امروز روزگار خاکستری جنگ است. اسرائیل یا محکوم می شود یا نابودی اش به دست اصحاب آخر الزمانی امام عصر(عج) رقم می خورد. اما آنچه میماند پیشانینوشتی است که بر چهره عده ای خواهد ماند: «منافق».
جماران: هنوز آنقدر بزرگ نشده بودیم که از جنگ چیزی جز آژیر قرمز و بمباران و تصاویری که از تلویزیون پخش می شد بدانیم. اسم منافق را خیلی از بزرگترها شنیده بودیم اما اینکه اینها ماهیتشان چه بود و دنبال چه می گشتند در ذهن کودکانه ما جایی نداشت. یک چیز اما خودش را خیلی خوب آورده بود و جا کرده بود توی سرمان: «ترور».
کشتن افراد حزب اللهی رفته بود در لیست کارهایشان. فرقی هم نمی کرد معلم باشد یا کارگر، جوان باشد یا پیر، زن باشد یا مرد، همین که ریشی داشت و طرفدار انقلاب اسلامی بود یعنی باید به چوخه اعدام منافقان سپرده می شد. توی روز روشن خیابان را می بستند و شلیک می کردند و می رفتند. در عرض یک هفته سه مغازه دار محله مان را که همگی حزب اللهی بودند به شهادت رساندند. این اخبار دهان به دهان می گشت تا به گوش ما می رسید. بابا، حاج آقا عزیزیان، آقا مسعود، آقای نادری و... همگی از حزباللهی های محل بودند. اصلاً محله ما حزب اللهی زیاد داشت اما اینها کاسب بودند و میان مردم، شناس. یکی نانوا بود، دیگری نجار، یکی بوتیک داشت و بابا خواربارفروشی. کافی بود بابا برای رسیدن به خانه چند دقیقه ای از ساعتی که هر روز یا هر شب به خانه می آمد دیر کند، آن وقت دلشوره بود که می آمد و در دل کوچکم که با جنگ داشت بزرگ می شد، می نشست. سال 60 تا می توانستند خیابان ها را کرده بودند جولانگاه خود. یا ترور می کردند یا بمب می گذاشتند اما مکر خدا بالاتر از مکر آنها بود. رصدهای اطلاعاتی روز به روز قوی و قویتر شد تا جایی که سرکردگانشان یا هلاک شدند یا با لباس زنانه از کشور فرار کردند.
منافق همیشه بوده، چه در عصر رسول الله(ص)، چه سال 60 و چه امروز که جنگها مدرن شده و نه تنها بمب و پهباد و هواگرد بالای سرمان پرواز کرد که پیادهنظامشان بیابان ها و جاده ها و شهرها را کردند محل تاخت و تازشان. وانت و نیسان کرایه کردند تا مواد منفجره و پهبادها را جابه جا کنند و آن وقت، طبق نقشه ای که افسران موساد برایشان میکشیدند، هموطنانشان را فدایی اسرائیل و آرمان نژادپرستانهاش کنند. به این خیال خام که قرار است با این نعل وارونه زدنهایشان، جمهوری اسلامی را ساقط کنند اما زهی خیال باطل. خدای جمهوری اسلامی، همان خدای احد واحدی است که سال 60 نسخه تجاوزشان را پیچید و چه در دوازده روز جنگ و چه الان که مدتی از آن روزهای پر التهاب گذشته خبر پشت خبر میرسد که در فلان شهر یا فلان استان چند نفر با همکاری مردم یا رصدهای اطلاعاتی به دست پلیس و دیگر نیروهای نظامی افتاده اند.
امروز روزگار خاکستری جنگ است. این هم از همان واژه هایی است که در طول جنگ تحمیلی اخیر به دایره واژگانم اضافه شد. یعنی نه صلح است و نه جنگ. اسرائیل یا محکوم می شود یا نابودی اش به دست اصحاب آخر الزمانی امام عصر(عج) رقم می خورد. اما آنچه میماندپیشانینوشتی است که بر چهره آنها خواهد ماند: «منافق».