زمانی که روزنامه ای در حد و اندازه های«الریاض» درباره احتمال وقوع کودتای ششم در آینده نزدیک در قطر سخن می گوید که باعث سرنگونی شیخ«تمیم بن حمد آل ثانی» می شود این یعنی رهبران عربستان سعودی رسما جنگ علیه کشور قطر را اعلام کردند و شروع به برنامه ریزی برای کودتا به منظور سرنگونی امیر کنونی قطر کرده اند.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در یادداشتی به شدت گرفتن تنش و رویارویی ها میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس پرداخت و نوشت: به نظر می رسد که تلاش قطر برای کنار گذاشتن عربستان سعودی و تمرکز بر اختلافات با کشور امارات متحده عربی نتیجه نداد و اقدامش برای تحویل آقای «محمد عبدالله العتیبی» مخالف عربستانی پناهنده شده و خانواده اش به ریاض نتوانست زهر خشم عربستان را بگیرد. هر کسی این روزها رسانه های عربستان سعودی که موضع گیری ها و دیدگاه های حکومتی را بازتاب می دهند و دستورات آنها را اجرا می کنند، دنبال کرده باشد،می بیند که در حمله به قطر و امیرش و خاندان حاکم به شکل «بی سابقه ای» در تاریخ نزاع های کشورهای حاشیه خلیج فارس، شدت و خشونت به خرج می دهند.

زمانی که روزنامه ای در حد و اندازه های«الریاض» درباره احتمال وقوع کودتای ششم در آینده نزدیک در قطر سخن می گوید که باعث سرنگونی شیخ«تمیم بن حمد آل ثانی» می شود و متن نامه ای را منتشر می کند که شیخ«سعود بن ناصر آل ثانی» در آن از توهین حکومت و امیر کشورش به عربستان سعودی و امارات و ملت های این دو کشور عذرخواهی می کند و از کاریکاتور توهین آمیز به ملک«سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان سعودی که شبکه الجزیره منتشر و سپس آن را حذف کرد، تبری می جوید و  از جمله کسانی باشد که به همراه شماری از خواهرانش این نامه را امضا می کند این یعنی رهبران عربستان سعودی رسما جنگ علیه کشور قطر را اعلام کردند و شروع به برنامه ریزی برای کودتا به منظور سرنگونی امیر کنونی قطر کرده اند.

روزنامه الریاض تاریخ نزاع میان شاخه های خاندان آل ثانی حاکم بر قطر را نبش قبر کرده و  چند جا بر شاخه خانواده شیخ« احمد بن علی» که این شاخه را حاکم قانونی توصیف کرد که حکومت را از سال 1971 و پس از استقلال کشور قطر در دست داشتند، تمرکز کرد و این یعنی ما در برابر اختلافات غیرعادی هستیم؛ اختلافاتی ریشه دار بر خلاف تصور برخی و نیز شاهد ورود به مناطق ممنوعه از نظر کشورهای حاشیه خلیج فارس هستیم.

نکته قابل توجه این است که این تحول بازتاب دهنده تنش زایی عمدی است که طی دیدار شیخ «تمیم بن حمد» از کویت رخ داد و گویی پیامی است که عربستان می خواست به امیر کویت از طریق کانال های رسانه ای اش بدهد و بگوید که مجالی برای میانجی گری نیست و تلاشی در این زمینه نکند زیرا درها بسته است و حتی به روی خودش هم محکم بسته شده است.

ملک«سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان به طور کامل با ملک«عبدالله»پادشاه سابق عربستان که ملک سلمان قدرت را از وی تحویل گرفت، فرق دارد.روابطش با قطر و امیر سابق این کشور یعنی «حمد بن خلیفه» همیشه متشنج بود حتی ملک سلمان متهم است که نقش اصلی را در کودتای سال 1996 بازی کرد که می خواست امیر سابق را سرنگون کند  مهمتر از آن این است که شاهزاده سلمان که ترجیح می دهد دورانش«دوران قاطعیت» نامیده شود با همه کسانی که قبل از وی بودند و نیز در قدرتش برای اتخاذ تصمیم های جنگ علیه دشمانش فرق دارد و آخرین تصمیم اش نیز جنگ یمن است اگر چه بسیاری داخل خاندان حاکم و خارج از آن با وی در این رویکرد اختلاف دارند.

ملک عبدالله پادشاه درگذشته عربستان معروف به عاقل بودن و انعطاف بود و این صفاتی است که تمام کسانی که وی را می شناختند یا با وی برخورد داشتند به آن اذعان دارند و به اختلاف ها به مانند یک «شیخ عرب» یا «شیخ قبیله» رسیدگی می کرد و راه حل ها را بر رویارویی ها ترجیح می داد ولی این بدان معنا نبود که وی قاطع نبود.ملک عبدالله، امیر تمیم را در جریان میانجی گری کویت در بحران خارج کردن سفرا در سال 2014 وادار کرد که توافقنامه ای مکتوب امضا کند که در آن هر چیزی که از وی خواسته شود را به اجرا دربیاورد. از جمله این خواسته ها دور کردن رهبران جماعت «اخوان المسلمین»از قطر؛ توقف حمایت مالی و رسانه ای از این جماعت، بستن همه مراکز «جاسوسی» آمریکایی در دوحه و بستر سازی برای آشتی با نظام حاکم بر مصر که همه ثقل عربستان را پشت حاکمیت آن قرار داد.

قطر در حالت آماده باش است و به شکل عمیقی سطرهای حمله رسانه ای عربستان و امارات را می خواند به ویژه طرح قوی که لابی های امارات در واشنگتن تدوین کرده و قطر را با تروریسم و سازمانهای آن مرتبط کردند و مسئولان آمریکایی بلندپایه و شماری از نویسندگان بارز را به کار گرفت تا مقاله هایی بنویسند و کنفرانس هایی در آمریکا و مکان های دیگر علیه کشور قطر برگزار کنند.در حالی که امپراتوری رسانه ای قطر بر حمایت از جنبش اخوان المسلمین و جنگ اش علیه نظام «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهور مصر تمرکز کرده بود، امارات و لابی هایش بیش از 13 مقاله در روزنامه های آمریکایی بزرگ منتشر کردند که قطر را با تامین مالی و تسلیح گروه های تروریستی مرتبط می کند و خواستار خارج کردن نیروهای آمریکایی و تجهیزات نظامی اش از پایگاه نظامی «العیدید» و «السیلیه» و انتقال آنها به امارات  یا عربستان سعودی می شود.

اتفاقی که باعث شد عربستانی ها عصبانی شوند سفر ناگهانی شیخ«محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» وزیر خارجه قطر به بغداد در روز 22 ماه می یعنی روزی که «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا ریاض را ترک کرد و انجام دیدار با سردار« قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس است؛ دیداری که تا کنون قطر به شکل رسمی آن را تکذیب نکرده است.

دیداری که تلاش قطر برای مبرا کردن و دور کردن خود از بیانیه ریاض درباره جنگ علیه تروریسم و بسیج همه نیروها علیه ایران به شمار آمد و کار به جایی رسید که عربستان سعودی از دولت آمریکا خواست بیانیه ای صادر کند و از دولت قطر بخواهد که به تصمیم های نشست سران اسلامی در ریاض برای مبارزه با تروریسم پایبند شود. کاسه صبر عربستانی ها و اماراتی ها زمانی لبریز شد که امیر تمیم با «حسن روحانی» رئیس جمهوری ایران در 27 ماه می پیش تماس گرفت و فرا رسیدن ماه مبارک رمضان را تبریک گفت و تأکید کرد که رویکرد جدید قطر بر اساس همکاری میان دو کشور قرار دارد.

واکنش قطر به همه این تحرکات به نظر چالشی است و حاکی از آن است که به این تحرکات اهمیتی نمی دهد و روزنامه «الرایه»قطر که به امیر کنونی و سابق نزدیک است بهترین تعبیر را در این زمینه به کار برد زمانی که در یکی از سرمقاله های خود نوشت:« هر جور که دل تان بخواهد پارس کنید...قطر اصول خود را تغییر نمی دهد». آقای«صالح الکواری» سردبیر این روزنامه نیز گفت:« رسانه های ورشکسته توسط مرم کشورهای حاشیه خلیج فارس و افکار عمومی چیزی جز تحقیر نمی بینند». این در حالی است که روزنامه «الشرق»پیش بینی کرد که حمله علیه قطر شکست می خورد، زیرا« بشکه ها هر چند صدای شان بالا برود باز هم نمی توانند به موضع گیری های افتخار آمیز کشور قطر خدشه ای وارد کنند».روزنامه «العرب» نیز شبکه تلویزیونی «اسکای نیوز » امارات را متهم به تحریف سخنان سخنگوی وزارت خارجه آمریکا کرد و این شبکه را  به دروغ و جعل حقایق متهم کرد.

پایبند بودن قطر به اصول اش یعنی گام نهادن در حمایت از جنبش اخوان المسلمین و تقویت روابط با ایران و به شمار آوردن حزب الله و جنبش حماس به عنوان جنبش های مقاومت میهنی است که بر هیزم آتش این جنگ شعله ور می افزاید.

قطری ها  همانطور که بر سر زبان یکی از آنها جاری شد،درباره تناقض در موضع گیری عربستان سعودی می پرسند و می گویند که چرا عربستان با حزب «الاصلاح» اخوانی در یمن همکاری می کند و از این حزب حمایت می کند این در حالی است که با جنبش های اخوان المسلمین در مصر و حماس در فلسطین و النهضه در تونس مخالفت می کند؟ و این پرسشی مشروع است و لیکن برخی هستند که این گونه پاسخ می دهند که اخوان یمن با اخوان مصر فرق دارند و اکنون در اردوگاه دولت به اصطلاح قانونی یمن و در اردوگاه مخالفان می جنگند لیکن این پاسخ قانع کننده نیست.

پایبندی قطر به اصولش یعنی اینکه آماده نیست هیچ گونه امتیازی بدهد یا به خواسته های عربستان و امارات از این کشور پاسخ مثبت بدهد و شاید بر پایگاه نظامی ترکیه که در نزدیکی دوحه وجود دارد و هواپیماها و 300 نظامی و بر اساس گزارش های غیر رسمی هزار نظامی را شامل می شود، تکیه دارد و نیز به توافقنامه دفاع مشترک با ترکیه تکیه دارد و چه بسا قطر اشاره کند یا تهدید کند که پایگاه نظامی العیدید را به یک پایگاه نظامی روسی تبدیل می کند در صورتی که آمریکایی ها از آن خارج شوند.

تلاش برای ایجاد اختلاف در میان خاندان حاکم در قطر و اشاره به کودتای زودهنگام ششم توسط روزنامه الریاض عربستان، «اعلان جنگ» و بالا بردن سقف تنش زایی به بالاترین سطح آن است و جنگ ها معمولا با تهدید و مشاجره کلامی رسانه ای شروع می شود و سپس به زبان هواپیما و تانگ و موشک تبدیل می شود.

سفری که شیخ«محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی و معاون فرمانده کل نیرهای مسلح امارات و هم پیمان نزدیک به شاهزاده «محمد بن سلمان» جانشین ولیعهد عربستان به ریاض انجام داده است چه بسا بر رایزنی درباره «مرحله دوم» و مقتضیات آن در رابطه با چگونگی رویارویی با کشور قطر تمرکز کرده است اما سخن گفتن درباره اوضاع در یمن در این سفر فقط یک پوشش است.

شیخ محمد بن زاید که «مرد ساکت» توصیف می شود و یکی از مهمترین و قوی ترین هم پیمانان آمریکا در منطقه به شمار می رود هرگز علاقه ای به دولتمردان قطری ندارد و بعید نمی دانیم که در چنته اش برخی ایده های نظامی و سیاسی مرتبط با نزاع با قطر داشته باشد. بد نیست این را یادآوری کنیم که که وی یکی از بارزترین طراحان و عاملان تلاش برای حمله به کاخ امیر  قطر و سرنگونی امیر سابق در سال 1996 از طرف امارات بوده است.

بسیج گسترده عربستانی ها و اماراتی ها عیله قطر وارد مرحله بسیار حساسی شده است و فقط دو گزینه رو به روی قطر وجود دارد: تسلیم شدن یا تسلیم شدن و اگر اخباری که می گوید حمد بن خلیفه امیر سابق اتاق عملیات مدیریت بحران را اداره می کند بنابر این گزینه تسلیم شدن مطرح نیست و برخی از وی شنیدند که طی « جنگ الخفوس در سال 1992» می گوید که «می خواهد جنگ را تا آخرین لحظه ادامه دهد و ایستاده و عبایش روی شانه هایش به سوی مرگ برود».

ما در این جا در این روزنامه «رأی الیوم» درباره راه حل مسالمت آمیز بحران خوش بین نیستیم و پیش بینی بدتر را می کنیم آن هم با توجه به اقدامات تحریک آمیز دو جانبه و نبود میانجی گری ها و امیدواریم که بدبینی ما درست نباشد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.