فاصله بین تاریخ تولد تا تاریخ وفات، فرصتی است برای بروز و ظهور آنچه که بالقوه است و می شود بالفعلش کرد.

جماران ـ منصوره جاسبی: تاریخ تولد و تاریخ وفات، تاریخ هایی هستند که در شناسنامه هر فرد ثبت می شوند. نگاهی هم که به سنگ قبرها می اندازیم برای بعضی نوشته تاریخ طلوع و تاریخ غروب، برای برخی دیگر نوشته تاریخ تولد و تاریخ درگذشت و برای شهدا هم از واژه های پرمعنایی چون تاریخ عروج آسمانی، تاریخ شهادت و از این قبیل استفاده می شود. اما اینها یک تاریخ هایی هستند که اراده فرد یا پدر و مادرش در آن دخیل نیستند هر چند که در سال های اخیر بازار تاریخ تولدهای رند، موضوع ولادت را کمی مساله دار کرده است. از این تاریخ ها که بگذریم و نخواهیم ویژگی متفاوتی به متولدان و درگذشتگان ساعت ها و روزهای خاص بدهیم، می ماند فاصله ای که در این میان فرد طی می کند. دوران کودکی و بعد هم چند سالی را به حساب نوجوانی می گذاریم. اما وقتی کسی وارد دنیای بزرگسالی می شود باید خودی از خود نشان دهد و بگوید که چند مرده حلاج است. حالا این وسط بعضی از آدم ها حسابشان با بقیه متفاوت می شود. اصلا این تفاوت ها را یک طورهایی از همان کودکی هم نشان می دهند. بهرام فیروزی یکی از همان ها بود. همان هایی که برای انجام یک سری ماموریت ها چند سالی به او فرصت حیات داده شده بود. بهرام فیروزی را خیلی ها به جایگاه مهمی که در ارتش داشت می شناختند. 

برای بهرام فیروزی ولادت را بیست و پنجم اردیبهشت ماه سال 1327 قید کرده اند و تاریخ رفتنش از این دنیا را همین چند روز پیش، روز نوزدهم اردیبهشت که اتفاقا میلاد ولی نعمتمان علی بن موسی الرضا علیهما السلام هم بود، ثبت کرده اند. حالا با یک حساب سرانگشتی مشخص می شود که او فرصتی 77 ساله داشته تا مرد بودنش را به این دنیا ثابت کند.

بروجرد را محل تولدش قید کرده اند تا سال 1346 یعنی روزی که دیپلمه ریاضی شد و رفتن به دانشکده افسری شد آرزویش درست مثل خیلی از هم سن و سالانش. اما تلاشش به ثمر نشست و آرزویش برآورده.

سه سال گذشت یعنی سال 1349 که بهرام فیروزی شده بود فارغ التحصیل دانشکده افسری با درجه ستوان دومی که بر شانه اش نشسته بود و مدرک کارشناسی که دستش داده بودند و حالا بهرام می توانست سری توی سرها در بیاورد اما او شوق پریدن داشت و دلش می خواست آن را تجربه کند. اما پریدن نیاز به ورود به نیروی هوایی داشت. بهرام از پا ننشست و دوره های مقدماتی را گذراند. سال 51 بود که برای آموزش خلبانی پایش به ایالات متحده رسید و استادانش را به تحسین خود وادار کرد وقتی موفقیت در دوره های پروازی را از سر گذراند. حالا او می تواست با هواپیماهایT-۴۱، T-۳۷ و T-۳۸ پرواز کند. محل خدمتش شد پایگاه های نیروی هوایی مهرآباد و همدان تا روزی که آسمان ایران را مورد تجاوز قرار دادند و حریم هوایی اش را خدشه دار کردند. جنگ شده بود و او باید از کشورش دفاع می کرد که همین هم شد و او شد یکی از تیزپروازان نیروی هوایی در دفاع از این کشور. او شد یکی از خلبانان ماموریت های پشتیبانی در عملیات هایی مانند نصر، توکل و گشت های هوایی در خلیج فارس تا روزی که به خاطر صلاحیت هایش شد معاون عملیات پایگاه نهم شکاری بندر عباس و بعدها هم مسئولیت هایی مانند ریاست شعبه طرح های عملیاتی و آموزگاری خلبانان تازه کار و جوان را بر عهده گرفت.

فیروزی لیاقتش را به اثبات رسانده بود و همین باعث شد تا ارتقای درجه پیدا کند و بشود سرتیپ دوم.

مهر ماه سال 69 بود و مدتی بود که جنگ تمام شده بود که فیروزی به جمع ناوگان هوایی جمهوری اسلامی ایران وارد شد و تا سال 92 در آنجا ماند و خدمت کرد و به بازنشستگی رسید.

 

بهرام فیروزی سرباز فداکار و جان بر کف ایران ماند تا روز نوزدهم اردیبهشت 1404 که باید راهی سفر آخرتش می شد. ایست قلبی مامور رساندن او به پایان این دنیا و گشودن دروازه های زندگی جدید به رویش بود. بهرام فیروزی ثابت کرد که فاصله تاریخ تولد تا تاریخ وفاتش را مردانه زندگی کرده است.

 

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
6 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.