یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

انقلاب های معکوس!

سران عرب آنچنان به جنگ تغییرات می روند که سرانجام خود را یا فراری، یا زندانی و یا مقتول می یابند.

انقلاب های معکوس (ثورات مضاده) که برای مقابله با خواست مردم طراحی شده هر چه هم که زورمند و خشن باشند هرگز نخواهد توانست حرکت زمان را متوقف کند و دری که در سال 2011 باز شد به این آسانی ها بسته نخواهد شد چرا که زور تاریخ و قوانین آن بر حساب و کتاب های نخبگان، روسای جمهور و پادشاهان می چربد.

سمیه الغنوشی دختر راشد الغنوشی رهبر جنبش اسلام گرای النهضه تونس طی یادداشتی که با عنوان «بهارعربی و کشته شدن روباه یمن» در "العربیه الجدید" منتشر کرد به تحولات اخیر یمن پرداخت .                                                                                                        

به گزارش جماران در بخش هایی از یادداشت سمیه الغنوشی آمده است :

روباه یمن بعد از زندگی سرشار از ائتلافات متناقض و پر نوسان، بالاخره به قتل رسید. صالح وارد شش سال جنگ علیه حوثی ها شد، سپس عقب نشینی کرد و با آن ها هم پیمان شد. با سعودی ها وارد مخاصمه شد و هنگامی که انقلاب جوانان او را در فشار گذاشت، دست به دامان همسایگانش شد تا زخم های عمیقش را مداوا کند. آن ها نیز با طرح خلیج(فارس) که به موجب آن از قدرت کناره گیری کرد، یاری اش کردند. لکن او نه تنها قدرت را به جانشین خود منصور هادی واگذار نکرد، بلکه شاهرگ حیاتی آن یعنی ارتش، قبیله و ثروت را در دستان خود نگه داشت.

دیری نپایید که به کسانی که پناهش داده بودند پشت کرد و با حوثی ها پیمان بست و کشور را وارد جنگ خانمان سوزی کرد که تر و خشک را  با هم سوزاند.

شرکای او متوجه نیرنگ او شده بودند و همین که اعلام کرد که به اردوگاه دشمن پیوسته، او را از پای درآوردند.

این صحنه تراژدیکی است که هیچ کسی در جهان عرب خواهان آن نیست. سران عرب آنچنان به جنگ تغییرات می روند که سرانجام خود را یا فراری، یا زندانی و یا مقتول می یابند.

پیداست که یمن رنج بسیاری خواهد برد و دایره درگیری ها در کشاکش جنگ حوثی هایی که از سوی ایران حمایت می شوند از یک طرف و دولت قانونی مورد حمایت کشورهای خلیج (فارس) و حامیان بین المللی از طرف دیگر، گسترده تر خواهد شد. آنچه امروز به عنوان یک عامل جدید به صحنه درگیری های یمن اضافه شده، خونخواهی طرفداران علی عبداله صالح در کنگره مردمی و مجموعه قابل همراه وی است.

از طرفی فرزندان وی ندای خونخواهی پدر را سر داده اند و این به آن معناست که یمن به سوی جنگ منطقه ای می رود. این جنگ اکنون به پا شده و ملت جنگ زده یمن گرفتار کشتار، گرسنگی و قحطی هستند که امان آن ها را بریده است.

اما اگر آزادی و حق انتخاب به مردم یمن واگذار می شد و به جای این که نیروهای منطقه ای مجددا علی عبداله صالح را تحمیل کنند ؛ کشورهای خلیج(فارس) مسئولیت تاریخی خود را می پذیرفتند و یمن را در آغوش می گرفتند، و این کشور را وارد شورای همکاری خلیج فارس می گردند تا تعادل سیاسی ایجاد شود، امروز دیگر شاهد این رخداد شوم نبودیم.

امروز همگان باید بهای سیاست های غلطی که هزینه های سنگینی بر مردم یمن و تمامی کشورهای همسایه تحمیل کرد را بپردازند.

مرگ یکی است و سبب ها فراوان! دیکتاتور تونس راه میان بر برگزید و شمار قربانیان را کاست و سوار بر هواپیمای شخصی اش تونس را ترک کرد. حسنی مبارک هم پنجه بر زمین انداخت تا بماند و با انقلاب فراگیر مردمی 25 ژانویه رو در رو شود، تا آن که ارتش او را کنار زد و در او را مجبور به حصر خانگی کرد. ....قذافی هم اصرار بر ماندن و رویارویی داشت. تا جایی که کار به جاهای باریک کشید و ناتو دخالت نظامی کرد و عاقبت به آن وضعیت چندش آور کشته شد. امروز نیز همین سناریوی دراماتیک در یمن در باره رییس جمهور مخلوع آن کشور تکرار شد.

این همه پول و اموال و چاره اندییشی ها صرف آن شد که موج تغییرات همراه با ویرانگری و بر هم خوردن حساب ها از حرکت باز ایستد. در لیبی، یمن، مصر، تونس و دیگر کشورها. اما این انقلاب های معکوس (ثورات مضاده) که برای مقابله با خواست مردم طراحی شده هر چه هم که زورمند و خشن باشند هرگز نخواهد توانست حرکت زمان را متوقف کند و دری که در سال 2011 باز شد به این آسانی ها بسته نخواهد شد چرا که زور تاریخ و قوانین آن بر حساب و کتاب های نخبگان، روسای جمهور و پادشاهان می چربد.

از آن زمان که انقلاب تونس شعار «الشعب یرید»(مردم می خواهند) با هدف احیای آزادی و کرامت انسانی سردادند، جهان عرب وارد تغییرات سیالی شد و با وجود حجم عقب گردها و امتیاز دهی ها، این حرکت هرگز به عقب باز نخواهد گشت. حتی اگر پویایی تغییرات در عرصه سیاسی برخی کشورهای عربی به ظاهر بدتر از قبل به نظر برسد.

مسئله مسئله زمان است و گریزی از تغییر نیست و به دلیل وجود اراده تثبیت اوضاع و نیز ایستادگی در برابر نیروهای صاحب نفوذ منطقه ای و بین المللی، این روند مدتی زمان خواهد برد. اما برای توقف کامل این روند تنها دو گزینه وجود دارد. یا باید حل و فصل و تفاهمات سیاسی معقول و منطقی صورت گیرد و حقوق حداقلی دمکراتیک همان گونه که در تونس و یا با دوز کمتر در مغرب اتفاق افتاد، در نظر گرفته شود و یا منتظر زلزله های سیاسی آینده باشیم که به مراتب قوی تر از شش سال قبل خواهد بود و آنچه در یمن اتفاق افتاد صحنه کوچکی از حوادثی است که در آینده رخ خواهد داد.

امیدوارم که زمان و اقدامات میان بر در پیش گرفته شود و با رو کردن به اصلاحات حقیقی جلوی خون ریزی ها گرفته شود و وحشی گری و خشونت از نظام های حکومتی عربی رخت بر بندد تا جمهوری های دمکراتیک یا پادشاهی های قانون مدار و منضبط بر اساس قوانین و خواست ملت ها ایجاد گردد.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.