهد شد و با توجه به آلایندگی بسیار بیشتر اتوبوس‌ها در مقایسه با خودروهای سواری، ذرات معلق بیشتری تولید می‌شود و بر آلودگی هوا می‌افزاید.
براین‌اساس تصمیمات غیرکارشناسی اتخاذشده نه‌تنها کمترین کارکرد را در بهبود هوا داشته، بلکه موجب افزایش آلاینده‌های هوا نیز شده است.
مدیران ما باید توجه داشته باشند که جهان امروز جهان دانایی است و در جهان دانایی، علم و تکنولوژی، کلید بی‌بدیل مدیریت و حکمرانی است و راهکار حل بحران‌ها و مشکلات کشور، از جمله آلودگی هوا، نه از رهگذر گفتاردرمانی و جملات کلیشه‌ای و تکراری که ‎از رهگذر علم، فناوری، نوآوری، بهره‌گیری از تجارب برتر و استفاده از کارشناسان متخصص می‌گذرد. مطابق تحقیقات و آزمایشات مراکز علمی، ٧٠ درصد آلودگی هوای تهران و دیگر کلان‌شهرها ناشی از منابع متحرک و ٣٠ درصد آن ناشی از منابع ساکن است و طبیعتا راهکارهای آن نیز روشن است.
پدیده آلودگی هوای تهران و کلان‌شهرهای ایران و افزایش آن در طول چند دهه اخیر، ناشی از غفلت و بی‌تدبیری مدیرانی است که بدون توجه به الزامات زیست سالم شهروندان، سیاست‌ها و رویکردهایی را در پیش گرفتند که هوای آلوده موجود، نتیجه آن سیاست‌ها و رویکردهاست؛ آخرین نمونه از زنجیره بی‌تدبیری‌ها و رویکردهای غیرعلمی، افزایش قابل‌توجه تعرفه واردات خودروهای هیبریدی در آذرماه سال جاری (درست در اوج آلودگی هوا) است؛ درحالی‌که یکی از راهکارهای مؤثر کاهش آلودگی هوا که غالب کارشناسان داخلی و خارجی بر آن توافق و تأکید دارند، حذف یا کاهش تعرفه خودروهای هیبریدی است؛ براین‌اساس گزافه نیست اگر گفته شود منشأ آلودگی تهران و کلان‌شهرهای ایران، نه منابع ثابت و متحرک، بلکه مدیرانی هستند که از دانش مدیریت علمی و راهبردی و از اهتمام و اراده لازم برای حل اصولی مشکلات بی‌بهره‌اند و عملکرد آنها نه‌تنها در ارتقای سطح زندگی و رفاه و آرامش ملت نجیب ایران کارکردی نداشته که بر درد و رنج آنان نیز افزوده است.
روزنامه شرق
تهرام/1735
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.