پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

روزنامه رأی الیوم در سرمقاله خود نوشت:

آیا روسیه می تواند بحران خلیج فارس را حل کند؟

بیش از هشتاد روز از آغاز بحران خلیج فارس سپری شده است و اوضاع پیچیده تر شده است و شکاف میان قطر و دشمنان چهارگانه اش بیشتر می شود و تحولات و موضع گیری های تنش زای دوجانیه دیده می شود که باعث شده است امکان آشتی و بازگشت اوضاع شبیه اوضاع سابق آن و نمی گوییم به طور کامل مانند گذشته، مساله غیر ممکنی شود.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، روزنامه رأی الیوم در سرمقاله خود به آخرین تحولات در منطقه خلیج فارس پرداخت و نوشت: «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه روز یکشنبه وارد کویت شد.لاوروف هشتمین وزیر خارجه در فهرست میانجی گرانی است که تلاش کردند راه حل ها و برون رفت هایی برای بحران خلیج فارس پیدا کرده و روابط متشنج میان قطر و دشمنان چهارگانه اش(عربستان، امارات، بحرین و مصر) اصلاح کنند.ما بر این باور نیستیم که وزیر خارجه روسیه شانسی بهتر از وزرای خارجه سابق از جمله«رکس تیلرسون» همتای آمریکایی اش داشته باشد.

لاوروف به پایتخت های سه کشور حاشیه خلیج فارس در چارچوب این سفر دوره ای اش سفر می کنند که عبارتند از کویت(پایتخت میانجی گری ها)، دوحه و ابوظبی. از آن جایی که وی از دشواری این ماموریت خبر دارد به میزبان هایش امید برای موفقیت نداد و سفرای کشورش درباره چندین موضع در دستورالعمل رایزنی هایش با مسئولان کشورهای حاشیه خلیج فارس که با آنها در پایتخت های سه گانه ای دیدار می کند مانند پرونده سوریه، روابط دوجانبه و چگونگی گسترش آن و نزاع عربی -اسرائیلی سخن گفتند.

بیش از هشتاد روز از آغاز بحران خلیج فارس سپری شده است و اوضاع پیچیده تر شده است و شکاف میان قطر و دشمنان چهارگانه اش بیشتر می شود و تحولات و موضع گیری های تنش زای دوجانیه دیده می شود که باعث شده است امکان آشتی و بازگشت اوضاع شبیه اوضاع سابق آن و نمی گوییم به طور کامل مانند گذشته، مساله غیر ممکنی شود.

هر کسی حمله های رسانه ای میان دو طرف و زبان تحریک آمیز مورد استفاده در این حمله و رسیدن به مسائل و مناطق ممنوعه و عبور از همه خطوط قرمز و نیز عبور از همه ارزش ها و معیارهای«ادب اختلاف» را دنبال کرده باشد به این نتیجه می رسد که «کار بیخ گرفته است» و امکان گفت و گو، راه حل ها که دیگر جای خود دارد، چه بسا دیگر وجود ندارد و واقعی نیست مگر آن که معجزه ای رخ دهد.

تحول بارزتر و خطرناک تر در نظر ما آغاز تلاش ها برای تغییر نظام در کشور قطر است و در مقابل قطر نیز از همین سلاح استفاده می کند و مخالفان عربستان را میزبانی کرده است و امید دوحه به پایه های رقابت بر سر قدرت در عربستان است یعنی خاندان« آل الرشید» است که در شهر«حائل» اماراتی ایجاد کرده بودند و برای چندین دهه بر منطقه حکومت کردند و برای رویارویی با آل سعود با عثمانی ها متحد شدند.

رهبران عربستان سعودی  اقدام بسیار مهم و خطرناکی را انجام دادند و آن میزبانی شیخ« عبدالله بن علی آل ثانی» برادر بزرگ شیخ« احمد بن علی آل ثانی» اولین امیر قطر بعد از استقلال است که در کودتایی توسط پسر عمویش شیخ« خلیفه بن حمد آل ثانی» جد« تمیم»  امیر  کنونی در سال 1972 سرنگون شد.

هدف از این اقدام عربستان ایجاد شکاف در خاندان حاکم در قطر و احیای اختلاف ها در صفوف آن است. شیخ عبدالله آل ثانی  دو بار مورد استقبال در بالاترین سطح رهبران عربستان قرار گرفت اولی دیدار با شاهزاده« محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان در کاخ« السلام» در شهر«جده» و دومی دیدار با ملک« سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان در کاخ تابستانه اش در شهر« طنجه» در مراکش است که در حال گذراندن تعطیلات سالیانه اش در آن جاست.

رهبران عربستان سعودی به استقبال رسمی از شیخ قطری« جایگزین» بسنده نکردند و حتی به ملقب کردن وی حضرت امیر قطر پیش از نامش نیز کفایت نکردند بلکه پا را فراتر گذاشته و برایش مقری در ریاض افتتاح کردند و این کار را با تعداد زیادی کارمند و کارشناس و اختصاص بودجه کلانی، تقویت کردند.وی اکنون بر رسیدگی به امور قطری های در عربستان سعودی و به ویژه حجاج قطری نظارت دارد و شماره تلفنی برای این کار به قطری ها داده شد تا در صورت نیاز به برخی خدمات و راه حل هایی برای مشکلات اضطراری شان، با آن تماس بگیرند.

طرح ها و برنامه های آینده چهار کشور که در اردوگا مقابل قطر قرار دارند یعنی عربستان،امارات، مصر و بحرین را نمی دانیم؛ آیا اینها از حضور شیخ عبدالله آل ثانی به عنوان برگه برنده فشار بر دولت قطر برای پذیرش درخواست های 13 گانه شان استفاده می کنند؟ یا به دنبال تغییر نظام کنونی در قطر و جایگزینی شیخ عبدالله و شاخه خاندانش( بن علی) به جای آن هستند؟ اگر گزینه دوم محتمل تر است همانطور که برخی از منابع در خلیج فارس می گویند، حالا چگونه این «امیر» جدید به حکومت می رسد؟ از طریق آشوب ها و ناآرامی ها؟ یا کودتای داخلی؟ یا حمله خارجی؟

کشور قطر در حالت آماده باش در بالاترین سطح ممکن است و این امری قابل توقع است و نیروهایش رزمایش های نظامی با کشورهای منطقه ای و خارجی مانند ایالات متحده آمریکا و ترکیه انجام می دهد. قطر همچنین توانست زهر شوک بحران را با همزیستی با آن به شیوه های مختلف، بگیرد و از همپیمانان بین المللی از طریق دیپلماسی پویا کمک گرفت و برخی از این هم پیمانان مانند ترکیه ثقل نظامی خود را پشت قطر قرار دادند و برخی دیگر مانند ایران حمایت سیاسی و اقتصادی خود را از قطر پنهان نکردند. تمام چیزی که می دانیم این است که قطر سفیر خود را به تهران بازگرداند؛ سفیری که در همبستگی با عربستان سعودی که سفارتش در پایتخت ایران مورد حمله قرار گرفت و سوزانده شد، خارج کرده بود. این نزدیکی قطر با تهران به عبارتی گسترش روابط با طرف ایرانی خشم محور چهارگانه به رهبری عربستان سعودی را برانگیخت.

آتش همچنان زیر خاکستر است و ائتلاف چهارگانه به رهبری عربستان سعودی همه امکانات مالی و رسانه ای خود را   از جمله بازوهای رسانه ای غول پیکر خود را چه سنتی چه در شبکه های اجتماعی علیه قطر به کار گرفته است. ائتلاف چهارگانه همچنین به عنصر زمان تکیه دارد و در حال صبر کردن است زیرا طرف دیگر یعنی قطر که محاصره شده است در موضع دفاعی قرار دارد و به نظر می رسد که این ابزار تا حدودی فرصت موفقیت دارد زیرا آن که در محاصره است با آن که محاصره را تحمیل کرده اوضاعش فرق دارد.

در سایه این جنگل پیچیدگی لاوروف وزیر خارجه روسیه تحت عنوان میانجی گری برای حل بحران به منطقه سفر کرده است و به قطع و یقین می گوییم که وی به همان نتیجه ای می رسد که «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه رسید یعنی هیچ کاری از پیش نمی برد با این تفاوت اندک که وزیر خارجه روسیه با مسکو با چندین قرارداد تجاری  و نظامی بر می گردد زیرا به نظر می رسد که کشور وی در این بحران جانبدار نیست و با همه طرف های آن روابط خوبی دارد.

بحران خلیج فارس همانطور که بسیاری پیش بینی کردند طولانی مدت می شود و در همه احوال لاوروف آخرین میانجی گر نخواهد بود.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.